نگاهی خودمانی به نمایشگاه الکامپ 97

نمایشگاه الکامپ مرداد ماه 1397
نمایشگاه الکامپ مرداد ماه 1397

هرسالی که این نمایشگاه #الکامپ برگزار میشه به خودم قول میدم امسال آخرین سالی هست که اومدم ولی باز سال بعد میشه و با خبرهای رسانه ای پیرامون نمایشگاه کنجکاوتر میشم و با خودم میگم گویا امسال قرار هست که متفاوت تر از سالهای قبل برگزار بشه و وسوسه میشم که سر بزنم و این قضیه 5 سالی هست که تکرار میشه و هرسال بعد خروج از نمایشگاه تنها چیزهایی که قسمت ام میشه گوشی است که از میزان شدت آلودگی صوتی اذیت شده، پایی است که توانی برای کشیدن این تن خسته نداره و زبانی که دائم از هدر دادن کلی حجم کاغذ به صورت تراکت، بروشور و کاتالوگ و... شکایت میکنه!

طبق معمول هرسال دم در ورود، باجه ای وجود داره که شما اگر دانشجو و محصل یا غرفه دار و عضو یکی از اعضای تیم های نمایشگاه نباشید بایستی مبلغ 2 هزارتومان را پرداخت کنید که البته امسال از طریق وب سایت نمایشگاه یک سیستم ثبت نام رایگان جهت صدور کارت آنلاین راه اندازی کرده بودند که من هم ثبت نام کردم ولی تمایلی به پرینت گرفتن و بردن نسخه چاپی این کارت بی کیفیت رو نداشتم اون هم تو زمانه ای که کمتر کسی مایل هست نسخه چاپی چیزی رو با خودش حمل کنه، کاش مسئولین برگزاری نمایشگاه دقت میکردند که این مسئله به سادگی توسط یک دستگاه QR CODE Reader قابل حل هست و اینطوری میشه مشخصات عکس Qr Code فرد رو اسکن کرد و جای چاپ و هدر دادن کاغذ برای تولید یک کارت بسیار زُمخُت یکبار مصرف فقط کافیه که یک تصویر ساده حاوی QR Code رو تو گوشی ذخیره کرد و خیلی راحت وارد محوطه شد ولی خوب این حرف ها رو دقیقا دارم به کی میگم !بگذریم ...
بعد از ورود به محوطه جایگاه هایی هست که معمولا افرادی ایستاده اند تا ماشین های کوچکی به سمت اونها بیاد و مستقیما افراد رو به سمت سالن های اصلی نمایشگاه ببره که من چون حوصله ایستادن در آفتاب سوزان مردادماه رو نداشتم ترجیح دادم چند دقیقه ای پیاده برم و در حین راه رفتن، تلفنی با دوست بزرگواری که قرار بود اینجا ببینمش محل قرارمون رو مشخص کنم.

ورودی اصلی به یکی از سالن ها
ورودی اصلی به یکی از سالن ها

چیزی که همیشه آزارم میده این هست که فرقی نمی کنه نمایشگاه کتاب در حال برگزاری باشه، نمایشگاه قرآن یا نمایشگاه تخصصی مثل الکامپ همیشه یک سری غرفه هایی هستند که سالانه حضور فعالی دارند نمونه بارزش غرفه هایی که خدمات اینترنتی ارائه میدن اونم با بازاریاب هایی که فریاد میزنند و دنبال آدم راه میافتند که یک پیشنهاد ویژه برات داریم اینترنت فلان با اینقدر گیگ حجم و مودم رایگان! یا غرفه هایی که انواع و اقسام پک های نرم افزاری، رزتا استون و آنتی ویروس به قول خودشون ارجینال میفروشند! و در نهایت باید به اینها اضافه کنیم تنوع بالای غرفه های غذایی که معمولا با قیمت های افزایش یافته ای نسبت به بیرون مشغول دادن خدمات اند و براشون فرقی نمیکنه چه نمایشگاهی هست و جایگاه ثابتی دارند و اغلب هم توسط اسانس و بوی دود اغذیه های ناسالم شون دائما در حال جلب توجه اند.

