9 اشتباه بازاریابی که کسب‌وکارهای کوچک مرتکب می‌شوند

بازاریابی برای مشاغل کوچک هرگز آسان نیست، به‌ویژه برای کسانی که بیشتر روی ایجاد یک محصول با پست کردن در شبکه‌های اجتماعی خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

من کارآفرینی نمی‌شناسم که از انجام کارهای طاقت‌فرسایی مثل A/B تست یا انجام سئو از پا در نیامده باشد.

و از آنجایی که تعداد کمی از کارآفرینان وقت یا تمایل به اداره کردن فعالیت‌های بازاریابی خود را دارند، مرتباً شاهد این اشتباهات بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک هستیم.

صاحبان کسب‌وکارهای کوچکِ نامتعارف،به نفع‌شان است که این هشت اشتبه را مرتکب نشوند:


1. به «متخصصان» اعتماد نکنید

بسیاری از بازاریابان تمایل دارند تا خدمات خود را به بیشتر از آن چیزی که کسب‌وکار شما به آن احتیاج دارد افزایش دهند.

متخصصان همیشه برای شما کار نمی‌کنند

متخصصان با اشاره به مشکلات غیرفوری، احساس فوریت و نیاز را در شما ایجاد می‌کنند تا این‌طور به نظر برسد که می‌خواهند شما را نجات دهند اما در واقع آنها برای شما فقط هزینه دارند.

قبل از امضای هر چیزی، از کارآفرینان دیگر درمورد هزینه بازاریابی کسب‌وکار کوچک خود بپرسید. همچنین، مراقب باشید که چه چیزی را امضا می‌کنید: شما باید بخواهید که هر محتوا/تغییراتی را که مشاوران برروی پلتفرم شما اعمال می‌کنند را در اختیار داشته باشید.


2. از هزینه کردن برای خدمات بازاریابی که کسب‌وکارهای کوچک به آن نیاز ندارند خودداری کنید

اگر شما اپل باشید و آیفون جدیدی ارائه کنید، به یک تیم بازاریابی بزرگ نیاز دارید (و می‌توانید از عهده‌ی آن برآیید).

اگر در حال مطالعه‌ی این مقاله هستید، پس شرکت شما آنقدرها هم بزرگ نیست. مگر اینکه علاقه‌ی زیادی به بازاریابی داشته باشید (دراین‌صورت، باید خودتان این کار را انجام دهید)، شما باید به نسبت 80 به 20 تلاش‌های بازاریابی خودتان را خودتان انجام دهید.

چگونه 20 درصد تغییرات به 80 درصد نتایج منجر می‌شود؟

با حداقل‌ها کار کنید و جلو بروید تا زمانی که به اندازه‌ی کافی بزرگ شوید. خودتان متوجه فرا رسیدن آن روز خواهید شد.


3. خودتان را درگیر ایرادات کم‌اهمیت ظاهری نکنید

در تذکری مشابه، به 80 درصد کارایی و عملکردی که از و‌ب‌سایت خودتان انتظار دارید رضایت دهید.

من مدیر سئوی بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک هستم. مطمئناً می‌توانم سایت‌های آنها را اختصاصی طراحی کنم و کد بزنم و از فروشگاه‌سازها یا وردپرس استفاده نکنم. اما اگر چنین کاری را انجام دهم، بعدها که من و مشتریانم از هم جدا شدیم، وب‌سایتی برای آنها باقی خواهد ماند که در آینده نیاز به کمک توسعه‌دهندگان تخصصی دارد. این امر برای آنها بسیار پرهزینه خواهد بود.

با دنبال نکردن 20 درصد دیگرِ خواسته‌های بدون کاربرد، من هزاران دلار برای آنها صرفه‌جویی می‌کنم.


4. سعی نکنید تمام حساب‌های شبکه‌های اجتماعی خود را به‌طور هم‌زمان بهینه کنید

اگر یک تیم کوچک هستید، سعی نکنید ترافیک را از اینستاگرام، فیسبوک، توییتر، تیک‌تاک و یوتیوب به‌طور همزمان کنترل کنید.

ابتدا به این سؤالات درمورد مشتریان خود پاسخ دهید.

  • مشتریان‌تان چندساله هستند؟
  • علایق آنها (غیر از محصول شما) چیست؟
  • چه چیزی می‌خوانند؟
  • بیشتر از چه شبکه اجتماعی استفاده می‌کنند؟

اگر برای مردان 50 ساله تبلیغ می‌کنید، آنها در تیک‌تاک حضور ندارند. اگر در حال فروش یک محصول عالی و درجه یک هستید، آنقدرها که فکر می‌کنید در اینستاگرام موفق نخواهید شد (نرخ پرش شما بالا خواهد بود).

بنا به تجربه‌ی من، سئو 2 برابر بیشتر نسبت به شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌شود. فقط خواستم گفته باشم.


5. فراتر از ترافیک، به ارقامی مانند نرخ پرش و (البته) تبدیل‌ها توجه داشته باشید

به راحتی می‌توان ترافیک زیادی را از شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد که به محض اینکه کاربران به سایت وارد می‌شوند آن را ترک می‌کنند. این امر نه‌تنها برای شما هزینه دارد، بلکه نرخ پرش بالا به رتبه‌ی سئوی شما نیز آسیب می‌رساند.

من همچنین با ایجاد محتوای عالی، هرچند بی‌ربط، موفق شده‌ام روزانه هزاران بازدیدکننده از ترافیک ارگانیک را هدایت کنم.

پرفروش‌ترین فروشگاه‌هایی که با آنها کار می‌کنم بیشترین بازدید را ندارند. آنها بهترین ترافیک مرتبط و با قصد بالا را دارند.

