رایتیم به شما کمک می کند تا بتوانید محتوایی جذاب، خلاقانه و گیرا برای سایت و شبکههای اجتماعی کسبوکار خود آماده کنید و با استفاده از آن فروش بیشتری را تجربه کنید!
قصهها با مخاطب چه میکنند؟
اغلب فیلمها و قصههایی که تابحال دیدهایم و خواندهایم به دلایل خاصی به فیلم و داستان تبدیل شدهاند. این یعنی باوجود تمام اختلاف نظرها درباره معیارها و چارچوبها، باز هم بعضی از نقاط مشترک به ما کمک میکنند تا راحتتر داستانها و فیلمها را از ناداستانها و غیرفیلمها تشخیص دهیم. یک نخ تسبیح که تا وقتی نباشد، اجزای مختلف نمیتوانند کنار هم قرار بگیرند، نمیتوانند به یک خروجی تبدیل شوند و حتی اگر خروجی داشته باشند دیگر خبری از تاثیری که باید داشته باشند نیست.
به داستان هایی که شنیدهام فکر میکنم، همه این قصهها به شخصیتی پرداختهاند و یک جایی از داستان، شخصیت دچار یک مشکل شده است. یعنی در روند انجام یک کار، متوجه وجود یک مانع بر سر راه میشود. اینجای داستان همیشه یا پر است از ناامیدی یا احساس شکست و سرخوردگی. این روند ادامه پیدا میکند تا جایی که یک راهنما یا فردی که قرار است به شخصیت اصلی کمک کند وارد قصه میشود و نقشه راه را به او نشان میدهد. این نقشه راه قرار است شخصیت اصلی را متعجب کند، یا حتی شگفت زده!
این نقشه راه جدید، که فرض بر این است که میتواند به طور کل مشکل را برطرف کند، قبل از آشنایی “شخصیت اصلی” با “راهنما” هم وجود داشته اما هیچوقت به کار نیامده و نمیتواند مفید باشد. اما چرا؟ علت این است که کسی که برای انجام کاری با “مشکلی روبروست، باید توسط “راهنمایی” که “راهکار” مشکل را میداند “دعوت به عمل” شود و با “انجام دادن” آن عمل جلوی “شکست”خوردن را به بهترین نحوبگیرد.
اینجا همه اتفاقاتی که باید میافتاد، افتادهاند و جلوی مشکل هم گرفته شده است. در مرحله آخر هم آن فرد به موفقیت میرسد و داستان تمام میشود. شاید قصه هایی در ذهن شماست که دقیقا با این روند جلو نرفتهاند و با چیزی که ما پشت سر هم چیدهایم تفاوت داشته باشند. این تفاوت اهمیتی در بحثهای ما ندارد. چیزی که مشخص است و همه خوب میدانیم این است که جان کلام هر قصهای همین اتفاقات است. اینجا درمورد جزئیات حرفی نیست، بلکه درباره لب کلام قصه حرف میزنیم.
این قصهها، این نوع پرداختن به ماجرا و این روایتها جای خود را در محتوای برندها پیدا کردهاند. مخاطب هم به شنیدن این داستانها عادت کرده است. میدانیم که “قصهگویی” یا هر اسم دیگری که برای آن انتخاب کردهاید، این روزها برند ها، محصولات و خدمات را در زندگی مصرف کنندهها تزریق میکنند و خیلی خوب میتوان این اتفاقات را تحلیل کرد، وقتی از فاصله نزدیکتری به این اتفاق نگاه میکنیم.
نسخه صوتی خلاصه این مقاله در پادکست رایتینو
شما میتوانید نسخه کامل این مقاله را از طریق این لینک مطالعه کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
5 عنصر یک پیام بازاریابی موفق
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 نکته ساده اما کاربردی برای تقویت مهارت نویسندگی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا فروشنده نمیتواند مشتری راغب را جذب نماید ؟