وبلاگ تینت
شغلم را در گوگل ترک و کسبوکار خودم را شروع کردم: حقایقی درمورد کارآفرینی
این پست ترجمهای است از این مقاله نوشته عمر ایتانی که در مدیوم منتشر شده است. ایتانی کارمند سابق گوگل و کارآفرین و بلاگر امروز است که در این مقاله از تجربیات و درسهای رها کردن شغلش در گوگل و تاسیس موسسه خود نوشته است.
دقیقاً یک سال پیش از سِمَت خود در گوگل استعفا دادم.
با اینکه اوقاتی دوستداشتنی در آنجا داشتم، اما به این نتیجه رسیدم که: با تمام وجود کنج آسایش خودم را میخواهم.
زندگی در گوگل خیلی آسان بود - صبحانه و ناهار روزانه رایگان، وجود هفت رستوران که میتوانستی یکی را انتخاب کنی، یک سالن ورزشی سه طبقه پایینتر از من، یک استخر شنا، یک دندانپزشکی، یک سرویس خشکشویی، یک قهوهچی که قهوهی شما را دم میکند و دو آشپزخانه در هر طبقه.
شغلی که داشتم دیگر مرا به چالش نمیکشید و در کارهای روزمره چیز جدیدی یاد نمیگرفتم - شور و شوق خودم را کاملاً از دست داده بودم.
به این نتیجه رسیدم که برای ایجاد کمی تغییر در اوضاع، نیاز به مدتی مرخصی و تغییر حال و هوا دارم.
بنابراین کاری را که فکر میکردم درست است انجام دادم:
استعفا دادم.
با خودم گفتم که کار من در اینجا دیگر تمام است.
و متعاقباً استعفانامهی خودم را تحویل دادم، چمدانم را بستم، و یک پرواز به خارج از دوبلین رزرو کردم.
چندان مطمئن نبودم که بعد از گوگل میخواهم چه کاری انجام دهم، اما این را میدانستم که: من داشتم به چهارمین دههی زندگیام نزدیک میشدم و به دنبال بهانهای بودم تا بالاخره بتوانم خودم کاری را شروع کنم.
حرکتی معنادار و تأثیرگذار انجام دهم.
تصمیم داشتم چیزهایی بسازم و ایدههای خودم را آزمایش کنم. صرفاً برای اینکه یاد بگیرم! و حتی (اگر لازم بود) در طی این مسیر شکست بخورم.
فقط میخواستم شروع کنم، تا صحبت درمورد اینکه یک روزی شروع خواهم کرد را متوقف کرده باشم.
این را میدانستم که اگر زمان مناسبی برای آزمایش در زندگی وجود داشته باشد، همین حالا است، یعنی در سالهای آخر بیست سالگی خودم.
پس از مسافرت در سراسر آمریکای مرکزی و صرف زمان زیادی برای گشتوگذار در زیباییهای طبیعت و مطالعهی مشکلات جهانی مانند تغییرات آبوهوایی و آلایندگی پلاستیک، لحظهای را تجربه کردم که به من فهماند: خودش است.
این همان کاری است که میخواهم در بقیهی زندگیام انجام دهم.
تصمیم دارم برای افزایش آگاهی درمورد آلایندگی پلاستیک و کمک به مردم برای جایگزین کردن وسایل پلاستیکی در زندگی خود، یک برند بسازم.
و بههمینسادگی، من یک ایدهی کسب و کار داشتم. مشکلی وجود داشت و میخواستم راهحلی برای آن ارائه دهم. بنابراین به خانه برگشتم و دستبهکار شدم.
عاشقان دریا (Lovers of The Sea) اکنون 8 ماه است که کسب و کار خود را شروع کرده است. در مجموع 11 ماه برروی آن کار کردهام.
