۴ اصل تحلیل تکنیکال به زبان ساده برای تازه کارها


سلام دوستان، اول بگم که این مقاله ترجمه یه مقاله خارجی هست که به نظرم برای کسایی دوست دارند ترید کردن را به صورت حرفه ای تر انجام بدن خیلی مفید هست، بخاطر همین تصمیم به انشتار این مقاله گرفتم تا دوستانی یک راهنما برای شروع تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان باشه.

در ابتدا اگر اعتقاد دارید تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis توسط دیو ها ساخته شده و کاملا بر اساس شانس اتفاق میوفته این مقاله زیاد به درد شما نمیخوره.


۴ ابزار تحلیل تکنیکال در این مقاله

این مقاله بر اساس این ۴ ابزار هست‌:

  • خط های روند ( Trend lines )
  • سطح های مقاوت و حمایت ( Support and Resistance Levels )
  • میانگین متحرک ( Moving Averages )
  • حجم معاملات ( Trading Volumes )

قبل از شروع ترجمه این مقاله اگر دوستان اصلا با تحلیل تکنیکال آشنا نیستند یک سری مسائل پایه را اینجا روشن میکنم که بیشتر با اصطلاحاتی که تو این مقاله استفاده شده آشنا بشید.

تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis چیست؟

تحلیل تکنیکال به طور ساده یعنی مطالعه تاریخچه قیمت ها، حجم معاملات، نواسانات و تغییرات قیمت است که تا حدود زیادی میتواند به پیش بینی وضعیت بازار در آینده نزدیک یا میان مدت یا دور به شما کمک کند. تحلیل تکنیکال مختص ارزهای دیجیتال نیست و در هر زمینه ای به خصوص بازار بورس مورد استفاده است

در تحلیل تکنیکال وضعیت تغییرات قیمت و حجم معاملات را در بازه های زمانی مختلف از جمله : دقیقه ای، پنج دقیقه ای، یک ساعته، روزانه ، هفتگی ، ماهیانه، ۶ ماهه، سالیانه و غیره بررسی میکنیم

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

سعی کنید با اصطلاحات انگلیسی بازار بیشتر آشنا بشید، و به معادل های فارسی تکیه نکنید ( با عرض پوزش از تاکید کنندگان بر فرهنگِ "فارسی را پاس بداریم" ) :

  • گاو ها ( Bulls ) : همان خریدارها هستند که اگر قدرت دستشان باشد قیمت ها افزایش می یابد.
  • خرس ها ( Bears ) : همان فروشندگان هستند که اگر قدرت دستشان باشد قیمت ها کاهش می یابد.
  • بازار گاوی ( Bullish market ) : زمانی که بازار روند افزایش قیمتی دارد، در واقع تقاضا زیاد است
  • بازار خرسی ( Bearish Market ) : زمانی که بازار روند کاهش قیمتی دارد، در واقع عرضه زیاد است
  • قیمت شروع ( Open price ) : قیمت در آغاز بازه زمانی ( مثلا در آغاز روز یا هفته یا ساعت )
  • قیمت پایان ( Close price ) : قیمت در پایان بازه زمانی ( مثلا در پایان روز یا هفته یا ساعت )
  • قیمت بالا یا سقف ( High price ) : بالاترین قیمت در بازه زمانی ( مثلا بالاترین قیمت در روز یا هفته یا ساعت )
  • قیمت پایین یا کف ( Low price ) : پایینترین قیمت در بازه زمانی ( مثلا پایینترین قیمت در روز یا هفته یا ساعت )
  • شمع ( Candle Stick ) : یک روش برای تحلیل قیمت است که شمع ها به صورت مسطیل های عمودی در نمودار در نظر گرفته می شوند و هر شمع نمایانگر یک واحد زمانی ( روز، ساعت، هفته،... ) است که تمام ۴ مورد قبل در هر شمع قابل تشخیص است )
  • فیتیله یا سایه یا شادو شمع ( Candle wick ) : که نشانگر نوسان قیمت بالاتر و یا پایینتر از قیمت باز و بسته شدن شمع است که دو نوع دارد. در ضمن در ایران بیشتر به آن سایه می گویند.
  • شمع گاوی ( Bullish Candle ) : شمعی که در پایان آن افزایش قیمت را شاهد بوده ایم و به رنگ سبز است.
  • شمع خرسی ( Bearish Candle ) : شمعی که در پایان آن کاهش قیمت را شاهده بوده ایم و رنگ آن قرمز است.
  • حجم ( volume ) : حجم معاملات خرید و فروش در یک بازه زمانی
  • مقاوت ( Resistance ) : ناحیه ای که قیمت از در مقابل بالا رفتن بیشتر از خود مقاومت نشان می دهد. در واقع خرس ها شروع به فروش میکنند و قیمت کاهش می یابد.
  • حمایت ( Support ) : ناحیه ای که قیمت در مقابل پایین رفتن بیشتر امتناع میکند. در واقع گاو ها شروع به خریدن می کنند و قیمت افرایش می یابد.


