پارادوکس رهبری پس از شوک…

وقتی احساس می کنید به قطعات مختلف پراکنده شده اید

زندگی بالا و پایین دارد، خیلی وقت هستش که این جمله را شنیده ایم، زمانی همه چیز خوب پیش می رود و دوره ای دیگر بنظر اتفاقات خوبی نمی افتد ،‌ اما زمان هایی هم هست که اتفاقاتی کاملا ویرانگر رخ می دهد. بیماری ، مرگ ،‌ طلاق و … که منجر به شوک می شود. در این مواقع ، وظایف یک رهبر مانند پاسخگویی ‌،‌ اقتدار و مسئولیت ها متوقف نمی شوند. در این موارد باید ظرف فقط چند روز از این شوک عبور کنید و سپس از شما انتظار می رود که به وظایف رهبری خود ادامه دهید.

انتظار می رود رهبری کنید انگار همه چیز خوب است … حتی وقتی اینطور نیست. این پارادوکس رهبری پس از شوک است.

پراکنده به قطعات

وقتی شوکه می شویم ، احساس می کنیم به تکه هایی که همه جا هستند پراکنده شده ایم. از روی ناامیدی می دانیم جمع کردن آن قطعات به سرعت کافی در توانمان نیست. سرعت کافی به قضاوت خود و به علاوه انتظار اطرافیان برمی گردد.

چگونه باید قطعات پراکنده خودمان را دوباره برگردانیم؟ هدفی که در این لحظه و شرایط غیرممکن به نظر می رسد.

سپس به این فکر میکنیم منظور از خود در این شرایط برای برگرداندن این قطعات چیست؟ خودی که قبلا بودیم اصلا منطقی نیست چرا که زندگی در حال حاضر متفاوت با زندگی قبل از شوک است. خودی که دیگران انتظار دارند باشیم؟ به نظر میرسد این یک کار غیرممکن است. چطور می توان خودی باشیم که دیگران انتظار دارند در حالی که نمی دانیم واقعا چه انتظاری دارند؟ و آیا واقعا می خواهیم آن کار را انجام دهیم؟

بازگشت به حالت عادی

در این تصویر از تکه تکه شدن ، بعد از چند روز تعطیلی به کار برگشته و رهبری می کنیم. ولی هنوز حضور کامل نداریم. عملکرد شناختی ما در حرکت آهسته است. بعلاوه ، هنوز نمی دانیم تمامیت ما چیست یا قرار است چه باشد؟ نمی دانیم چگونه آن قطعات را دوباره بهم بچسبانیم ... و با این حال ، در محل کار و خانه رهبری میکنیم ، انتظار می رود که تصمیمات مسئولانه بگیریم ، دیگر جایی برای لغزش وجود ندارد. افراد زیادی تحت تاثیر عواقب لغزش ما هستند.

انتظار جمع کردن سریع غیرواقعی است

کاملاً غیرواقعی است که پس از یک شوک به سرعت خود را جمع کنیم. این مساله است که تقریبا هر رهبري كه دچار این پارادوکس شده است با آن مواجه است . داستان های صمیمانه ای از نیاز به رهبری هنگامی که احساس کردند تکه های خود از یک شوک یا شوک های متعدد پراکنده شده است. با وجود این ، آنها همچنان رهبری می کنند ، نسبت به سازمان های خود پاسخگو هستند ، مسئولیت های خود را انجام می دهند و از اختیارات خود برای رهبری استفاده می کنند. با این حال حفظ این پارادوکس برای طولانی مدت خطرناک است.

تکنیک های تمرکز ساده برای حمایت از پارادوکس رهبری پس از شوک

برای کسانی که پس از شوک با قسمتهای پراکنده خود سر و کار دارند ، دو مفهوم وجود دارد که بر آنها تاکید می کنم.

1. ما همیشه دارای کلیتی واحد هستیم. ممکن است احساس کلیت واحد نداشته باشیم ، ممکن است ندانیم که کلیت واحد چیست. این دانش و شناخت تکمیل خواهد شد. در حال حاضر باید ، تصویری از خود را به عنوان یک کلیت نگه داریم. به مرور قسمتهای پراکنده را پیدا خواهیم کرد و می فهمیم که کلیت واحد جدید ما چیست. ما آن قسمتهای پراکنده نیستیم.

2. حضور در زمان حال. این بدان معناست که فعلاً فکر کردن و برنامه ریزی برای اهداف بلند مدت ، را رها کنیم. نگاه به آینده در حالی که احساس پراکنده بودن می کنیم ، بسیار سخت است.  زمانی می توانیم در مورد آینده تصمیم بگیریم که دوباره خودمان را جمع کنیم. قدم های کوچکی برداریم ، در انجام بهترین کار در زمان حال متمرکز باشیم.

بازیابی یک روند مداوم است

کار بازیابی ادامه دارد ، بازیابی قطعات پراکنده ، مرتب کردن جزئیات کامل و حرکت به جلو. این کار شفابخشی در حالی اتفاق می افتد که رهبر تمام تلاش خود را برای انجام رهبری انجام می دهد.