وبلاگ تینت
فریلنسینگ: از رویا تا واقعیت
مفهوم فریلنسینگ یا آزادکاری چند سالی است که در ایران بر سر زبانها افتاده. در سالهای اول افراد کمی آن را به عنوان یک سبک کاری به رسمیت میشناختند. ولی هر چه زمان گذشت، واقعیت ماجرای فریلنسینگ پشت تصوراتی زیبا و هوسبرانگیز مخفی شد. در این مطلب قصد داریم از زبان فریلنسرهای فعال و حقیقی دربارهی شغلهای آزادکاری، مزایا و مشکلاتش صحبت کنیم.
فریلنسرها؛ پیژامهپوشهای آزاد
اگر چرخی در اینترنت بزنید و از قضا به دنبال مطالب و تصاویر فریلنسینگ باشید، میبینید که اغلب، آزادکارها را با لباس راحتی منزل، بدون دغدغه و آسوده به تصویر کشیدهاند. کسی که با لپتاپ خود روی تخت لم داده، در حالی که پنجرهی بزرگ مشرف به تختش کل فضای اتاق را روشن و رویایی میکند و همینطور که یک فنجان چای یا قهوه در دست دارد، به صفحهی مانیتور نگاه میکند!
چند نفر از شما در حالت لمیده روی تخت در حالی که در یک دستتان فنجان چای است میتوانید متنی را تایپ کنید! حتی کار کردن در این شرایط اگر خروجی هم داشته باشد، قطعا چیزی نیست که بابتش به شما پولی بدهند.
به سادگی و تنها با آنالیز پیش پاافتادهی یکی از همین تصویرهای اینترنتی از زندگی روزمرهی فریلنسرها، میتوانید به اوج توهمات موجود دربارهی آزادکاری پی ببرید. احتمالا برایتان این سوال پیش میآید که چقدر از این حرفهایی که درمورد فریلنسینگ میخوانید و میشنوید درست و موثق هستند؟
فریلنسینگ: خوب، بد، زشت
در فریلنسینگ کارفرما و رئیسی ندارید، پس هر زمان که بخواهید میتوانید کار کنید. اگر دیدن هر روزهی رئیس و شنیدن خرده فرمایشهایش شما را کلافه و خسته کرده، فریلنسینگ گزینهی خوبی برای ایجاد تغییر در شغلتان است.
بهترین چیز در مورد یک فریلنسر خلاق این است که وقتی صبح از خواب بیدار میشود میداند باید چه کاری انجام دهد و از کاری که میکند لذت میبرد. اما همهی این مواهب زمانی به دست میآیند که علاوه بر خلاقیت، برنامهریزی هم داشته باشید. همینطور به اهداف روزانهتان پایبند بمانید.
اضطرابی شگفتانگیز
یک طراح فریلنسر و اینفلوئنسر در زمینهی دیجیتال مارکتینگ به نام Xeni Kouveli میگوید:
"آزادکاری در عین شگفتانگیز بودن میتواند شما را مضطرب کند. اگر فردی فوقالعاده سازمانیافته هستید، میتوانید به صورت خودکار برای خودتان برنامهریزی کنید و به روالهای روزانه و اهدافتان پایبند باشید. همینطور بیدار ماندن و شب کاری برای هفتههای متوالی را میپذیرید. میتوان گفت، آنقدر خوش شانس هستید که به عنوان یک فریلنسر فعالیت کنید. البته در کنار این مشکلات یک مزیت تجملی هم وجود دارد: اینکه دیگر لازم نیست هر روز صبح زود از خواب بیدار شوید و با چشمهای خواب آلود به سر کار بروید."
آزادی عمل و اختیار
یک سازندهی فیلم و ادیتور فریلنسر به نام Daniel Coutsavakis میگوید:
"اغلب مردم به من میگویند چقدر جالب است که میتوانم زمان کار کردن، مدت فعالیت و کسانی که برای آنها کار میکنم را خودم انتخاب کنم. مطمئنا این قابلیت کمک میکند تا کارهایی را انجام دهم که واقعا به آنها علاقهمند هستم. اما چیزی که مردم نمیدانند این است که پس از اتمام کار و تمام شدن پولی که از این پروژه بدست آوردم، همه چیز به نقطهی شروع باز خود میگردد."
