زنان کارآفرین و ارتباط بین کار و زندگی:

مشاغل متعلق به زنان برای رشد اقتصادی و اشتغال زایی مهم است. در چند سال اخیر تعداد زنان کارآفرین در اقتصاد رو به افزایش است و شیب صعودی داشته است.

این مقاله تاثیر زمینه های اقتصادی و سیاسی کشور را بر فرایندهای مرتبط با کار و زندگی زنان کارآفرین مورد بررسی قرار میدهد.

و با بررسی رابطه بین دو موضوع یعنی عوامل مرتبط با خانواده و شرایط در 10 کشور فرایندهای زندگی و کار زنان کارآفرین را مطالعه می کند.

به طور خاص این مطالعه دو الگوی معنادار را در روابط بین بافت کشور نشان می دهد: سطح کشور از نظر توسعه اقتصادی، و دو بعد از چارچوب BFI یعنی:

  1. حمایت خانوادگی و تعارض کار و خانواده
  2. مشکلات شخصی مرتبط با جنسیت.

روش انجام این مطالعه پرسشنامه و نظرسنجی است.و داده ها بین سالهای 2012 و 2015 با استفاده از نظرسنجی آنلاین و تماسهای شخصی با سازمانهای تجاری در سراسر هر کشور صورت گرفته است.

متغیرهای وابسته در این مطالعه شامل حمایت خانواده و مشکلات شخصی-خانوادگی است و بافت کشور به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است.

بافت کشور پدیده ای چند وجهی است که شامل عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

در بررسی آماری داده ها و مطالب بدست آمده از مصاحبه ها مشخص شد که سطح توسعه اقتصادی و سیاسی کشور با حمایت از جانب خانواده رابطه منفی دارد.

یعنی احتمال حمایت از جانب خانواده در کشورهایی که در انتهای پایین طیف توسعه اقتصادی و سیاسی قرار دارند در بالاترین حد و در کشورهایی که در انتهای بالای این طیف وجود دارند کمترین میزان را دارست.

بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش سطح توسعه کشور احتمال حمایت خانواده در کارآفرینی زنان کاهش می یابد و در کشورهای توسعه یافته متوسط در حال گذار تعارض کار- خانواده و مشکلات شخصی دیگر در بالاترین حد است. از این رو سیستم های پشتیبانی برای کارآفرینی زنان در اقتصادهای گذار متوسط باید منجر به اقدامات سیاست عمومی شود.

در واقع اهمیت توسعه پایدار کشورها و تاثیر بر شاخص های اقتصادی و کیفیت زندگی را نمی توان دست کم گرفت.

با وجود شواهدی که از این مطالعه بدست آمده می توان گفت درجه حمایتی که زنان کارآفرین از خانواده هایشان دریافت می کنند و شدت مشکلات شخصی مرتبط با جنسیت به سطح توسعه اقتصادی و سیاسی در کشوری که در آن فعالیت می کنند بستگی دارد. توجه به این فاکتور مهم برای موفقیت این کشورها اجتناب ناپذیر است و اثر نمایی بر روی تاثیر سیاست های عمومی و ابتکارات مالی خواهد داشت.