فروش حل کردن یک ذهن است

این جمله مقدمه ای برای اینکه بدانیم کار بازاریابی و فروش به سادگی که فکر میکنیم نیست.
من همیشه معتقدم فروش یک اتفاقه و این اتفاق زمانی میوفته که شما قدم های کوچک و مستمری رو در مسیر کسب و کارتون برداشته باشید.

برای حل یک ذهن، چه قدم هایی برداشتی تا امروز ؟
برای حل یک ذهن، چه قدم هایی برداشتی تا امروز ؟
گاهی این مسیر همان مسیر مذاکره و ارتباط موثره، که بسیاری از ما امروزه به صورت تلفنی انجامش میدیم.

مذاکره تلفنی که از دهه 90 میلادی در جهان رواج پیدا کرد، امروز با توجه به پیشرفت چشمگیر تکنولوژی و ورود ابزارهای ارتباطی فراوان، همچنان یکی از پرکاربردترین روش های برقراری ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان محسوب میشود.

یک باور غلط در اذهان عمومی ایجاد شده :بازاریابی و فروش یک فعالیت ساده در دنیای کسب و کار است،

در طول ماه با افراد زیادی در زمینه کار بازاریابی و فروش مصاحبه میکنم، اکثرا به دلیل نبود بازار کار مرتبط با رشته تحصیلی خود تصمیم میگیرند به صورت موقت و یا شاید هم دائم به کار بازاریابی و فروش روی بیاورند.
در ایران دو فعالیت از مدت ها قبل منطقه امن و گاهی فرار از مشکلات برای افرادی که به هر دلیلی بیکار میشدند وجود داشته ، یکی راننده آژانس و مسافرکشی که امروز همان اسنپ و تپسی خودمان است و اگر کمی خوب فکر کنیم مبینیم همه ما یکبار این کار را کردیم، دیگری کار بازاریابی و فروش و یا فروشندگی است، جایی که نه مدرک مرتبط از کارجو میخواهند و نه تسلط به مهارتی، فقط شما کمی روابط عمومی بالا داشته باشید کافی است، که بعضا روابط عمومی بالا با پر رویی و بی پروایی در رفتار و حرف زدن اشتباه گرفته میشود، البته باید اذعان داشت ما در تمامی مشاغل دچار سطحی نگری هستیم، یک شاهد برای این جرف اینکه شما انسان های با کیفیت در جایگاه های شغلی مختلف کم پیدا میکنید، مثلا همان راننده تاکسی، حراست دانشگاه، پزشک و یا پرستاری در یک بیمارستان دولتی، استادی در دانشگاه پیام نور، فروشنده هایپرمارکت و گاهی هم حسن آقا ....

فروش حل کردن یک ذهن است
فروش حل کردن یک ذهن است

فروش حل کردن یک ذهن است

و ذهن انسان پیچیده‌ترین بخش آفرینش بشر است، آن هم انسان امروزی که جستجوگر و گاهی بدبین است

از نظر من همه انسان ها از بدو تولد کار بازاریابی و فروش را انجام میدهند، خود شما در طول روز چه چیزی را به خانواده خود میفروشید، برای ایجاد نیازی مثل محبت و توجه کردن که خودتون تامین کنندش هستید، چه کسانی را با مذاکره متقاعد کردید؟

تا به حال فکر کردی که معلم ها دانش خود را میفروشند، شما در محل کار زمان و تخصص خود را، بزرگان نصیحت و پپندهایشان را، شرکت ها محصولات و برندشان را و میتوان همینطور موارد بسیاری گفت...

اما اگر بخواهم ساده ترین شکل فروش را بگویم زمانی است که شما یک کالا و یا خدمات را عرضه میکنید و در مقابلش پول دریافت میکنید و به نظر من در پیچیده ترین شکل بازاریابی و فروش زمانی است که ما اندیشه، تفکر و مدل های ذهنی را عرضه میکنیم و از پیروان و اطرافیان خود تایید، حمایت و تکرار طلب میکنیم.

باید باور کرد که بازاریابی و فروش مهارت و هنری است که اگر هر کسی در آن ضعیف باشد، نمیتواند در جامعه (فارغ از هر فرهنگی) رشد و پیشرفت قابل توجهی را در زندگی تجربه کند.

ادامه دارد ...

شما چه چیزی میتوانید به این متن اضافه کنی دوست من ؟