تقسیم بندی فعالیت ها

یکی از ویژگی های نمایشگاه امسال تقسیم برنامه های کلی به سه دسته الکام استارز، الکام تاکز و الکام گیمز بود که هرکدام از این ها شامل برنامه های مخصوص به خودشون بودند.

الکام استارز: این بخش که در سالن 9-8 قرار داشت و بدون اغراق یکی از بهترین بخش های نمایشگاه امسال برای من بود و افسوس خوردم که چرا از اولین ساعات بازدیدم این سالن رو نرفتم و چون اواسط گشت و گذارم بود، مطابق شد با اتمام ساعات بازدید نمایشگاه به همین دلیل باعث شد خیلی از غرفه ها رو اونطوری که باید نتونستم سر بزنم ولی از طرز برخورد برخی از غرفه داران که اکثرا از شهرهای مختلف ایران اومده بودند لذت بردم و یکی از این غرفه ها که مدت زمان بیشتری رو اونجا گذروندم غرفه مربوط به ویرگول بود که انتظار نداشتم چند جوان دوست داشتنی هم سن و سال خودم پشت سرویس ویرگول باشند، چندین دقیقه ای در مورد سیستم خیلی خوب ویرگول، خطرات، معایب و مزایای اون صحبت کردیم و ازشون قول گرفتم که آینده این سیستم دوست داشتنی مثل بقیه سرویس دهنده های ایرانی نشه!
الکام استارز امسال میزبان گردهمایی بیش از 400 استارت‌آپ ایرانی بود که به هرکدام از آنها بنا به فراخور بودجه، محصول و برند موردنظر غرفه هایی را اختصاص داده بودند. چیزی که باعث شد بیشتر وقتم را صرف بازدید از این غرفه ها بکنم این بود که بعضا غرفه های کوچک، اما باصفای استارت‌آپ ها لذت دوچندانی در من به وجود آورد تا بازدید از غرفه های بزرگ اما خالی از مدعویی که پشت نام های برند و تجاری خودشون پنهان شده بودند.

الکامپ 97
الکامپ 97

الکام تاکز: چیزی که سالها قبل تحت عنوان سخنرانی برگزار میشد امسال به صورت هدفمند توسط متخصصین حوزه الکترونیک و کامپیوتر به صورت جلسه ای عمومی در بخشی از سالن در حال برگزاری بود، پل ارتباطی بسیار قوی‌ای که میتونه حلقه‌‌ بی واسطه ای بین نمایندگان سرمایه گذارها، صاحبان کسب‌وکار و سازندگان یک اپلیکیشن و ... با مدعوین نمایشگاه باشه تا هم دانش و اطلاعات دیگران رو بالا ببرند و هم در این جلسه بتونند سوالاتشون رو بیان کنند،‌ متاسفانه موقعی که من در حال بازدید بودم جلسه‌ جذابی تحت عنوان #بلاکچین ( Blockchain ) در حال برگزاری بود که علی رغم مین باطنی خودم چون با دوست بزرگواری بودم که این موضوعات ممکن بود برایش چندان جالب به نظر نرسه مجبور شدم که از این جلسه صرف نظر کنم.