من در ساخت، پرورش و رشد عاشقان دریا چیزهای زیادی آموختهام و میخواهم صادقانه درمورد حقیقتِ چگونگیِ یک کارآفرینی انفرادی در اواخر دههی بیست سالگی و ساختن یک کسب و کار کاملاً مبتنی بر بوتاسترپ روشنگری کنم.
در ادامه، پنج حقیقت طی مسیر کارآفرینی ذکر شده است:
1. کارآفرینی مسحورکننده نیست
نه، واقعاً مسحورکننده نیست. کارآفرینی یک روند طاقتفرسا و منفرد است که فقط باید آن را ادامه بدهید.
ما توسط رسانهها برنامهریزی میشویم تا فقط نتیجه را مشاهده کنیم.
شما فقط میشنوید که یک کارآفرین در اولین سال فعالیت خود از هیچ به یک درآمد هفت رقمی رسیده است، یا یک تیم استارتاپ دونفره کسب و کار خود را به مبلغ 300.000.000 دلار فروختهاند.
اما وقتی در داستان آنها عمیق میشوید، متوجه شکستها و بارها تغییر مسیر آنها، و «فهمیدن اینکه» 99.9 درصد از استارتاپهای نوپا باید قبل از «رسیدن به موفقیت» آن را تجربه کنند، میشوید. آنگاه تمام ازخودگذشتگیها، شبها تا دیروقت بیدار بودنها، تعطیلات آخر هفته طولانی، شک و تردیدها، انتقادها، عدم امنیت مالی و مشکلاتی را که یک کارآفرین در طول مراحل ایجاد کسب و کار خود تحمل میکند، کشف میکنید.
ما با این عناوین فریبنده بمباران میشویم و دقیقاً تنظیم شدهایم تا فقط نتیجه را مشاهده کرده و فقط آن را درنظر داشته باشیم.
اما عظمت در نتیجهی کار نیست، بلکه در روند انجام کار است.
حقیقت شماره 1: بسیاری روزهای سخت، بسیاری روزها که هیچ فروشی نخواهید داشت، بسیاری هزینههایی که میشود بدون اینکه درآمدی داشته باشید، بسیاری از اشکالاتی که باید رفع شوند، و بسیاری بلاتکلیفیها در ادامه مسیر وجود خواهد داشت. شما بارها و بارها با عدم اعتمادبهنفس تخریب خواهید شد، اما ادامه خواهید داد و همچنان سعی خواهید کرد، زیرا به این درک میرسید که عظمت در روند انجام کار است، نه در نتیجهی آن.
2. کارآفرینی طعم واقعی ازخودگذشتگی را به شما میچشاند
با توجه به این حرفها، برای خداحافظی با تجملات زندگی قبلی خود آماده شوید. شما دیگر وقت (یا پول) برای بیرون رفتن و قرارهای شام، یا رفتن به سینما، یا رفتن به فستیوال، یا اینکه بخواهید بعد از کار با دوستانتان برای نوشیدنی در کنار هم باشید، نخواهید داشت.
ذهن شما با بسیاری از مشکلات، معضلات، نگرانیها و سؤالات فرسوده خواهد شد: این محصول را چگونه باید قیمتگذاری کنم؟ چرا نرخ تبدیل ما اینقدر پایین است؟ چگونه مخاطبین اینستاگرام خود را افزایش دهم؟ چگونه میتوانم هزینههای حملونقل را کاهش دهم؟ چگونه میتوانم به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنم؟ چه میشود اگر این رویکرد جدید را در زمینه تبلیغات ایمیلی خود انجام دهم...
این تمام آن چیزی است که بهطور منظم و مداوم در چند ماه اولِ پس از راهاندازی به آن فکر میکنید. چیزهای زیادی برای آموختن و فهمیدن وجود دارد، که باعث میشود در معاشرت و هزینه کردن احساس گناه کنید (که در حقیقت موقعیت انجام این کار را هم ندارید - مخصوصاً اگر یک شغل روزانه نداشته باشید).
