تفکر طراحی | 3 مرحله تا یافتن ایده های جدید کسب و کار

صادقانه بپرسم اوضاع خرابه؟ کاربرا به دنبال سایت های رقیب برای یافتن پاسخ مشکلاتشون هستند؟ چشمه ایده های جدید شما خشک شده؟ چه کاری می تونی انجام بدی؟

مثلا می تونید برای صرفه جویی در هزینه ها به یک حسابدار مراجعه کنید یا یک متخصص رو استخدام کنید تا ساختار کسب و کارتون رو مجدداً تنظیم کنه. یا می تونید یک مسئول فروش رو برای ترغیب مشتریاتون استخدام کنید.

اما شاید به ذهنتون هم خطور نکرده باشه که تکنیکی که توسط طراحان پیاده سازی میشه می تونه شما رو از یک وضعیت بد نجات بده.

تکنیکی که در اینجا شرح خواهم داد راز ایجاد محصولات و خدماتیه که مشتریان شما رو برای خرید از وب سایت شما دست به جیب خواهد کرد. یک روش قدرتمند برای تو بوق و کرنا کردن ایده های شما.

این روش یک فرآیند سه مرحله ایه که هر کسی می تونه انجام بده. و وقتی ام که درست انجام بشه، می تونید شاهد نتایج چشمگیر اون باشید.

اکسیرجوانی برای کسب وکار شما

وقتی که چشمه ایده های جدید شما خشک میشه، مفهوم تفکر طراحی دوباره اون رو به جوش و خروش می اندازه.

تفکر طراحی روشیه که چالش های شغلی شما را در اولویت قرار می ده و به شما این امکان رو می ده تا اونها رو از زاویه دیگه ای ببینید. این تکنیک به شما کمک می کنه تا محصولات و خدمات جدیدی را پیدا کنید که نیازهای بازار شما را برآورده کنه و قاعدتا وقتی که ایده های شما یک نیازی را برآورده کنند، به احتمال بسیار زیاد از فروش بالایی هم بهره مند خواهید شد.

راز ایجاد محصولات (خدماتی) که مشتریان شما آنها را خواهند خرید.

چند سال قبل تیم براون مدیر موسسه دیزاین IDEO طی سخنرانی در موسسه فناوری ماساچوست (MIT) تعریفی در مورد تفکر طراحی ارائه کرد و تفکر طراحی رو به روش بسیار خوبی توضیح داد.

براون گفت که بیشتر ایده های جدیدِ تجاری از طریق یکی از سه دربِ زیر وارد میشن:

درب فنی یا تکنیکال، که با تحقیق و تفکر توسعه محور انجام می شه.

درب تجاری، که توسط تفکر ارزش محور مثل بازگشت سرمایه انجام می شه.

درب مردم، که با تفکر طراحی انجام می شه. تفکر طراحی روندی انسان محوره.

اگر هنگام ایجاد ایده های جدید روی مشتریای خودتون متمرکز بشید، محصولات و خدماتی رو به اونها ارائه خواهید داد که شانس موفقیت شما رو به طرز چشمگیری افزایش می ده.

1. درک مشتریان: فاز شروع تفکر طراحی

اولین مرحله از فرآیند تفکر طراحی، درک و شناخت گفته میشه که از طرف مشتریای شما بدست میاد.

باید بفهمید که مشتریای شما برای بدست آوردن چه چیزی تلاش می کنند و کشف کنید که در زندگی روزانه خودشون عاشق چه چیزهایی هستن یا چه چیزهایی را می پسندن. این موارد رو می تونید از راه های زیر بدست بیاید:

مشاهده: مشتریان خودتون رو در تلاش برای دستیابی به چه چیزی می بینید؟ اونها در توییتر و فیس بوک و اینستاگرام از چه چیزی ناراضی اند؟ مرتبا چه سؤالاتی از اونها می شنوید؟

مصاحبه ها: چه حضوری و چه تلفنی، صحبت مستقیم با مشتریان و درخواست اطلاعات بطور واضح در مورد چالش های اونها بسیار ارزشمنده. در هر دو صورت با کاربران صحبت کنید: از کاربران حرفه ای تا آماتورترین ها. ارزشمندترین نتایج شما از انتهای این طیف (کاربران آماتور) بدست خواهد اومد.

نقش بازی کنید: از یک دوستی بخواید که بدون هیچ تعصبی و از نگاه یک مشتری از شما خریدی رو انجام بده و هر تعاملی که لازمه رو به عنوان مشتری انجام بده. نخستین بار با چه بخش هایی ارتباط برقرار می کنه؟ فرایند خرید رو چطوری طی میکنه؟ چه چیزی باعث بهبود تجربه آنها می شه؟

نظرسنجی ها: نظرسنجی های آنلاین آسون و البته سریع اند.

