وبلاگ تینت
20 ترفند بازاریابی رشد برای جذب 100 مشتری اول - قسمت دوم
در پست قبلی تعدادی از این ترفندها را بررسی کردیم و در این پست درمورد باقی موارد صحبت میکنیم. بازاریابی، یعنی این که شما بهترین و بهینهترین راه را برای اتصال مشتری و محصولات خود بهکار ببرید. بنابراین همیشه نیاز است در کنار خواندن چنین پستهایی و آگاهی از تجربیات دیگر کسبوکارها، همواره به ویژگیها و نیازهای خاص کسبوکار خودتان هم توجه کنید و چنین ترفندهایی را برای گرفتن نتایج بهتر، شخصیسازی کنید.
10. مطبوعات
استفاده از مطبوعات مناسب، یکی از روشهای سنتی است که بسیاری از بنیانگذاران، استارتاپهای خود را با آنها راهاندازی کردهاند.
شما با ایجاد یک طوفان رسانهای میتوانید به سرعت توجه مشتریان و سرمایهگذاران را به خود جلب کنید.
در این مقاله آمده است که: اگر موفق شوید به چند خروجی ردهبالا دست پیدا کنید، بقیه مانند دومینو سقوط خواهند کرد. رسانهها از «ترس از دست دادن موقعیت» رنج میبرند. وقتی یکی از آنها شروع به پوشش دادن یک موضوع میکند، همهی آنها باید از آن موضوع بگویند. این قدرت نفوذ است.
ترفند کار به این صورت است که پشتکار داشته باشید و چیز باارزشی را به نشریه ارائه دهید. شما باید کاری کنید که آنها احساس کنند موضوع دندانگیری به آنها دادهاید. از چربزبانیهای معمول «این استارتاپ من است و این کار را انجام میدهد» استفاده نکنید.
منحصربهفرد و غیرمعمول باشید. برجسته باشید. چیزی برای عرضه به خوانندگان آنها داشته باشید.
همچنین، مطمئن شوید که برای طوفانی که قرار است ایجاد شود آماده هستید. شما اصلاً دوست ندارید وقتی 100 هزار نفر به سایت شما سرازیر میشوند یک صفحه فرود نیمهتمام داشته باشید. پس آماده باشید!
11. به جایی که مشتریان شما هستند بروید
جلوی چشم مشتریان خود باشید.
روشهای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، یکی از این روشها که درمورد آن صحبت کردیم، تبلیغات پولی است.
مورد دیگر در واقع رفتن به مکانهایی است که مشتریان شما در آنجا هستند. مردم برای چیزهای واقعی ارزش قائل میشوند.
بنیانگذاران اتسی (Etsy) این کار را بسیار انجام دادهاند. در واقع آنها به نمایشگاهها و بازارهای سراسر کشور که فروشندگان در آنها محصولات خود را به نمایش میگذاشتند سفر کردند.
اینها مشتریان ایدهآل آنها بودند. بهترین قسمت کار این بود که اگر فروشندهها در محل حضور داشتند، آنها خریداران خود را جذب میکردند.
از دیگر استارتاپهایی که از این استراتژی با موفقیت استفاده کردهاند میتوان به اوبر (Uber)، لفت (Lyft)، اسنپچت (Snapchat) و پینترست (Pinterest) اشاره کرد.
12. مشارکت
یک اشتباه رایج که بنیانگذاران کسبوکارهای جدید مرتکب میشوند این است که سعی دارند مقدار زیادی از سهم را برای خودشان نگه دارند.
کسبوکارها به توزیع و توزیع ناشی از ارتباطات متکی هستند. ارتباطات اغلب متقابل است: شما چیزی به من میدهید، من هم در عوض چیزی به شما میدهم.
مشارکت در سود، یک روش عالی برای استفاده از شبکه مشاغل دیگر همراه با منابع/مهارت شما برای ایجاد ارزشی برای مشتری است که پیشازاین وجود نداشته است.
از انعقاد قرارداد با شرکتهای دیگر نترسید، حتی اگر آنها بخشی از سهم شما را بردارند.
این درآمدی است که درغیراینصورت نمیتوانستید داشته باشید.