در حاشیه برگزاری یکی از برنامه های الکام تاکز تحت عنوان بلاکچین
در حاشیه برگزاری یکی از برنامه های الکام تاکز تحت عنوان بلاکچین

الکام گیمز: تو سالهای قبل چندان که باید توجه خاصی به غرفه های بازی و استودیوهای بازی سازی به صورت تفکیک شده انجام نمیشد و داخل سالن های مختلف به صورت پراکنده حضور داشتند که امسال تحت عنوان الکام گیمز در سالن شماره 10 گردهم آمده بودند، به شخصه از اونجایی که چندان اهل گیم نیستم و اکثر بازی های معروف ایرانی رو هم نصب کردم ولی بعد مدت یک هفته به شدت حوصله ام رو سر بردند و مجبور به پاک کردن شون شدم خیلی گذری از این قسمت عبور کردم و فقط یک بازی آنلاین ایرانی در سبک تیراندازی بود که نظرم رو جلب کرد که با اصرار شخص غرفه دار مبنی بر ثبت نام جهت قرعه کشی رو به رو شدم که به سرعت جواب دادم من به قرعه کشی های این چنینی اعتقادی ندارم و مایلم بعدا خودم ثبت نام کنم که شخص مقابل در جواب گفت ولی خوب اینطوری در قرعه کشی شرکت نمیکنید که با جوابی که بهش دادم احساس کردم بدجوری اخم هاش توهم رفت و من هم از اینکه نگذاشتم کسی به بهانه قرعه کشی منو وادار به ثبت نام های این چنینی بکنه خوشحال شدم.

حاشیه ها

1- تعداد افرادی که داخل غرفه ها هستند اکثرا خانم اند و عموما هم تخصصی در مورد کارها و اهداف مورد نظر اون شرکت یا اپلیکیشن مورد نظر ندارند و چیزی نمیدونند و بیشتر برای جنبه جذب مشتری به همکاری گرفته شدند که نمونه بارز جنسیت گرایی نیروی انسانی این شرکت هاست، حدود چند هفته قبل بود که آگهی هایی مبنی بر حضور فعال خانم هایی با ویژگی های خاص در مدت زمان برگزاری نمایشگاه الکامپ رو در توییتر و چندین سایت دیگه دیدم و با خودم میگفتم واقعا داریم به کجا میریم که جوابم رو بعد از ورود به اولین سالن نمایشگاه دریافت کردم!
2- تعدادی خانم تبلت به دست جلوی درب ورود و خروج هر سالنی ایستاده بودند و بدون اینکه به شما در مورد قضایا چیزی بازگو کنند خیلی سریع می‌گفتند لطفا شماره همراه تون رو بدید و وقتی هم امتناع میکردید با یک حالتی شما رو نگاه می‌کردند یا زیر لب چیزی می‌گفتند، اگر جنبه قرعه کشی یا جوایزی هم باید باشه مدعو موردنظر باید بدونه چرا مشخصاتش رو داره در اختیار یک سری افراد قرار میده نه اینکه بدون هیچ پیش زمینه ای از افراد درخواست مشخصات بکنند!

3- تنها چیزی که در حین ورودم به محوطه اصلی نمایشگاه کمی تونست شوق و ذوق منو بیشتر کنه غرفه ای بود تنها عنوان بیدود که اپلیکیشنی هست که توسط جی پی اس و اشتراکی که شما میخرید این اجازه رو به شما میده دوچرخه ای رو در سطح شهر تهران کرایه کنید و به مدت محدودی از اون استفاده کنید و در جایگاه مورد نظر اون رو رها کنید تا فرد بعدی هم بیاد و از این استفاده کنه،‌از اونجایی که از بچگی علاقه خاصی به دوچرخه داشتم نهایت لذت رو از این ایده تکراری اما جالب بردم و امیدوارم که به زودی زود این اپلیکیشن در مسیری که باید قرار بگیره و همه مردم از این سرویس پاک استفاده کنند.

https://www.instagram.com/p/BlzwxPfBkpw/?utm_source=ig_web_copy_link

4- با دوستم در حال پیدا کردن سالن 9-8 بودم که جریان تکراری و دردناکی اعصابم رو بهم ریخت و تاسف خوردم که چرا باید تو موقعیتی که کل کشور درگیر بحران بی آبی است ما باید شاهد چنین وضعیت اسفناکی باشیم.

https://twitter.com/behzad_hashemi/status/1023227649622204416