چرا مرد آهنی اَبر قهرمانِ محبوب من است؟

توجه: این یادداشت کاملا جنبه شخصی داشته و اگر علاقه‌ای به اَبر قهرمان‌ها ندارید احتمالا هیچ جذابیتی برای شما نخواهد داشت و تنها وقت خودتان را تلف می‌کنید.



آشنایی من با ابر قهرمان‌ها برمی‌گردد به دوران نوجوانی و کمیک بوک‌های عصر مصّور که هنوز هم چندتایی از آن‌ها را به رسم یادگار نگه داشتم و هر ازگاهی آن‌ها را از قفسه کتاب‌ها درمی‌آورم، خاکشان را می‌گیرم و چند ساعتی خودم را غرق در دنیای اَبر قهرمانان و اَبر شروران می‌کنم. مردان ایکس، مرد عنکبوتی، دکتر اختاپوس، هالک شگفت انگیز و ... . دوران نوجوانی گذشت و من هم دیگر عصر مصّور را در دکه‌های روزنامه فروشی پیدا نکردم. اما تب فیلم‌های اَبر قهرمانی آغاز شد و دنیای سینمایی مارول من را در خودش بلعید. در بین تمام اَبر قهرمانان مرد آهنی برای من یک چیز دیگر است و من «تونی استارک» مغرور و گاهی نادان را بیشتر از هر اَبر قهرمان دیگری دوست دارم اما چرا؟!

بروس بنر یک هیولا همیشه عصبانی به نام هالک در وجودش خودش دارد، پیتر پارکر توسط یک عنکوبت رادیواکتیوی گزیده می‌شود و تبدیل به مرد عنکوبتی می‌شود، ثور یک خداست با قدرت‌های عیجب و غریب که از دل افسانه‌ها، از یک نقطه دور در فضابه نام آزگارد به روی زمین آمده است، دکتر استرنج یک جادوگر زبردست است، کاپیتان مارول به طرز عجیب و غریبی تحت تاثیر یک نژاد بیگانه فضایی قرار می‌گیرد و قدرت‌های فوق انسانی بدست می‌آورد اما تونی استارک چه؟! اگر واقع بین باشیم تونی استارک هیچ قدرت عیجب و غریبی ندارد جزء نبوغ ذاتی و ثروت فروانی که از پدرش به ارث برده است. داستان زندگی تونی استارک و تبدیل شدن او به مرد آهنی برای من بسیار تاثیر گذار است.

استارک یک میلیاردر عیاش و وارث امپراطوری پدرش است. او به کمک نبوغ سرشارش ابر سلاح تولید می‌کند و می‌فروشد و خوش می‌گذراند؛ تا اینکه یک روز به او حمله می‌شود و او را به اسارت می‌گیرند. استارک در یک غار اسیر بود. در همان غار اولین زره خودش را طراحی می‌کند و به کمک «ینسین» هم سلولی‌اش آن را می‌سازد و از غار فرار می‌کند و تبدیل به مرد آهنی می‌شود. خوب ماجرای فرار استارک از غار و تولد مرد آهنی من را به یاد تمثیل غارِ افلاطون می‌اندازد. استارک بعد از فرار از غار نگاهش به جهان عوض می‌شود، گویی چشمش به جای سایه‌های موهم حقیقت را می‌بیند. حقیقتی که باعث می‌شود دست از طراحی و ساخت سلاح بردارد و خودش را وقف نجات دنیا کند، وارد گروه انتقام جویان شود و در کنار کاپیتان آمریکا و سایر اَبر قهرمان‌ها با شرارت مبارزه کند.

تونی استارک شخصیت جالبی دارد. او برای نجات دنیا دست به هر کاری می‌زند و روی آن‌ها پافشاری می‌کند. گاهی هم کارهایش نتیجه عکس می‌دهد و تمام جهان را به خطر می‌اندازد. این را در فیلم «انتقام جویان: عصر اولتران» به خوبی دیدیم. و یا در فیلم «جنگ داخلی» که استارک در مقابل کاپیتان آمریکا ایستاد و گروه انتقام جویان را از بین برد. با این حال استارک به قدری از خود گذشته است که حاضر است برای نجات دیگران همراه با یک موشک اتمی وارد یک کرم چاله بشود و یا برای محافظت از سنگ ابدیت بی‌درنگ خودش را داخل یک سفینه بی‌گانه بی‌اندازد. استارک نه یک اَبر قهرمان است و نه یک دانشمند دیوانه، او مرگ را جلوی چشمان خودش دیده و حالا سعی می‌کند از زندگی دوباره‌ای که بدست آورده بهترین استفاده را ببرد. سعی می‌کند در موقعیت‌های سخت بهترین تصمیم را بگیرد هرچند گاهی بهترین تصمیم‌های او اشتباه از آب در می‌آید. تونی استارک یا همان مرد آهنی قهرمان محبوب من است به دلایلی که در بالا گفتم، قهرمان محبوب شما چه کسی است و چرا؟