در تصویر زیر با ساختار کلی یک شمع آشنا می شوید . دو شمع سبز و قرمز که به ترتیب نمایانگر افزایش و کاهش قیمت بوده اند‌، بازه زمانی این شمع هر چیزی میتواند باشد. برای درک بهتر فرض کنید شمع ها یک روزه هستند:


خط های روند ( Trend Lines ) :

خط های روند با وصل کردن قیمت های پایین ( Low ها ) در بازار صعودی و قیمت های بالا ( high ها ) در بازار نزولی به یکدیگر به سادگی قابل مشخص شدن هستند که جهت بازار را به ما نشان می دهند

مثال اول‌:

خط روند بلند مدت اتریوم

مثال دوم :

خط روند اتریوم در یک بازه زمانی کوتاه تر‌

مثال سوم :

خط های روند همیشه افزایشی نیستند

دقت همه چیز است

بین تحلیل گران اختلاف است که خط های روند باید از قیمت های بالا و پایین ( High, Low ) رسم شوند و یا قیمت های شروع و پایان ( Open, Close ) یا به عبارتی شروع و پایان بدنه شمع ها . با هر روشی که تصمیم گرفتید با آن خط های روند رسم کنید . همیشه همان را استفاده کنید و نکته مهم این است که هر دو روش را با هم ترکیب نکنید.

سطح های حمایت و مقاومت ( Support and Resistance Levels )

سطح های مقاومت و حمایت ناحیه هایی هستند که معمولا قیمت ها بین این ناحیه ها نوسان دارد و میتوان آنها را به سد هایی برای افزایش و کاهش بیشتر قیمت تشبیه کرد. مقاومت ناحیه است که قیمت هنگام رسیدن به آن کاهش می یابد و حمایت ناحیه است که قیمت هنگام رسیدن به آن افزایش می یابد.

بین خط های روند و سطح های مقاومت و حمایت یک سو تفاهم ایجاد می شود. چون در واقع ناحیه های مقاومت و حمایت در واقع همان خط های روند بالا و پایین هستند و در این مقاله سطح های مقاومت و حمایت را فقط محور های افقی در نظر میگیریم و نه خط های روند، با دیدن مثال ها بیشتر متوجه می شوید.

ناحیه حمایت ( Support Level ) ناحیه ای است که در واقع قیمت را حمایت میکند و نمیگذارد پایین تر برود و به بالا هل می دهد و فلسفه این است که تعداد قابل توجهی از خریداران منتظر کاهش قیمت تا این ناحیه بوده اند و به نظرشان این سطح قیمت منصفانه است و پایینترین قیمتی است که میتوانند بخرند پس اقدام به خرید میکنند به عبارت دیگر تقاضا زیاد می شود و به تبع قیمت افزایش می یابد و از طرف دیگر ناحیه مقاومت ( Support Level ) دقیقا برعکس است و تعداد قابل توجهی از فروشندگان سود خود را کرده اند و حس میکنند این بالاترین قیمتی است که میتوانند بفروشند به عبارت دیگر عرضه زیاد می شود و به تبع قیمت کاهش می یابد.