یعنی شما همیشه باید در جستجوی کارهای جدید و مشتریانی تازه باشید که برای تلاش و تخصصتان پول پرداخت میکنند. این یک چرخهی بیپایان است. ممکن است فاصلهی زمانی بین پروژههایتان زیاد شود و برای مدت زمان طولانی کاری برای انجام نداشته باشید. در حالی که زندگی در جریان است و باید به تعهدات مالیتان مثل پرداخت اجاره بها، قبضها و... پایبند باشید.
کار کردن در ساعات خاص خودتان
فرض کنید تازه کار روزانهتان را تمام کردهاید و ساعت پنج عصر است. مشتری با شما تماس میگیرد و میگوید: «امشب به بخشی از پروژه نیاز دارم». شما چه جوابی میدهید؟ فقط میگویید: «نه». درست است؟!
این واقعیت که میز کارتان فقط دو متر با شما فاصله دارد باعث میشود تا زمان کاریتان هیچ وقت تمام نشود. حتی وقتی در حالت استراحت هستید هم به صورت نامحسوس در محیط کاری قرار دارید. بنابراین مشتریها از شما انتظار پاسخگویی به تماسهای تلفنی، ایمیل و... را دارند.
شغلی پولساز
سایتهای فریلنسری زیادی در ایران فعالیت میکنند. فریلنسرها در این سایتها عضو میشوند و به این ترتیب میتوانند از خدمات دریافت سفارش مشتریهای گوناگون بهرهمند شوند. نحوهی فعالیت به این شکل است که یک مشتری سفارش خود را ثبت کرده و سپس فریلنسرها روی سفارش مبلغ پیشنهادی خود را ارائه میدهند.
در بیشتر این سایتها خدمات با یک سوم قیمت واقعی به فریلنسرها واگذار میشود. چه کسی اهمیت میدهد که شما آن کار را بهتر انجام میدهید؟ وقتی اکثر مشتریها به دنبال قیمت ارزانتر هستند!
برای اکثر مشاغل فریلنسری، مبلغ واقعی خدمات پرداخت نمیشود. اما بعضی از فریلنسرها به ویژه در آغاز فعالیتشان چارهای ندارند و پروژههایی با قیمت پایین را قبول میکنند، حتی اگر وقتگیر و کسلکننده باشند. چون نمیدانند چه زمانی کار بعدی را دریافت خواهند کرد.
نداشتن رئیس
درست است که در شغلهای فریلنسری شما یک رئیس ندارید، در عوض صد رئیس دارید. هر مشتری جدید مثل یک رئیس جدید است. آنها انتظارات و خواستههای مختلفی دارند که گاهی معقول و در بیشتر اوقات نامعقول هستند. اما نگران نباشید؛ در هر حال کمبود حضور رئیس را احساس نخواهید کرد.
ترکیبی از تفریح و احساس گناه!
برای فریلنسرها عجیب نیست اگر آخرین تفریح یا دورهمی با دوستانشان را به خاطر نداشته باشند. برای بعضیهای دیگر هم احساس گناه در موقع تفریح طبیعی است. به عنوان یک فریلنسر همیشه با خودتان فکر میکنید کاری برای انجام دادن وجود دارد، باید دنبال مشتری جدید باشید، مطمئن شوید که از پس هزینههای پروژه برمیآیید یا حواستان به مدت زمان و تحویل پروژه باشد. بنابراین فریلنسینگ کاری پراسترس است.
برخی زمانها آنقدر کار دارید که نمیدانید باید چطور آنها را به پایان برسانید و گاهی باید از بیکاری به صفحهی مانیتور خیره شوید. احساس شک و تردید دربارهی مسیر کاری که انتخاب کردهاید همیشه با شماست. گاهی روزها به آهستگی میگذرند، در حالی که میبینید فرسنگها از زندگی رویاییتان فاصله دارید.
مشتری یا دزد سرگردنه!
از هر فریلنسری که بپرسید، حتما در دوران کاری خود یکی دو تا مشتری بدحساب داشته، اما بدحسابها هم با همدیگر فرق دارند. بعضیها طوری از فازهای اولیهی پروژه تعریف و تمجید میکنند که خیالتان از بابت رضایتمندی مشتری راحت میشود، اما وقتی صورت حساب پروژه را میبینند غیبشان میزند. حالا شما باید به دنبال پولی بدوید که قبلا کارش را تحویل دادهاید.