به ازای هر دلاری که برای فعالیتهای اجتماعی خود خرج کنید، یک دلار کمتر صرف کسبوکار خود خواهید کرد. برای هر ساعتی که به تماشای نتفلیکس بپردازید، یک ساعت کمتر صرف مطالعهی استراتژی بازاریابی محتوای خود خواهید کرد.
حقیقت شماره 2: ازخودگذشتگی لازم است. این بخشی از معادله است.
پذیرش این تغییر ناگهانی در سبک زندگی برای من سخت بود.
در ابتدا فکر میکردم که این مسائل موقتی خواهد بود و بهزودی همه چیز به موفقیت خواهد رسید.
اما با گذشت زمان متوجه شدم که این واقعیتِ جدید اوضاع است، زیرا ساخت یک کسبوکار پایدار و پررونق نیاز به سالها تعهد دارد. و فقط زمانی که این دیدگاه را پذیرفتم، تغییراتی در طرز فکر من اتفاق افتاد. اکنون یاد گرفتهام که این ازخودگذشتگی را بهعنوان یک سرمایهگذاری برروی خودم، برروی رشد خودم، برروی طی مسیر تبدیل شدنم به کسی که میخواهم و جایی که میخواهم زندگیام باشد، ببینم.
کارآفرینی به شما میآموزد که تمام چیزهای بزرگ توسط افرادی ساخته میشود که دارای این سه ویژگی هستند: خودباوری بینظیر، قدرت ارادهی تعهد، و توانایی تغییر مسیر دادن و ازخودگذشتگی برای یک جاهطلبی بزرگتر.
3. کارآفرینی (تکنفره)، کاری پر از تنهایی است
تو در این کار تنها هستی، و در همان تنهایی نیز بهسر خواهی برد. این امر بهویژه اگر بهصورت انفرادی به آن بپردازید، بیشتر صدق خواهد کرد.
شما بسیار احساس تنهایی خواهید کرد زیرا دوستان غیرکارآفرین شما هنوز هم بر سر مشاغل شرکتی خود هستند، هنوز هم با همان چک حقوقی تضمینی خود مسافرت و میهمانی میروند و زندگی میکنند. و شما نمیتوانید به آنها بپیوندید. آنها شما را به سرگرمی دعوت خواهند کرد و متوجه نمیشوند که چرا مرتباً دعوت آنها را رد میکنید - که بدیهیست به سه دلیل این کار را خواهید کرد: 1) توانایی هزینه کردن ندارید 2) وقت ندارید و 3) کارهای مهمتری دارید که باید برروی آنها تمرکز کنید - شما متوالیاً میخورید، میخوابید، کار میکنید و تلاش میکنید چیزی را که خیلی به آن اهمیت میدهید بسازید.
شما تنها هستید زیرا بهتنهایی در حال مبارزه کردن هستید.
در برنامهریزی کارهای بزرگ، شما با آرزوی موفقیت در آینده، اکنون در زندگی خود بسیار ازخودگذشتگی میکنید. درعینحال رشد خواهید کرد و یاد میگیرید که در رفاقت با خود زندگی کنید.
حقیقت شماره 3: شما بهترین دوست جدید خودتان خواهید شد؛ که با توجه به شناخت بیشتری که نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد، چندان هم بد نیست.
4. کارآفرینی درباره «شروع کردن» نیست، بلکه درباره «ادامه دادن» است
شروع کردن آسان است.
ما در آسانترین دوران تاریخ بشری برای شروع یک کسبوکار زندگی میکنیم.
شروع کار من 15 دقیقه طول کشید: شرکت خود را ثبت کردم، دامنهای را بهصورت آنلاین خریداری کردم و برای یک فروشگاه آنلاین تجارت الکترونیکی ثبتنام کردم.
من فقط شروع کرده بودم.
تمام ابزارهای شروع آنلاین هستند.