مثال ناحیه حمایت

در این مثال هر بار که قیمت به ناحیه حمایت می رسد، دوباره رو به بالا افزایش می یابد که این اتفاق سه بار رخ می دهد و بار چهارم حمایت به اندازه کافی قوی نیست و می شکند که در این شرایط ناحیه حمایت قبلی حمایت جدید ما است که در این مثال حدود ۶۰۰ است

مثال ناحیه مقاومت

در این مثال مشاهده می کنید که هر بار قیمت به ناحیه های مقاومت قرمز قبلی خود میرسد قیمت دوباره کاهش می یابد. این مثال نمایانگر یک بازار خرسی است چرا که هر بار که قیمت تلاش میکند مقاومت قبلی خود را بشکند موفق نمی شود و باید قیمت به نزدیک ترین ناحیه حمایت خود برسد

Breakout ها

متاسفانه معادل فارسی ای برای breakout پیدا نکردم، breakout ها زمانی اتفاق می افتد که قیمت به یک ناحیه مقاومت یا حمایت قبلی برسد و آن را بشکند ( قیمت از ناحیه مقاومت بیشتر شود یا از ناحیه حمایت کمتر شود )

میانگین های متحرک یا Moving Averages

میانگین متحرک به معنی میانگین قیمت در یک دوره زمانی خاص است به عنوان مثال اگر نمودار شما یک روزه باشد . میانگین متحرک ۲۰ به شما میانگین قیمت در ۲۰ روز گذشته و میانگین متحرک ۵۰ به شما میانگین قیمت در ۵۰ روز گذشته بستگی دارد. پس بازه زمانی آن به عدد میانگین متحرک و بازه زمانی نمودارتان بستگی دارد.

میانگین های متحرک . میانگین متحرک ساده ( simple moving average ) که با MA یا SMA نمایش داده می شود و میانگین متحرک نمایی ( Exponential moving average ) که با EMA نمایش داده می شود. میانگین متحرک نمایی ( EMA ) وزن بیشتری به تغییرات قیمتی اخیر تر می دهد. برای درک بیشتر تفاوت بین MA و EMA این نوشته را ببینید.

حجم معاملات

در حالی که تمام بحث هایی که در این مقاله مطرح کردیم حول محور قیمت ها بود. یک اندیکاتور بسیار مهم وجود دارد که حول حجم معاملات می چرخد. اندیکاتور Volume بسیار حائز اهمیت است چون تغییرات قیمت با حجم های زیاد خرید یا فروش اتفاق می افتد و شما همیشه باید به حجم ها نگاه و دقت کنید

نتیجه گیری

تحلیل تکنیکال دانشی است که به شما کمک میکند در زمان مناسب وارد ترید شوید و در زمان مناسب خارج شوید و به کمک آن متحمل ضرر های سنگین نشوید . برای تحلیل ارز های مورد نظرتان میتوانید از سایت TradingView استفاده کنید که ابزار ها و اندیکاتور های بسیار زیادی در اختیارتان قرار می دهد

امیدوارم این مقاله مورد استفاده شما عزیزان قرار گرفته باشه. در آینده سعی میکنم این مقاله را تکمیل تر کنم

بخش هایی از این مقاله توسط خودم نوشته شده ولی بیشتر آن را از این مقاله ترجمه کرده ام.


به دلیل سوالات زیاد دوستان در تلگرام اقدام به راه اندازی یک کانال معرفی و بررسی ارز ها و یک گروه در تلگرام کرده ایم که میتوانید از اینجا دنبال کنید:
لینک کانال: https://t.me/moonhunters_review
لینک گروه: https://t.me/moonhuntersIR