اسم و رسم یک بی نام و نشان

آورده‌اند که ایشان در دورهٔ دبستان در روز معلم به یکی از معلمانشان هدیه‌ای بخشیده و دقایقی بعد در حضور معلم در جمله‌ای قصار فرمودند که: «چرا روز معلم به معلم‌ها هدیه می‌دهیم ولی روز دانش‌آموز به ما هدیه نمی‌دهند؟»

آورده‌اند که ایشان در همان دوره پنج جفت جوراب داشتند و به خاطر مشغله‌های بسیار و سعی فراوان در تحصیل علم فرصت شست‌وشو پیدا نمی‌کردند و پنج‌شنبه در کمال فروتنی با یکی از جوراب‌های قبلی به مدرسه می‌رفتند.

آورده‌اند که ایشان در مسابقات علمی و کتابخوانی استان با درخششی فراوان رتبه‌ای دور از انتظار کسب می‌نمودند؛ به گونه‌ای که کسی نام ایشان را هم نمی‌شنید.


آورده‌اند که ایشان در چهار سال دبیرستان و پیش‌دانشگاهی وقت با زحمت فراوان و فوق‌العاده از رتبهٔ اول مدرسه به رتبهٔ آخر رسیدند.

آورده‌اند که در نیمهٔ شعبانی با عنوان متخصص‌ترین و ماهرترین شخص در المپیاد جهانی ریاضی مسجد روستایشان شرکت نموده و پیروزی را به دیگران هدیه نمودند.

آورده‌اند که ایشان همیشه از مظلوم دفاع می‌کردند و در یکی از موارد با شجاعتی ستودنی فلاسک دانش‌آموزی را از معاون مدرسه طلب نمودند.


آورده‌اند که دشمن تلاش زیادی برای شناسایی و ترور ایشان انجام داد ولی به یاری خداوند ایشان عملیات دشمن را خنثی کردند و با یک تاکتیک منحصر‌به‌فرد در عملیات آمادگی دفاعی از پیش تعیین‌شدهٔ «اداره» از نظرها پنهان شدند. همکاران ایشان هم در عملیات فریب نمرهٔ ۱۰ را برای درس آمادگی دفاعی برایشان ثبت نمودند. دشمن همچنان در حیرت این زخم کاری و شکست عملیاتش فرو مانده است.

آورده‌اند که ایشان در برابر سد ناعادلانهٔ کنکور مردانه ایستادند و پس از رمزشکنی ساختار کنکور کار رشته-دانشگاه بزرگی را تمام کردند و آخرین رتبهٔ آن را برای خودشان برداشتند تا پشتیبان ۲۴ دانشجوی دیگر باشند و همواره امید را به آنان هدیه بدهند.

آورده‌اند که ایشان به چند ساعت کار و مطالعه در روز یا کار تا زمان بازنشستگی یا مانند این‌ها و استراحت پس از آن باور ندارند. برای همین کوشیدند تا برای دورهٔ کارشناسی سال‌های بیشتری در دانشگاه بمانند و برای بیمه‌های دارای بازنشستگی از خود نرمش قهرمانانه نشان دهند گرچه دیگران او را بیکار تصور کنند.


آورده‌اند که ایشان عاشق خدمت به مردم هستند. از این رو نمی‌خواهند که ویرگولی‌ها به زحمت بیفتند و با اینکه نوشتهٔ خودشان پس از چندین روز تنها ۵ بار خوانده شده، خودشان تقریباً همهٔ نوشته‌های گذشتهٔ صد دنبال‌شده‌شان را خوانده‌اند و این غیر از خواندن صدها نوشته از دیگرانی است که رفته‌اند یا به دلیلی دنبال نشده‌اند.

آورده‌اند که ایشان عکس‌های زیادی را برای نوشته‌هایشان در نظر می‌گرفتند ولی برای حفظ عدالت میان عکس‌ها و عکاس‌ها و نقاش‌ها دیده نشدن را میان آن‌ها عادلانه پخش می‌نمودند.

آورده‌اند که ایشان هستند.


ببخشید، چون قصد خودستایی نداشتم خودم را ایشان شناساندم.

التماس دعا دارم. یا حسین!