وبلاگ تینت
از ایده تا شروع یک استارتاپ؛ اولین قدمها با یک کارآفرین از آفریقا
این پست ترجمهای است از این مقاله در مدیوم نوشتهشده توسط Jumanne Mtambalike کارآفرین و سرمایهگذار تانزانیایی و فعال حوزه تکنولوژی و استارتاپ که بنیانگذاری شتابدهنده ساهارا در تانزانیا و چند استارتاپ دیگر را در کارنامه خود دارد.
پس از چند سال کنارهگیری، سرانجام چیزی یافتم که به ساخت آن علاقمند باشم. احساس قشنگی است. ساختن، هیجانانگیزترین فعالیت برای یک بنیانگذار استارتاپ تکنولوژی است. اوج لذت ایجاد یک استارتاپ زمانی است که شما با یک ایدهی کاملاً جدید شروع میکنید و مطمئن نیستید که آن ایده عملی هست یا نه. زمانی که فارغ از سیاست تعامل با کاربران و سرمایهگذاران هستید.
ما در حال حاضر برروی ابزاری کار میکنیم که به کسبوکارهای آفریقایی برای ارزیابی خودشان از اینکه آیا آمادگی برای سرمایهگذاری را دارند یا خیر، کمک میکند. من از مدل بازار یا کسبوکار مطمئن نیستم ولی یک احساس درونی به من میگوید که این راهحل بهویژه برای استارتاپها و کسبوکارهای کوچکی که در محیطی کار میکنند که دسترسی به خدمات توسعه کسبوکار دشوار است، لازم است. آیا از اینکه ممکن است کسبوکار شکست بخورد میترسم؟ بههیچوجه، زیرا تعریف یک استارتاپ همین است. کسبوکاری که در یک بازار آزمایش نشده با یک مدل تجاری اثبات نشده و استعدادی برای رشد در مقیاس نمایی فعالیت میکند. این مقاله را مینویسم تا برخی از اقداماتی را که معمولاً هنگام کار بر روی یک ایدهی محصول جدید اتخاذ میکنم را با شما به اشتراک بگذارم. من یک متخصص نیستم، اما اگر شما یک بنیانگذار استارتاپ تکنولوژی هستید و در حال حاضر برای ساخت محصول خود فعالیت میکنید، ممکن است چند رهنمود بهدست آورید.
همدلی با مصرفکننده
معمولاً این اولین قدمی است که برمیدارم، چون میخواهم وقت بیشتری را صرف درک نیازهای مصرفکنندگان بالقوهی خود کنم. پذیرفتن نقشه همدلی به من کمک میکند تا همدلی با مشتری خود را درک کنم؛ این به من کمک میکند تا مشتری خودم و دردسرها و منفعتهای او را بهتر تعریف و درک کنم. این ابزار مناسبی برای بازنمایی راهحل شما براساس نیازها و ماهیت مصرفکنندهی بالقوهی شما است. کمک میکند تا از سردرگمی به شفافیت و وضوح برسید. در انتها، شما قادر خواهید بود تا بفهمید محصول را برای چه کسی و چرا میسازید؟ من دوست دارم قبل از اینکه در یک گروه با سایر کاربران کار کنم، این کار را به تنهایی انجام دهم. این به من کمک میکند تا بهتر فکر کنم و فرضیه خودم را زیر سؤال ببرم.
پروتوتایپ اولیه
قبل از کار برروی یک محصول جدید، دوست دارم تجسم کنم که محصول نهایی چگونه خواهد بود. دوست دارم بتوانم درمورد طرحها و روشهای مختلفی که مصرفکننده قادر خواهد بود با محصول من ارتباط برقرار کند، فکر کنم. هدف، یافتن طراحی رابط کاربری و طراحی تجربهی کاربری مناسب برای محصول است. همچنین میدانم که نسبت به برخی از رنگها و شیوههای طراحی وسواس دارم. من یک مینیمالیست هستم و گاهی اوقات هم میتوانم بیشازحد مینیمالیست باشم. طرح نمونه اولیه به من کمک میکند تا ایدههای خودم را با تیم و مصرفکنندگان بالقوهی خودم در میان گذاشته و امتحان کنم. این بهترین راه برای تأیید اعتبار ایدهی شما قبل از شروع کدنویسی واقعی است. این مقرونبهصرفهترین روش برای تأیید برخی از فرضیههای بنیانگذاران غیرفنی استارتاپها است. نمونهی اولیه را برروی یک کاغذ رسم کرده یا پرینت کنید و از مصرفکنندگان خود بازخورد بگیرید.