13. از شبکه خود استفاده کنید
کسبوکار The Morning Brew یک نمونهی عالی از کسبوکاری است که با استفاده از شبکهی نزدیکان بنیانگذار آن شروع شد.
الکس لیبرمن (Alex Lieberman) کسبوکار MB را در ابتدا از طریق ایمیلهای «فراخوان کسبوکار روزانه» که برای دوستان و خانواده ارسال میکرد شروع کرد.
همه از آن باخبر شدند و خیلی زود درخواستهایی از افرادی داشت که میخواستند به فهرست او بپیوندند.
اگر کار ارزشمندی برای مردم انجام دهید، آنها تمایل دارند آن را به اشتراک بگذارند.
از اینکه از دوستان و خانوادهی خود کمک بخواهید نترسید. اگر در این مورد مطمئن نیستید، این سؤال را از خودتان بپرسید که: اگر این شخص از من چنین درخواستی میکرد، آیا این کار را انجام نمیدادم؟
اگر پاسخ شما به این سؤال مثبت است، پس این کار را انجام دهید.
یک نکته مهم: برای داشتن یک بازخورد قابل اطمینان به دوستان و خانواده اتکا نکنید. آنها آن را به شما نخواهند داد. برای این کار، شما به اولین کاربران واقعی نیاز دارید.
14. بازاریابی توصیهای را جدی بگیرید
تا زمانی که شما یک کالای فراگیر نداشته باشید، بعید است که مردم چیزی در مورد آن به دوستان خود بگویند.
شما باید آنها را وادار کنید که این کار را انجام دهند.
من در خبرنامههایی که ارسال میکنم، یک پاراگراف نیز بهعنوان «پینوشت» در انتهای هر خبرنامه اضافه میکنم:
«اگر این خبرنامه برای شما مفرح، باارزش یا آگاهیدهنده بود، ممکن است برای دوستان شما نیز چنین باشد. اشتراکگذاری این خبرنامه با آنها را نیز در نظر داشته باشید. در این مورد واقعاً سپاسگزار شما خواهم بود (و دوستان شما نیز سپاسگزار خواهند شد)».
این فقط یک درخواست خودمانی بود که من در اولین خبرنامهی خود قرار دادم، و واقعاً هم جواب داد. این موضوع که چگونه مردم فقط با یک درخواست آن را با دوستانشان به اشتراک میگذارند، من را شگفتزده میکند.
15. آشکار فعالیت کنید
اشتباه دیگری که بنیانگذاران کسبوکار جدید مرتکب میشوند این است که هر کاری را بهصورت محرمانه انجام میدهند.
سعی کنید این را متوجه شوید که: بعید است شخص دیگری قصد سرقت و اجرای ایدهی شما را داشته باشد.
واقعیت این است که راهاندازی یک شرکت تعهد و منابع زیادی میطلبد. انسانها تمایل زیادی به سکون دارند. برای اینکه حرکتی انجام دهیم به زمان زیادی احتیاج داریم.
ارزشی که از راهاندازی شرکت خود در جمع بهدست خواهید آورد، بسیار بیشتر از خطر احتمالی سرقت ایدهی شما توسط شخص دیگر است.
برخی از بنیانگذاران کسبوکار این وضعیت را به حد افراط رساندهاند و از اولین روز شروع فعالیت همه چیز شرکت خود را - حتی میزان درآمد شرکت را - با دیگران به اشتراک میگذارند.
روشهای بیشماری برای فعالیت آشکار در جمع وجود دارد که میتوانند به شما کمک کنند. برخی از موارد موردعلاقهی من ایندی هکرز (IndieHackers) و میکر لاگ (Maker Log) هستند.
16. برنامههای وابسته
یکی دیگر از موفقیتهای The Morning Brew این است که بیش از 25 درصد از یک میلیون مشترک آن از برنامههای وابستهی آنها بودهاند.
با توجه به اینکه TMB بهوسیلهی کاربران خود شکل گرفته است، به «مزایای» مختلفی از جمله گروههای فیسبوکی دسترسی پیدا میکند، و از آنجایی که دوستان بیشتری به آن ارجاع میدهند، منجر به سفارش کالای بیشتری نیز میشود.
ترفند برنامههای وابسته در این است که پاداش آنقدر ارزشمند باشد که بتواند اشتراکگذاری را تشویق کند.
