آنولین .. دختری از جنس نور بود

آنولین را نمی شناختم. نه اکانتش را دیده بودم نه پستی ازش خوانده بودم تا اینکه دیروز گفتم سری به پست های ویرگول بزنم. چند پستی را دیدم و لایک کردم تا به پست نگین خانوم رسیدم. یکی دو تا پست دیگر را هم باز کردم که بخوانم. یکیش همین یک فنجان از زندگی آنولین بود. پست نگین خانوم را که خواندم فهمیدم یک اتفاقی افتاده. فهمیدم که آنولین خانوم از دنیا رفته اند. رفتم سراغ پست آنولین. شروع کردم به خواندن.

فکر نمی کردم چنین تحت تاثیر قرار بگیرم. نمی دانستم اشکم جاری می شود. یعنی فکرش را هم نمیکردم. چه عمیق بود حرف ها. چه زود به پختگی رسیده بود این دختر . به چیزهایی که بعضی ها شاید تا آخر عمر نفهمندشان .. گفته بود

روی تخت بیماری خیلی از چیزها را می‌شود فهمید. انگار شناخت جدیدی نسبت به دنیا در روح و ذهن تو شکل می‌گیرد.

در مورد نسبیت نوشته بود. نوشته بود که در سختی زمان چه کند می گذرد. و خوشی زودتر. همان صحبت های اینشتین را می گفت که اگر با محبوبت یک ساعت به کافی شاپی بروی بهت یک دقیقه میگذرد و اگر دستت را برای یک دقیقه بگذاری روی بخاری داغی بهت یک ساعت میگذرد. برای اینکه این سطرها را بنویسم متن آنولین را دو بار خواندم. هر بار هم چشم هایم اشکی شد. چه دقیق حالش را شرح داده بود. چه جالب حال اطرافیانش را نشان داده بود. من تمام پست هایش را نخواندم اما ظاهر امر نشان میداد که آنولین به دنبال خودش بود. به دنبال حقیقت میگشت. از عشقش به امیرالمومنین گفته بود.

می‌خواستم دراین نامه از نگاهم به خدا و شناخت جهان بگویم؛ بخش‌های محبوبم از انجیل را بنویسم و زیباترین جملات نهج البلاغه را مشخص کنم اما؛ فکر کردم این کار چه فائده ای دارد؟ زیبایی فکری که داشته‌ام باید در آنچه آن را زندگی کرده‌ام نمایان می‌شد و گرنه حرف خوب را عرفان‌های کاذب هم می‌زنند... عشق، احترام به دیگران، احترام به حیات، طرفداری از حقیقت و مظلوم اگر در زندگی من بوده؛ این عقاید بهم ریخته برآمده از مسیحیت و عشقم به امام علی؛ در آن دنیا به کارم خواهد آمد و اگر نبوده‌؛ چیزی جز روحی فراموش شده نخواهم بود....

چه محبتی در نوشته اش موج میزد. متن های دیگران در مورد آنولین را هم خوانده ام. به نظرم فرد بسیار مهربانی آمد. نمی دانم آنولین چند سالش بود باهاش برخوردی نداشتم ولی محبتش به دلم نشست. حسرت خوردم که کاش زودتر با او آشنا میشدم. با خودم گفتم بیایم متنی در موردش بنویسم. بنویسم عاقبت محب امام علی علیه السلام بهشت است. بهشت مبارکت باشد آنولین عزیز.

می خواستم بنویسم عاشق خوب کسی بودی. عاشق امیرالمونین علی علیه السلام. مقسم بهشت و جهنم .. خوشا به حالت.