هدف شما در فاز نخست درک دنیای روانشناختی، عاطفی و جسمی ایه که مشتریای شما در اون زندگی می کنند. سعی کنید به کامل ترین شکلِ ممکن این اطلاعات را جمع آوری کنید و در مرحله بعدی از اونها استفاده کنید.

2. فاز دوم: ایده گرفتن، طوفان فکریِ بی حد و مرز

در این مرحله، قاعده شماره یک Brainstorming اعمال میشه: هیچ ایده ای برای تصور انجامش بیش از حد عجیب و غیرممکن نیست.

از یک تخته وایت بورد، یک کاغذ بزرگ یا روش های آنلاین برای ثبت ایده های خودتون استفاده بکنید. اگر در بدو کار اکثر مسئولیت ها روی دوش خودتونه، همکارای خودتون (هرتعداد که هستند) رو برای اجرای این فاز دورهم جمع کنید. داده های اولیه ای رو که در مرحله درک و شناخت جمع آوری کرده بودید به اونها بدید و اجازه بدید هر فکر و ایده ای که دوست دارن رو ارائه بدن.

ایده های بدست اومده رو فیلتر کنید و با مدل سازی، قوی ترین اونها رو انتخاب کنید.

می دونم دارید به چی فکر می کنید: مدل سازیِ دقیق چیزی نیست که یک کسب و کار نوپا قادر به انجام اون برای تمامیِ این ایده ها باشه.

اما مدلسازی شما می تونه به همین سادگی ها هم باشه:

ثبت ویدیویی کارهای شخصی که قصد داره از سایت شما برای خرید یک محصول یا خدمات جدید استفاده کنه.

مدل سازی ِسریعِ محصولاتِ فیزیکی با استفاده از جعبه های مقوایی و ابزارهای ساده. محصول خودتون را در ابعاد واقعیش ایجاد کنید و ببینید که در هنگام استفاده چه احساسی رو ایجاد خواهند کرد؟

یک نمونه کوچکی از محصول یا سرویس نهایی بسازید که مزایای اون رو داشته باشه. اگر به فکر ایجاد یک سایت عضویت هستید، یک نمونه کوچیک از اون را در پلتفرم هایی مثل تلسمینار بالا بیارید.

نوشتن سناریو هایی در مورد: روندی که مشتری شما از لحظه ای که متوجه یک نیاز میشه، تا لحظه ای که محصول یا خدمات جدید شما را پیدا می کنه، تعاملش با کسب و کار شما و تجربش پس از خرید آنها را طی میکنه.

مدلسازی به شما این امکان رو می دهه تا تصور کنید که ایده شما در هنگام استفاده چطوریه. اون را "واقعی" می کنه، و سرنخ های خوبی راجع به اینکه این ایده قابل اجراست یا نه، به شما می ده.

3. فاز سوم: پیاده سازی، وقتشه که بسازید.

تا الان شرایط و دنیای مشتریا رو شناختید، و ایده های جدیدی که احتمالا مورد توجه اونها واقع میشه رو هم جمع آوری و تست کردید.

آخرین مرحله از فرآیند تفکر طراحی در مورد اجراست. اینجا جاییه که که شما هزینه های خودتون رو بهینه می کنید، اونچه که برای شروع تولید نیاز دارید رو تعیین می کنید و می فهمید چطور می تونید به بهترین شکل ایده خودتون را پیاده کنید.

وقتی سیستمی را برای اجرای ایده خودتون تنظیم کردید، به اون سناریوها و مدلسازی های انجام شده دوباره فکر کنید. از این تجربیات استفاده کنید تا یک سناریوی کاملِ بازاریابی در مورد محصول یا خدمات خود تهیه کنید که به نیاز مشتری شما پاسخ میده. و البته، همیشه بازاریابی خودتون رو بر روی مزایایی که مشتری پس از خرید بدست میاره متمرکز بکنید.

جمع بندی

درک و شناخت مشتریان، ایده پردازی هایی مبتنی بر نیازهای آنها و اجرای این ایده ها، سه مرحله ی تفکر طراحیه که هر کسب وکاری می تونه اون رو پیاده سازی کنه.

بهره گیری از این روش خلاقیت محور باعث می شه تا کسب و کار شما سرشار از محصولات و خدماتی که با نیازهای مشتریان شما در ارتباط هستند، باشه. ایده هایی که به رشد کسب و کار شما بطور مداوم کمک میکنه.

پی نوشت:

تفکر طراحی: design thinking

فاز نخست inspiration نام دارد که در لغت به معنای الهام گرفتن است. به جهت قرابت بیشتر با مفهوم این فاز که به درک وشناخت و ایده گرفتن از دنیای مشتریان اشاره دارد آن را درک و شناخت نامیدیم.