یک برنامه وابستهی خوب میتواند از اثر مرکب به نفع شما استفاده کند. این چیزی است که میتواند باعث رشد تصاعدی شود و بسیار توصیه شده است.
17. انسانی رفتار کنید
من این را بارها و بارها در بسیاری از نوشتههای دیگر خود نیز گفتهام.
انسانها تمایل دارند با افراد واقعی و معتبر ارتباط برقرار کنند. شما نیز یکی از همین افراد باشید.
مثل یک ربات صحبت نکنید. به خودتان/شرکتتان شخصیت بدهید. این کار شما را از شرکتهای عمومی و شرکتهایی که با هواپیماهای بدون سرنشین کار میکنند و ایمیلهایی را برای شما ارسال میکنند که با «امیدوارم این ایمیل موفق شود شما را پیدا کند» شروع میشوند، جدا میکند.
نه! شما یک شرکت بزرگ فانتزی نیستید، سعی نکنید اینطور باشید.
18. جذب کنندههای مشتری احتمالی
مطمئناً شما نیز هنگامی که در حال گشتوگذار در وب بودهاید توسط یکی از اینها اغوا شدهاید:
«10 ترفند برتری که هر استاد بازاریابی ایمیلی در ایالات متحده استفاده میکند را دریافت کنید».
«تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که آدرس ایمیل خود را وارد کرده و به این کتاب الکترونیکی رایگان دسترسی پیدا کنید».
واقعیت این است که این ترفندها عمل میکنند.
این نوعی ارزش دادن به مشتری شما است (بهصورت رایگان) در ازای اینکه میتوانید بهطور مداوم با او تماس داشته باشید. (اطمینان حاصل کنید که آنها هنگام ورود به سیستم میدانند که دارند توافق میکنند اطلاعاتی را از شما دریافت کنند).
یک جذب کننده فراهم کنید که مستقیماً موردتوجه مخاطبان هدف شما قرار گیرد. ترجیحاً آن را بهگونهای بسازید که هزینهای برای شما نداشته باشد - مثلاً یک کتاب الکترونیکی. بههمیندلیل آنها بسیار محبوب هستند.
مطمئن شوید که با محصول شما مطابقت داشته باشد. بنابراین هیچ عدم مطابقتی بین افرادی که جذب کنندهی مشتری میخواهند اما نمیخواهند به مشتری تبدیل شوند وجود ندارد.
19. ارزش قائل شدن
ارزش قائل شدن برای دیگران قبل از درخواست آنها، یک روش مطمئن برای ایجاد مخاطب است.
هنگامی که شما دائماً اطلاعات، مشاوره، و منابع ارزشمندی را در اختیار آنها قرار میدهید، مردم نیز به احتمال زیاد با در اختیار قرار دادن اطلاعات تماس خود به شما اعتماد میکنند.
هاباسپات (Hubspot) استاد این کار است. آنها احتمالاً یکی از بهترین گروههای بازاریابی ارگانیک در هر شرکت دیجیتالی را داشته باشند.
اگر «چگونه [کارهای مربوط به بازاریابی دیجیتال را انجام دهیم]» را در گوگل جستوجو کنید، هاباسپات تقریباً همیشه یکی از صفحات دارای رتبهی برتر است.
چرا اینطور است؟ خُب، چون آنها اطلاعات بسیار مفیدی را ارائه میدهند.
آنها اول از همه ارزش قائل میشوند.
مهمتر از همه
این توصیه مهمتر از هر یک از نکات ذکر شده است: پشتکار داشته باشید.
در این مقاله از چندین استارتاپ موفق نام برده شده است که از تکنیکهای مختلفی برای رسیدن به موفقیت خود استفاده کردهاند.
آنچه در میان تمام آنها مشترک است، پشتکار داشتن است.
اولین کاری که لازم است برای جلب نظر کاربران به شرکت خودتان انجام دهید، فعالیت هرروزه است. این را فراموش نکنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه مارکوس ویلی در سن 19 سالگی یک شرکت 4.3 میلیارد دلاری تأسیس کرد
مطلبی دیگر از این انتشارات
افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد، با ترک هفت عادت مخرب
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتگو با همبنیانگذار نتفلیکس و چهار درسی که آموختم