یا عَلِی إِنَّکَ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ»؛‌ای علی، تو تقسیم‌کننده بهشت و جهنم هستی. در صحیفه امام رضا(ع)، جهنم پیش از بهشت آمده است: «یا عَلِی إِنَّکَ قَسِیمُ النَّارِ وَ الْجَنَّةِ»[۲] در برخی منابع در ادامه آمده است: «تُدخِلُ مُحِبِّیکَ الْجَنَّةَ وَ مُبْغِضِیکَ النَّارَ»؛ دوستدارانت را داخل بهشت و دشمنانت را وارد جهنم می‌کنی.
روزی که قیامت برپا می‌شود و پل صراط بر کنارة جهنم نصب می‌گردد هیچ کس حق عبور از آن را نخواهد داشت مگر اینکه برگة اجازة علی بن ابی‌طالب را به همراه داشته باشد. (مناقب ابن مغازلی، ص ١٤٢ ـ فرائدالسمطین، ج ١، ص ٢٨٩)


«عَنِ النَّبِیِّ(صل الله علیه و آله و سلم) أَنَّهُ قَالَ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ‌ أَلَا وَ مَنْ‌ أَحَبَ‌ عَلِیّاً(علیه السلام) فَقَدْ أَحَبَّنِی‌ وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْهُ کَافَأَهُ الْجَنَّهَ»؛ پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) در یک حدیث مفصّل فرمود: اگر کسی امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، مرا هم دوست دارد، و کسی که مرا دوست داشته باشد، خدا از او خشنود است، و کسی که خدا از او راضی باشد، در عوض به او، بهشت را می‌دهد.

آثار محبّت امام علی(علیه السلام) در کلام پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم)

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یَشْرَبَ مِنَ الْکَوْثَرِ وَ یَأْکُلَ مِنْ طُوبَى وَ یَرَى مَکَانَهُ فِی الْجَنَّهِ»؛ هان! آگاه باشید اگر کسی علی(علیه السلام) را دوست بدارد از دنیا بیرون نمی‌رود مگر اینکه از کوثر می‌آشامد و از طوبی می‌خورد و جایگاه خود را در بهشت می‌بیند.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّا ً(علیه السلام) فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّهِ الثَّمَانِیَهُ یَدْخُلُهَا مِنْ أَیِّ بَابٍ شَاءَ بِغَیْرِ حِسَاب»؛ هان! آگاه باشید کسی که امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، درب‌های هشت‌گانۀ بهشت به روی او باز شده و از هر دری بخواهد وارد می‌شود.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) أَعْطَاهُ اللَّهُ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ وَ حَاسَبَهُ حِسَابَ الْأَنْبِیَاءِ»؛ آگاه باشید! هر کس علی(علیه السلام) را دوست بدارد خداوند نامه اعمالش را به دست راستش می‌دهد و حساب او حساب انبیا(علیهم السلام) است.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَهً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّهِ»؛ کسی که علی(علیه السلام) را دوست دارد، خداوند آسان می‌کند بر او آن سختی‌های مرگ را، و قبرش را باغی از باغ‌های بهشت قرار می‌دهد

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکَ الْمَوْتِ کَمَا یَبْعَثُ إِلَى الْأَنْبِیَاءِ وَ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ هَوْلَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ وَ بَیَّضَ وَجْهَهُ وَ کَانَ مَعَ حَمْزَهَ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ»؛ هان آگاه باشید! اگر کسی علی(علیه السلام) را دوست بدارد خداوند به سوی او فرشتۀ مرگ را مبعوث می‌کند؛ همان‌گونه که او را به سوی پیامبرانش می‌فرستد و هول و ناراحتی و اضطراب ناشی از مواجهه با دو فرشتۀ برزخ را از او دفع می‌کند و خداچهرۀ او را سپید می‌کند، او روسپید است و با حمزه سید الشّهدا(علیه السلام) خواهد بود.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) جَازَ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ»؛ کسی که علی(علیه السلام) را دوست بدارد، سریع از صراط عبور می‌کند؛ مثل برق جهنده.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ أَمَاناً مِنَ الْعَذَابِ».[3]

خدایش بیامرزد

پی نوشت: امیدوارم هممون به برکت محبت و دوستی با اهل بیت علیهم السلام و دشمنی با دشمنانشون بهشتی بشیم!

یا علی

24آبان1402