نشریه انجمن علمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه علم و صنعت ایران
دوران دانشجویی؛ بایدها و نبایدها
انتقال تجربه از یک خروجی به ورودیها
احسان گلشنی (ورودی ۹۱ کارشناسی و ۹۶ کارشناسی ارشد)
سالم دوستان، من میخوام تو این نوشته نکاتی که به ذهنم میرسه که شاید کمکتون کنه دورهی کارشناسی رو بهتر بگذرونید بگم.
من فکر میکنم بزرگترین سرمایهای که شما در این دورهی چهار ساله به دست میارین، آدمها، دوستها، و روابطی هست که میسازید.
در واقع دستاولترین یادگیریهای شما فقط از اساتیدتون نیست، بلکه از دوستان و همدورهایهاتون است. پس پیشنهادی که براتون دارم اینه که حتما برای این مورد وقت بگذارید.
نکتهی بعدی اینه که خیلی از ماها وقتی وارد دانشگاه میشیم، دقیقا نمیدونیم که به چه فیلد و حوزهای علاقه داریم. در واقع تازه اومدیم که شروع کنیم یاد بگیریم. دانشگاه اون پایه و بیس لازم رو به ما میده که بتونیم بریم تو این حوزههای مختلف یادگیری داشته باشیم. پس فیلدهای مختلف رو حتما امتحان کنید و بهشون نوک بزنید.
چون کارشناسی دورهای هست که شما میتونید همهی این فیلدها و حوزهها رو امتحان کنید و ببینید که واقعا کدوم رو دوست دارید.
حتما هم سعی کنید که درگیر هایپهایی که وجود داره نشید. مثلا ممکنه مد شده باشه که همه دوست داشته باشند در یک حوزهی خاص کار کنند و پروژه بزنند ولی ممکنه در نهایت همه به اون حوزهی خاص علاقهمند نباشند و مجبور بشید در آینده اون رو رها کنید.
وقتی از این مرحله گذشتید و متوجه شدید که به یک حوزهی خاص علاقه دارید، سعی کنید حتما تو اون زمینه کار عملی انجام بدید. این که تمرکزتون فقط روی ویدیو دیدن یا دوره دیدن در اون حوزه باشه و به کار عملی نرسید، میتونه از هدف نهاییتون دورتون کنه. مثلا کاری که میتونین انجام بدید اینه که با استادا پروژههای عملی یا تحقیقاتی بردارید، یا میتونید با هم تیمیهاتون روی ایدههایی که دارین کار کنین. خیلی از استارتآپها از همین مرحله شکل میگیرند. اگه حوزهی مورد علاقتون طوریه که استاد خاصی تو اون زمینه خوب کار میکنه، میتونید ازشون بخواید و توی آزمایشگاه اون استاد کار کنید.
کار بیرون از دانشگاه میتونه خیلی براتون مفید باشه ولی نمیشه نسخهای برای همه پیچید و باید شرایط خودتون رو در نظر بگیرید. ممکنه حوزهی مورد علاقهی شما بیشتر نیازمند کسب دانش آکادمیک باشه. در این مورد خب دانشگاه میتونه بیشتر به شما کمک کنه. پس بهتره که بیشتر تمرکز و وقت خودتونو روی دانشگاه بذارید تا کار بیرون.
مورد دیگهای که خیلی از ماها توی دورهی کارشناسی در موردش غر میزنیم، درسهای نامرتبط هست. برای خیلی از ماها سوال بود که درسهای علوم پایه کجا میتونه به درد ما بخوره. حتی نامرتبط به نظر میومد. حتی خیلی از درسهای ارائه شده توی دانشکدهی کامپیوتر هم کاملا نامرتبط به نظر میومد. برای تعداد انگشت شماری از این درسها، واقعا این حرف درست بود و هیچ وقت به درد ما نخورد. اما خیلی از این درسهایی که ما فکر میکردیم نامربوط هست، اتفاقاً خیلی هم مفید بود و بعدها توی تکنولوژیهایی که توی کار استفاده کردیم، دیدیم که واقعا به ما کمک کرد. یه نگاه دیگه هم این هست که وقتی ما این درسها رو میگذرونیم، اینها به ما یه توانایی ذهنی میده که ما میتونیم نسبت به کسی که این درسها رو توی دانشگاه نگذرونده، مسائل رو راحتتر و ساختارمندتر تو ذهنمون مدل سازی کنیم.
یک چیز دیگهای که این روزها خیلی بین دانشجوها میبینیم، دغدغهی مهاجرته و این ممکنه باعث بشه که یه سری کارهای اشتباه بکنیم. مثلا ممکنه باعث بشه به جای اینکه بریم سمت حوزهای که بهش علاقه داریم، بریم سمت حوزهای که راحتتر میشه باهاش مهاجرت کرد. پیشنهاد میکنم که این اشتباه رو نکنید و سعی کنید برید سمتی که علاقه دارید. چون تو رشته ی ما در هر حوزهای که شما تصمیم بگیرید کار کنید، پتانسیل پول درآوردن و انتخاب هر مسیری در آینده وجود داره.
نکتهی آخری که به ذهنم میرسه هم اینه که تا جایی که میتونید از این دوره لذت ببرید، درگیر حاشیهها نشید و اگه احساس کردید که دارید از بقیه عقب میمونید، بدونید که این وضعیت گذراست و فقط کافیه که به تلاشتون ادامه بدید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دانشآموز یا دانشجو؛ مسئله این است
مطلبی دیگر از این انتشارات
نشست کاری یک - با ما بیا به دیوار
مطلبی دیگر از این انتشارات
شانس در بازیها