به عنوان مثلا اگر شما یک تولیدکنندهی محتوا برای وبلاگ و صفحات اجتماعی هستید میتوانید با پیگیری صفحات اجتماعی مشتری مورد نظر، موضوع انتشار بدون پرداختش را پیگیری کنید. اما روند پیگیری سخت و طولانی و اکثرا بینتیجه است. تنها بخشی از فریلنسرها میتوانند با چنین مشتریهای بدقلقی به نتیجهای موفقیتآمیز برسند.
مدل بعدی، مشتریهای ایرادگیر هستند. ایرادگیری به ذات خودش میتواند نشانهی دقت و تأمل مشتری و همراه با انتقادهایی سازنده باشد. ولی امان از وقتی که ایرادگیری تبدیل به وسواس شود. آن وقت با یکی دوبار اصلاح و ویرایش در پروژه هم کارتان راه نمیافتد. چون این دسته از مشتریها همیشه ناراضی و حق به جانب هستند و اعتقادی به پرداخت مابقی هزینهی پروژه ندارند. بهترین راهحل تعیین فازهای مشخص برای پروژه و ثبت جزئیات مورد نظر مشتری پیش از شروع هر پروژهی جدید است. این روش شاید بینقص نباشد ولی تا حدی جلوی ایرادگیریهای غیرموجه چنین مشتریهایی را میگیرد.
نداشتن بیمه
فریلنسرها در حقیقت استخدام هیچ ارگان یا سازمانی نیستند. بنابراین صفر تا صد مسئولیتهای شغلی و مزایایشان را باید به تنهایی مدیریت کنند. مهمترین موضوع در زمینهی مزایا به بیمه و امنیت شغلی مربوط است. تا قبل از این اگر میخواستید از خدمات بیمهی تکمیلی و سلامت بهرهمند شوید باید خودتان را به صورت شخصی بیمه میکردید، چون کارفرماها (یا همان مشتریها) فقط به صورت پروژهای با شما همکاری میکنند و مسئولیتی در قبال بیمه کردن شما به عهده نمیگیرند.
اما خبر خوب این که از همین امروز میتوانید مشکل بیمهی تکمیلی را یک بار برای همیشه حل کنید و بخشی از اضطرابهای فریلنسر بودن را از دوش خودتان بردارید!
تینت، شبکهی فناوری و نوآوری ایران، برای اولین بار در کشور برای فریلنسرها و استارتاپها خدمات بیمهی تکمیلی اختصاصی را ارائه کرده است. پس با کمک تینت، مسیر فریلنسینگ را برای خودتان هموارتر و شیرینتر از گذشته کنید!
عدم وجود امنیت شغلی
احتمالا با توجه به صحبتهایی که کردیم متوجه شدید که امنیت شغلی پایداری در فعالیتهای فریلنسری وجود ندارد. به نسبت ارتباطات و تواناییتان برای پیدا کردن مشتریهای خوب و همکاریهای طولانی مدت میتوانید ثبات کاری را تجربه کنید اما هیچ قطعیتی در آن نیست. گاهی اوقات پروژههایی دریافت میکنید که باید برای تحویلش ساعات طولانیتری کار کنید. کار کردن به صورت فریلنسری برعکس شغلهای ثابت سازمانی، مدت زمان کار مفید بالایی دارد. پس طولانی کار کردن میتواند شما را دچار فرسودگی و افت کارایی کند.
اغلب فریلنسرها نگران درآمد ماهیانهی خودشان هستند. حتی اگر در یک ماه پروژهی قابل قبولی بدست نیاورند باید از هر راهی کسب درآمد کنند. چون خرج و مخارج زندگی و هزینهی قبوض و اجارهی منزل و... تا رسیدن یک پروژهی جدید منتظر نمیمانند. همینطور باید بتوانند با مشتریهای سردرگم (کسانی که خودشان هم نمیدانند چه چیزی از خروجی پروژه میخواهند) یا مشتریهای مزاحم (کسانی که فقط به دنبال کسب اطلاعات برای کسبوکارشان و پرسوجو دربارهی خدمات مختلف هستند) هم برخورد کنند. ضمن اینکه در چنین شرایطی نشستن پشت میز کار و چنگ زدن به موها یا گریه و داد و فریاد کردن هم کمکی به فریلنسرها نمیکند.