این به معنی کاهش نرخ پرش است که به سئوی بهتر کمک می‌کند و چرخه ادامه می‌یابد.


6. مخاطبین خود را بیش‌ از حد افزایش ندهید

به شماره 1 برگردید، به هر چیزی که بازاریابان به شما می‌گویند گوش ندهید - مخصوصاً وقتی صحبت از مخاطبین شما می‌شود. اگر در حال حاضر فروش دارید، می‌دانید که مشتری هدف شما چه کسی است.

بهترین تلاش‌های بازاریابی کسب‌وکارهای کوچکی که شاهد بوده‌ام از یک رویکرد جزئی‌تر استفاده می‌کنند: به دنبال کلمات کلیدی بزرگ و رقابتی در گوگل ادز، فیسبوک ادز، یا سئو نباشید. به دنبال کلمات کلیدی کوچک، موفقیت‌پذیر و بسیار مرتبط باشید.


7. بیشتر از ترافیک ارگانیک استفاده کنید تا اجتماعی

شاید برای‌تان غیرمنطقی به نظر برسد ولی ترافیک سئو 2 برابر بیشتر نسبت به شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌شود و پس از آنکه هزینه‌ی مشاور سئوی خود را متوقف کردید، حداقل برای مدتی ادامه می‌یابد. به همین دلیل، فیسبوک ادز و گوگل ادز هر سال گران‌تر می‌شوند.

برخی از محصولات موفق تمام ترافیک خود را از طریق شبکه‌های اجتماعی ایجاد می‌کنند. معمولاً این محصولات ارزان یا با قیمت متوسط هستند، زنان جوان را هدف قرار داده و دارای پشتیبانی سرمایه‌گذاری خطرپذیر هستند. شرکت‌هایی که پشت آنها هستند رویکردی کوتاه مدت دارند: هدف آنها این است که در عرض 3 تا 5 سال به یک شرکت بزرگ‌تر فروخته شوند و سپس به کار خود ادامه دهند.

اگر بخواهید در این قالب جا بیفتید، باید بیشتر ترافیک ارگانیک داشته باشید تا اجتماعی.


8. از ترندها اجتناب کنید

یک راه سریع برای اینکه وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی شما با کاربران هماهنگ شود این است که هر کاری را که دیگران انجام می‌دهند شما نیز انجام دهید، حتی اگر ایده‌ی بدی باشد.

تقریباً همه یک سایت سریع که استفاده از آن آسان باشد را نسبت به یک سایت طراحی شده با جاوا اسکریپت فانتزی که با سرعتی حلزونی بارگیری می‌شود، ترجیح می‌دهند.

مشتریان > بازاریابان

باز هم می‌گویم، بسیاری از اشتباهات بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک ناشی از اشتباه دیرینه‌ی ارجحیت دادن بازاریابان به مشتریان است.

این امر در مورد شبکه‌های اجتماعی نیز صدق می‌کند. بسیاری از کسب‌وکارها مبالغ زیادی را صرف می‌کنند و سعی می‌کنند مانند یک کسب‌وکار مبتنی بر پشتیبانی سرمایه‌گذاری خطرپذیر اینستاگرامی باشند، در حالی که آنها واقعاً یک تیم ضعیف هستند.

به جای تلاش برای مطابقت دادن خود با اکانت‌های پر زرق و برق، چرا به شرکت خود وجهه مردمی نمی‌دهید؟ اگر نمی‌توانید مانند آمازون تحویل کالای دو روزه داشته باشید، چرا توضیح نمی‌دهید که یک تیم کوچک هستید، به کارمندان خود حقوق مناسبی می‌دهید و قدردان دادوستد با هر یک از مشتریان خود هستید.


9. با شبکه‌های اجتماعی و سئو آشنا شوید

کارآفرینان فکر می‌کنند وقتی چیزی را برون‌سپاری می‌کنند، می‌توانند دیگر به آن فکر نکرده و آن را فراموش کنند.

تنها راه برای اینکه بدانید مشاوران بازاریابی شما کار خود را به خوبی انجام می‌دهند یا نه این است که بدانید آنها در حال انجام چه کارهایی هستند.

این کار می‌تواند سخت‌تر از آنچه که به نظر می‌رسد باشد، زیرا مکاتبات آنها با شما پر از اصطلاحات تخصصی و دهان‌پرکن است. به جای اینکه خودتان را درگیر چنین مسائل ظاهری و سطحی کنید، بهتر است در مورد سئو و شبکه‌های اجتماعی بیاموزید.

همچنین یک لیست ماهانه از کارهایی که انجام داده‌اند و گزارشات ترافیک را از آنها درخواست کنید. به خاطر داشته باشید که داده‌ها به راحتی می‌توانند دستکاری شوند (به‌عنوان مثال: خرید نام کسب‌وکار شما به‌عنوان یک کلمه کلیدی در گوگل ادز و سپس به جای اینکه ترافیک آن در «پولی» قرار داده شود در «ارگانیک» لحاظ می‌شود). بنابراین لازم است که شما نیز با گوگل آنالیتیکس آشنایی داشته باشید.


بازاریابی مؤثر کسب‌وکارهای کوچک به معنای اعتماد به حس غریزی با در نظر داشتن داده‌ها است.

شما بیشتر از آنچه که تصور می‌کنید در مورد بازاریابی کسب‌وکار خود می‌دانید. اجازه ندهید که متخصصان و گرایش‌ها شما را متقاعد کنند که برای چیزهایی که نیازی به آنها ندارید هزینه کنید. به شهود خود در مورد مشتریان اعتماد کنید و امور را یک‌به‌یک به سرانجام برسانید.