ارزیابی - کشف کردن - ساختن
برای ساختن عجله نکنید. حداقل با 50/100 نفر یا بیشتر صحبت کنید تا به یک دید کلی از طرح نمونه اولیهی خود برسید و ببینید که چه چیزهایی را باید کم یا اضافه کنید. اطمینان حاصل کنید مشکلاتی را که در حین بازنمایی از همدلی با مشتری کشف میکنید، در نظر خواهید گرفت. منظور این است که در حین کشف مشکلات، محصول را بهبود ببخشید. یافتن افرادی که طبق نقشه همدلی با مشتری بهعنوان مصرفکنندگان اصلی شما تعریف شدهاند بسیار مهم است. این کار شما را مجبور نمیکند که فقط برروی آنها تمرکز داشته باشید، بلکه میتوانید دورنمایی از سایر افراد نیز داشته باشید. زمانی که در حال رسیدن به یک دید کلی هستید، شروع به ساختن کنید. دید کلی را درنظر داشته باشید اما خودتان را به آن محدود نکنید. بعضی اوقات حتی مشتریان شما نمیدانند چه چیزی میخواهند، پس خیلی روی آنها حساب نکنید. همچنان به ساختن، آزمایش کردن و کشف کردن برای بهبود محصول خود ادامه دهید. اینکار را در چند دوره انجام دهید.
از دیگران بیاموزید اما خلاق باشید
بهمنظور حل مشکلی که با آن مواجه هستید، همیشه بهتر است به دنبال محصول مشابه یا راهحلهای مشابه باشید. بهتر است نوآور و متفکر اصلی باشید. هیچ چیز «واقعبینانهای» در مورد ایجاد استارتاپ وجود ندارد. هرچه واقعبینتر باشید، بیشتر فرصت دستیابی به یک راهحل نوآورانه را از دست خواهید داد. دائماً تصور کنید، مرتباً نوآوری کنید. به ساختن محصول و آزمایش کردن آن ادامه دهید تا زمانی که محصول متناسب با بازاررا پیدا کنید.
روی آنچه مهم است تمرکز کنید
برای درک برخی از چالشهای پیشروی مشتریان، وقت بیشتری را با آنها سپری کنید. مداوماً به نیازهای آنها پاسخ داده و همچنان محصول خود را بهبود ببخشید. لزومی ندارد که بگویید راهحل شما نوآورانه است. مشتریان خودشان دراینباره قضاوت خواهند کرد. راهحل نوآورانه عالیترین راهحل برای مشکل موجود است. پس توجه خود را برروی ارائهی مناسبترین راهحل متمرکز کنید.
اینها فقط برخی از کارهایی است که میتوانید در همان روزهای اولیهی ساختن استارتاپ خود انجام دهید. برای داشتن استارتاپ لازم است که یک کسبوکار ایجاد کنید. همچنین باید کارهای زیاد دیگری فراتر از آن را انجام دهید. اینها فقط برخی از اصول اولیه بود.
از استارتاپی که میسازید لذت ببرید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
3 طرز فکری که از جف بزوس دزدیدم، با اینکه از او خوشم نمیآید
مطلبی دیگر از این انتشارات
این اپلیکیشن دانمارکی کلاس درسی برای بازاریابی پایدار است
مطلبی دیگر از این انتشارات
اهمیت ساخت پرسونال برند برای فریلنسرها