آیندهی شغلی مبهم
درسالهای اخیر شغلهای فریلنسینگ و دورکاری رشد چمشگیری داشته است. بسیاری از استارتاپهای کوچک و متوسط ترجیح میدهند از افراد فریلنسر در تیم خود استفاده کنند. اما از طرفی تعداد فریلنسرها هم بیشتر از قبل شده و این به معنی رقابت شدید برای پیدا کردن مشتری و کار است. همینطور عدم وجود صنف و نظارت روی مبالغ پیشنهادی خدمات فریلنسینگ، مانع از رشد درآمدی قابل توجه در کوتاه مدت میشود.
آیا فریلنسینگ ارزشش را دارد؟!
کسی نمیتواند به شما برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق مشاوره بدهد. فریلنسرهای موفق کسانی هستند که به تنهایی افتاده و دوباره بلند شدهاند و تجربهی برخورد با مشتریهای مختلف و دریافت پروژههای گوناگون را دارند. اما چیزهایی که میتوان قاطعانه دربارهی فریلنسینگ گفت، عبارت هستند از:
- شروع فریلنسینگ سخت است. شما باید برای توصیف شغل و تخصصتان روش خوب و مخصوص خودتان را پیدا کنید.
- تا میتوانید تجربه کسب کنید و مشتریهای خودتان را بدست آورید.
- مدت زمان کاری مشخصی برای خودتان تعریف کنید. مثلا چه مدت حاضرید روی یک پروژه کار کنید؟ (یک هفته، شش ماه، یک سال، دوسال!)
- برنامهریزی کلید خیلی از مشکلات فریلنسری است. آخر هفتهها یا حداقل یک روز در هفته لپتاپ و تلفن همراهتان را خاموش کنید. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، برای خودتان محدودیت کاری تعیین کنید. اجازه ندهید هیولای فریلنسینگ، شغل رویاییتان را زنده زنده ببلعد.
- در پایان برای ادامهی فریلنسینگ؛ به یک نیروی درونی و انگیزهی مداوم نیاز دارید. روحیهی چالشپذیری، یادگیری مهارتهای جدید، تعامل با افراد مختلف، حفظ تمرکز در مواجه با مشغلههای ذهنی زیاد، چیزهایی هستند که در این مسیر به کمکتان میآیند.
در تمام مدت فریلنسینگ باید یک هدف و خلاقیت خاص داشته باشید تا شما را از دیگران تمایز کند. اگر عاشق کارهای متنوع و چالشبرانگیز هستید و دوست دارید امور مالی آزاد و منعطفی داشته باشید، فریلنسینگ گزینهی خوبی است. اما اگر به نظرتان فریلنسینگ، شغلی جادویی و شگفتانگیز است. یادتان باشد که هر جادو، بهایی دارد.
با انتخاب سبک کاری فریلنسینگ:
- شما میتوانید در منزل خودتان کار کنید.
- لازم نیست صبحها زود از خواب بیدار شوید.
- خرده فرمایشهای رئیستان را نمیشنوید.
- خودتان رئیس و مدیر کسبوکارتان هستید.
- ساعت کاری و مشتریهایتان را خودتان انتخاب میکنید.
- میتوانید روی پروژههای ایدهآل خود کار کنید.
اما در عوض:
- باید به تنهایی مشتریهای جدید پیدا کنید.
- تفکیک زمان کار و تفریح بسیار سخت است.
- گاهی از دست مشتریهای ایرادگیر کلافه میشوید.
- باید با افراد بدحساب دست و پنجه نرم کنید.
- استرس کاری و اضطراب زمان تحویل پروژه لحظهای رهایتان نمیکند.
- بخاطر مشکلات مالی شاید لازم باشد پروژههای زیاد و ساعات کاری طولانی را تحمل کنید.
- همیشه نگران بازپرداخت مشتریها و توانایی پرداخت صورت حسابها و خرج و مخارج ماهیانهتان هستید.
- آیندهی شغلیتان مبهم است و امنیت شغلی ندارید.
بعضی از مشکلات گفته شده میتوانند با انتخابی درست برطرف شوند، مثل استفاده از خدمت جدید تینت:
بیمهی تکمیلی ویژهی فریلنسرها
اما برخی دیگر جزء جدانشدنی سبک زندگی یک فریلنسر هستند. حالا به نظرتان فریلنسینگ چطور است؟ خوب، بد یا زشت؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتگو با همبنیانگذار نتفلیکس و چهار درسی که آموختم
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی فریلنسری در شرایط ناپایدار اقتصادی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سختیهای زندگی فریلنسری در آغاز راه: چگونه با چالشها کنار بیاییم؟