حقیقت شماره 4: کارآفرینی درباره شروع کردن نیست، بلکه درباره ادامه دادن است. فقط آنقدر ادامه بدهید تا به هدف خودتان برسید. به کشف روشهای جدید برای انجام کارها و حل مشکلات بیپایانی که بوجود خواهد آمد ادامه دهید.
عظمت در روند انجام کار است، نه در نتیجهی آن. این باید ذکر شما باشد - یک یادآوری روزانه که همه چیز به زمان نیاز دارد، بنابراین خود را امروز نشان دهید و از وسواس درمورد آینده پرهیز کنید.
5. کارآفرینی یک ترن هوایی مهیج است که مستقیماً به سوی ناشناختهها میرود
اوقات سختتری نسبت به اوقات خوش وجود خواهد داشت.
برای این موضوع آماده باشید.
اولین فروش بسیار شادیآور خواهد بود. امتیاز پنج ستارهای مشتری باعث میشود مانند یک کودک که در یک روز گرم تابستانی یک بستنی میخورد، احساس سعادتمندی کنید.
حقیقت شماره 5: در مقابل هر روز عالی، روزهای فوقالعاده دشواری وجود دارد که باید با آنها کنار بیایید.
افزون بر این، شما به معنای واقعی کلمه در آینده شناور خواهید شد. یک فرصت عظیم پیشروی شماست، اما نمیدانید به آن دسترسی خواهید یافت یا خیر. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که به خودتان ایمان داشته باشد و به تلاش کردن ادامه دهید.
بنابراین توصیهی من برای کنار آمدن با این هیجانات ناشی از استرس و اضطراب، تمرکز بر یادگیری است. هر روز از خودتان بپرسید: آیا هنوز هم در حال یادگیری هستم؟
بلافاصله نتیجه خواهید گرفت که در حال یادگیری هستید. زیرا هنگامی که برای اولینبار نگاهی به آنچه که در ابتدای شروع این مسیر بودهاید میاندازید، این را متوجه خواهید شد که: من راهی طولانی را طی کردهام.
اگر تصمیم دارید کارآفرینی را بهعنوان مسیر بعدی خود در زندگی انتخاب کنید، من برای دلسرد کردن شما اینجا نیستم. من اینجا هستم که شما را تشویق کنم تا با امید و ایمان به موفقیت قدم بردارید.
اما میخواهم شما بدانید که قرار است خود را درگیر چه چیزهایی بکنید - مخصوصاً اگر قبل از شروع کار و انجام آن بهصورت انفرادی، در فکر ترک شغل خود هستید.
کارآفرینی آسان نیست. بنابراین اگر دراینمورد جدی هستید، آماده باشید که به هر پروژهای که میخواهید بسازید از نظر احساسی، روانی و مالی متعهد شوید.
این را بدانید که ساخت آن دو برابر مقداری که پیشبینی کردهاید طول خواهد کشید و دو برابر مقدار پیشبینی شده هزینه خواهید کرد.
این یک سفر طولانی است.
اما سفر بسیار ارزشمندی است.
من تاکنون چیزهای زیادی درمورد کسبوکار و خودم آموختهام و میدانم که چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد. این کار ماجراجویی با یک ترن هوایی مهیج است. پستی و بلندی وجود خواهد داشت و دراینبین شما رشد خواهید کرد.
آیا از ترک گوگل پیشمان هستم؟ نه.
چرا؟
چون بسیار احساس زنده بودن دارم. چون در روند انجام این کار بهتنهایی، چیزهای زیادی آموختهام.
من طعم هیجان را چشیدهام و هر روز آن را زندگی میکنم. و این همان چیزی است که یکسال پیش از دست داده بودم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کارآفرینی که نتوانست ایده خود را 4 میلیون دلار به دیزنی بفروشد، در عوض آن را به 350 میلیون دلار فروخت
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه بدون به خطر افتادن حرفهتان مقام مدیریت را رها کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه میتوانید از رویکرد نوردیک برای تبدیل شدن به یک کارآفرین بهتر استفاده کنید