بازاریابی مُرده است!

بیل لی، سال 2012، در وبلاگ مجله کسب و کار هاروارد، پستی با عنوان "بازاریابی مرده است" را منتشر کرد.

به عقیده او، بازاریابی، اعم از تبلیغات، روابط عمومی، برندینگ و ارتباطات سازمانی مرده است.

سوال اصلی این است که این اظهار نظر، تا چه حدی درست است؟ چه علتهایی، در پشت این نظر، وجود دارد؟

بنظرم فعالیتهای بازاریابی، هنوز می‌توانند ارزش مالی قابل توجهی برای کسب وکارها، ایجاد کنند، اما مطابق مطالعه بیل لی، 73 درصد مدیران عامل، عقیده دارند که بازاریابان فاقد اعتبار لازم در کسب وکارند و اصولا در پیشبرد رشد مالی شرکت، شکست می‌خورند.

این تردید مدیران، به ارزش فعالیتهای بازاریابی، معطوف نمی‌شود، بلکه ناظر به تردید آنها به عملکرد بازاریابانشان است.

این تفکر منفی نسبت به بازاریابی، از 3 عامل عمده، نشئت می‌گیرد:

  1. بازاریابان، بر برند، ارزش ویژه برند و جایگاه یابی برند تمرکز می‌کنند بدون آن که این مفاهیم را به عملکرد و نتیجه برای مدیران عامل خود که پاسخگوی ارزش مالی اند، پیوند دهند.
  2. به جای اثبات این که مخارجشان یک نوع سرمایه گذاری است که نتایج کسب و کار را هدایت میکند، بر کارایی و کاهش هزینه تمرکز میکنند تا از این طریق ثابت کنند آنها ارزش آفرینی کرده اند.
  3. بازاریابان در ارائه یک منطق منسجم شکست میخورند و نمی توانند ثابت کنند عمل بازاریابی، به رفتار مصرف کننده و نتایج مالی، از جمله تقاضاهای قوی، قیمت های بالاتر و توسعه بیشتر منجر می شود.

[این مطلب، برگرفته از کتاب پاداش برند از انتشارات سیته است، برای مطالعه بیشتر، میتوانید به این کتاب مراجعه کنید]