فصل دوم - قسمت ششم - همراه با سحر محمدی

اولین باری که یه نفر رو دیدم که با بچه کوچیک رفته توی طبیعت و داره طبیعت گردی می‌کنه، کلی متعجب شده بودم. قیافم شبیه علامت سوال شده بود و با خودم می‌گفتم که چطور ممکنه؟ (به نظرم همین سوال رو دستم گرفتم و دارم با افراد مختلف در موردش صحبت می‌کنم و کلی هم چیز یاد می‌گیرم و ته هر ماجرایی هم به این نتیجه می‌رسم که بله ممکنه).

سوالم توی ذهنم بود تا اینکه مجید، خانم سحر محمدی رو معرفی کرد برای گفتگو و گپ در این مورد. فلش بک من به اون تصویری بود که گفتم و سریع قبول کردم و رفتیم برای هماهنگی. اول اینکه خانم محمدی به ما خیلی لطف داشتند و مصاحبه‌ی خوبی رو داشتیم. دوم اینکه در مورد موضوع خاصی هم صحبت کردیم و برای یکی مثل من که بچه نداره هم آموزنده بود، چه برسه به دوستانی که درگیر بچه و داستانهای شیرین اون هستند.

اولین نکته‌ی این گفتگو وقتی بود که خانم محمدی در مورد سفر با افرادی مثل خودشون مطرح کردند، گفتند که اولین سفر ویهان (پسر شیرین و نازنین‌شون) با جمعی بوده که مجرد بودند و خوب در سفر هم پایه موزیک و پایکوبی بودند. این رعایت حال همسفر جزو نکاتی بود که من باید به خودم یادآوری می‌کردم و از این لحاظ برای بنده به عنوان کسی که بچه نداره، آموزنده بود. امیدوارم این موضوع برای شما هم آموزنده باشه.

دومین نکته در مورد سفرهای خانم محمدی با بچه، موضوع برخورد ایشون با ویهان بوده. برخوردی که مثل خیلی از ما الزاماً با نگرانی و استرس و محدودیت همراه نبوده. رفتار مسئولانه نسبت به ویهان داشتند و در عین حال سعی نکردن توی کلیشه‌های بهداشتی بچه‌داری بمونن. بچه باید با محیط ارتباط برقرار کنه و باید با حیوونهای مختلف برخورد داشته باشه و هزار تا محدودیت دیگه که شاید به عنوان پدر و مادر داریم به خودمون و بچه تحمیل می‌کنیم. این بخش از صحبتهای خانم محمدی رو من خیلی پسندیدم و مخصوصاً وقتی در مورد خاک بازی ویهان صحبت می‌کردند.

سومین موضوع برجسته‌ی این مصاحبه برای من، سبک زندگی افراد اهل سفر هست. خیلی خیلی دور از چیزی که گاهی بعضی از ما تصورش می‌کنیم. الزماً نباید یه زندگی لاکچری داشته باشیم تا به سفر بریم. خانم محمدی به این نکته هم اشاره کردند و حتی از سختی‌های کار شیرینشون برای ما تعریف کردند. از زندگی کارمندی علی آقا گفتند و دردسرهایی که سخت نیست تصورشون.

توی این اپیزود در مورد مستند خونه به خونه ساخته رضا فرهمند و امیر اطهر سهیلی با حضور خانم محمدی و همسرشون (علی آقا) هم، صحبت می‌کنیم. این مستند رو من از چند جهت دوست داشتم و توصیه می‌کنم که حتماً تماشاش کنید. به نظرم افزایش ساخت چنین مستندهایی برای جامعه ایران (و مخصوصاً خودِ صدا و سیما) خیلی مفیده.

در این مستند یه زوج تهرانی برای یک هفته جاشون رو با یه خانواده از روستای "کلیدر" عوض می‌کنند. موقعیت‌های جالبی پیش میاد که به دیدنش می‌ارزه. هر چند ته داستان یکم شعاری می‌شه ولی در کل دیدنش خوبه. اینکه گفتم برای من جالب بود به این خاطره که بچگی من با فضایی مثل فضای روستای کلیدر در این مستند خیلی شباهت داره. یکی از شباهتهای واضح برای من رفتن و از سرچشمه آب آوردن خانم‌های روستا بود. زندگی با گاو و گوسفند بود. برای من که الان از اون فضا دور هستم این مستند خیلی جذاب بود.

https://anchor.fm/travelcastradio/episodes/------e36se7/a-aaeacs

این یادداشت تنها یه اشاره به موضوعات برجسته‌ی این قسمت پادکست بود. البته که دوست داریم و توصیه می‌کنیم که این پادکست رو گوش کنید و از تجربیات خانم محمدی مثل ما لذت ببرید. در مورد پادکست هم گوش ما برای شنیدن انتقادات و پیشنهادات شما باز هست و امیدواریم که همیشه از سفر زندگی لذت ببرید.

فصل دوم - قسمت اول - همراه با محمد مقدس و پرستو عباسی - بخش اول

فصل دوم - قسمت دوم - همراه با محمد مقدس و پرستو عباسی - بخش دوم

فصل دوم - قسمت سوم و چهارم - همراه با کیمیا خسروی

فصل دوم - قسمت پنجم - همراه با میسا فینی

برای گوش دادن به پادکست می‌تونید ما رو در این شبکه‌ها پیدا کنید:

تلگرام - اینستاگرام - اپل پادکست - گوگل پادکست - ناملیک - شنوتو - اسپانیفای - کست باکس