حرکت از مساله به راه حل با مدل دو لوزی


Double Diamond Design Model
Double Diamond Design Model



برای هر کسب و کار نوپا حرکت از مساله (Problem) به سوی یک راه حل (Solution) مشخص مانند یک مسیر پر و پیچ خم است. مدل دو لوزی (Double Diamond)، مدلی است که این فرآیند را به شکل ساده‌تری مدل کرده و توضیح می‌دهد. این فرآیند از ۴ مرحله تشکیل شده است که ۲ مرحله ابتدایی آن حول مساله و ۲ مرحله بعدی حول راه حل می‌چرخد:


۱- مرحله اول - کشف (Discover):

در این مرحله سعی بر این است که از منابع گوناگونی مثل بنچمارک نمونه‌ کسب‌وکارهای مشابه یا مرتبط، صحبت با مشتریان بالقوه و مواردی از این دست به داده‌های ارزشمندی دست یافت که بتوان بر اساس آن‌ها مساله و راه‌حل‌های احتمالی را طرح کرد. در واقع این مرحله یک حرکت واگرا محسوب می‌شود (حرکت از راس لوزی به سمت دو راس مجاور آن) و دلیل این حرکت واگرا، باز فکر کردن و محدود نکردن خود به یک مساله و راه‌حل فرضی است. باید دقت کرد که در این مرحله هنوز مساله به صورت دقیق تبیین نشده است.

۲- مرحله دوم - تعریف (Definition):

در این مرحله برخلاف مرحله اول، حرکت به سمت همگرا شدن است. به این صورت که داده‌های جمع‌آوری شده در مرحله اول، بعد از دسته‌بندی و طبقه‌بندی، بر اساس شاخص‌هایی که می‌تواند در انتخاب مساله اهمیت داشته باشد (شاید مهم‌ترین شاخص این باشد که آیا این مساله ارزش حل شدن دارد یا خیر)، فیلتر شده و در نهایت ما با یک مساله مشخص مواجه می‌شویم. در واقع در انتهای مرحله دوم ما به باز تعریفی از مساله اولیه (که قبل از شروع فرآیند دو لوزی در آن قرار داشتیم) می‌رسیم که ارزش حل کردن دارد و در ادامه روی ارائه راه حل تمرکز خواهیم کرد.

۳- مرحله سوم - توسعه (Develop):

در این مرحله همونطور که از اسم آن مشخص است، در پی آن هستیم که روی توسعه راه‌حل‌های ممکن کار کنیم. این مرحله نیز مانند مرحله اول یک حرکت واگرا محسوب می‌شود که در پی آن راه‌حل‌ها و ایده‌های گوناگون که از ذهن‌های گوناگون سرچشمه می‌گیرد (ناشی از طوفان فکری اعضای مختلف تیم که تخصص‌های گوناگون دارند)، مطرح می‌گردد. این راه‌حل‌ها برای مسأله باز تعریف شده در انتهای مرحله دوم ارائه می‌گردند.

۴- مرحله چهارم - ارائه (Deliver):

در مرحله آخر مدل دو لوزی سعی بر این است که طی حرکتی همگرا، در نهایت یکی از راه‌حل‌های مطرح شده در مرحله سوم را به عنوان راه‌حل مسأله مطرح شده، معرفی کنیم. برای این کار باید راه‌حل‌های مطرح شده، به درستی و در اندازه کوچک (small-scale) تست شوند تا عیار هر یک مشخص گردد و در انتها یکی از آن‌ها از پس تست‌ها با موفقیت بیرون بیاید.


فعالیت‌هایی که در هر مرحله انجام می‌گیرد
فعالیت‌هایی که در هر مرحله انجام می‌گیرد



مثالی از فرآیند رسیدن از مساله به راه حل به کمک مدل دو لوزی:

فرض کنید میخواهیم برای مساله افت تحصیلی دانش‌آموزان در ایام کرونا که آموزش به صورت مجازی است، به دنبال یک راه حل باشیم. در همین راستا به ذهن ما می‌رسد که با ایجاد یک سامانه کلاس آنلاین این مشکل را برطرف کنیم.

  • مرحله اول (کشف): در این مرحله سوالی که مطرح می‌شود این است که این افت تحصیلی به چه علتی رخ داده است. یعنی سعی می‌کنیم که با انجام تحقیقات بیشتر به ریشه یا ریشه‌های اصلی این افت تحصیلی پی ببریم. پس از خواندن مقالات بسیار که در افراد دیگر در این رابطه نوشته‌اند و صحبت با تعداد زیادی دانش‌آموز و معلم و اولیای دانش‌آموزان به این نتیجه می‌رسیم که مشکلات عمده‌ای که سبب این افت تحصیلی شده شامل عدم برقراری ارتباط درست معلم با دانش‌آموز، عدم وجود محتوای منظم برای تدریس و سردرگمی دانش‌آموزان است.
  • مرحله دوم (تعریف): بر اساس داده‌هایی که در مرحله قبل به دست آمده، به بازتعریف مساله می‌پردازیم و مساله اصلی را به این صورت بیان می‌کنیم: «نبود بستری مناسب برای آموزش‌های منظم مطالب درسی توسط دبیر و گرفتن بازخورد از دانش‌آموزان و همچنین بستری برای رفع اشکالات درسی»
  • مرحله سوم (توسعه): در این مرحله به بیان راه‌حل‌های گوناگون می‌پردازیم. با کمک اعضای تیم که در حوزه‌های فنی، بازاریابی، توسعه کسب و کار، روابط عمومی و طراحی تجربه کاربری مشغول به کار هستند، راه‌حل‌های مختلفی از جمله «ارائه بستر کلاس آنلاین که تعامل زنده بین دبیر و دانش‌آموز را میسر می‌سازد»، «ارائه بستری به نام تدریس یار که دبیر می‌تواند محتوای درسی را در آن به صورت منظم قرار دهد و از دانش‌آموزان بازخورد بگیرد»، «ارائه یک بانک محتوایی درسی که در آن محتواهای مختلف توسط دبیران مختلف قرار داده می‌شود و دانش‌آموزان میتوانند از این محتواهای مختلف استفاده کنند» و ... مطرح می‌گردد.
  • مرحله چهارم (ارائه): از بین راه‌حل‌های موجود، با کمک گرفتن از نتایج نمونه‌های موجود در بازار و ایجاد MVP (کمینه محصول پذیرفتنی) برای نمونه‌های جدید و تست کردن ‌آن‌ها با یک سری کاربران محدود، به این نتیجه می‌رسیم که ارائه بستری به نام تدریس یار که دبیر بتواند محتوای درسی را در آن به صورت منظم قرار دهد و از دانش‌آموزان بازخورد بگیرد به بهترین نحو ممکن مساله ما را حل می‌کند و می‌تواند به بازار عرضه گردد.