«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
چالش هفته (چالش نهم: ❌مغالطه❌ + دو پیشنهاد)
دستانداز بگو برای چه در میان این همه موضوع باید بروی سراغ "مغالطه"؟ برای اینکه وقتی از مغالطه سر در بیاوریم:
یک: خودمان کمتر مغالطه میکنیم.
دو: جلوی مغالطه کردنهای عمدی و سهوی همدیگر را میگیریم.
سه: هیچکسی نمیتواند با مغالطه کردن، حق و باطل را در هم بیامیزد و از ما سواری بگیرد.
آقای "علی اصغر خندان" در کتاب "مغالطات" نوشته است:
- مغالطه قیاسی اشتباه است و مغالطهگر یا مغلطهگر فردی است که با استدلال نادرست به نتیجهای درست و یا نادرست میرسد.
- همانطور که برخی مردم واقعاً عابد هستند و برخی به ظاهر عابد، همانطور که برخی از طلا و نقرهها واقعی هستند و برخی تقلّبی، همچنین برخی استدلالها نیز واقعا استدلالند و بعضی به ظاهر استدلال هستند و در واقع، اشتباهند. به این استدلالها، مغالطه میگوییم.
- برخی، به عمد یا غیر عمدی، به گونهای استدلال میآورند که در ظاهر صحیح است، امّا معنا و محتوایی بسیار خطاآلود و مغلطهآمیز دارد. پیآمد ناگوار این خطاها و مغلطهها کم نیست. لذا شناخت آنها از چند جنبه برای هر انسانی ضروری است: ۱. شخصاً از مغالطه پرهیز کند. ۲. آگاهی یابد تا دیگران او را از این راه فریب ندهند. ۳. گرفتاران مغالطه را نجات دهد.
در زمینهی مغالطه یک کتاب ترجمهای کاملتر دیگری به نام "مغالطه به زبان آدمیزاد" در دسترس است که آقای "فربد آذسن" با حمایت دیجیکالا، از یادداشتهای آقای "بو بِنِت" ترجمه و در سایت "دیجیکالا مگ" منتشر و بعدها به صورت یک کتاب پیدیاف کامل و یکپارچه، بارگذاری کرد تا من و شما از آن استفاده کنیم. ایشان در این کتاب ۲۲۸ مغالطهی پشمریزان را با ذکر مثالهایی ملموس فهرست کرده است. بعد از خواندن چند مورد از این مغالطهها ترجیح میدهیم دیگر به این راحتیها حرف نزنیم. چون بعید است آدمی حرفی بزند و به مغالطهای آمیخته نباشد!
متاسفانه به خیلی از این مغالطهها دچار یا مبتلا هستیم. شما فقط ببینید با این یک مغالطهی «توسّل به شهرت (APPEAL TO CELEBRITY)» تا الان چقدر سر مردم ما و جهان کلاه رفته است. چیزهایی را خریدیم چون فلان افراد مشهور تبلیغ آنها را کردند و گفتند بخرید خیلی خوب است. به فلانی رای دادیم چون فلان افراد مشهور از او تبلیغ کردند و گفت به رای بدهید تا نجات پیدا کنید!
- مغالطهی «توسّل به شهرت (APPEAL TO CELEBRITY)» به نقل از کتاب "مغاطه به زبان آدمیزاد":
تعریف: مغلطه توسّل به شهرت موقعی پیش میآید که ادعای شخص به خاطر شهرت زیاد (اصطلاحاً سلبریتی بودنش) پذیرفته شود، نه کیفیت استدلالهای به کار رفته در ادعا.
معادل انگلیسی: Appeal to Celebrity
الگوی منطقی:
سلبریتی ۱ میگوید از محصول Y استفاده کنید.
بنابراین باید از محصول Y استفاده کنیم.
مثال ۱:
تام کروز تو تلویزیون گفت کرهی بیلیبوی بهترین کرهی موجود تو بازاره. تام کروز خیلی باحاله. خصوصاً توی اون صحنه توی ماموریت غیرممکن ۴ که یکدستی با دستکش مکنده از ساختمون بالا رفت. بنابراین کرهی بیلیبوی واقعاً بهترین کرهی موجود تو بازاره!
توضیح: تام کروز شاید خیلی باحال باشد، و شاید قلباً معتقد باشد کرهی بیلی بوی بهترین کرهی موجود در بازار است، ولی در زمینهی قضاوت مزهی کره تام کروز هیچ فرقی با بقیهی مردم ندارد. اگر کسی این ادعا را صرفاً به خاطر اینکه تام کروز آن را گفته بپذیرد، مرتکب مغلطه شده است.
مثال ۲:
مایک سیور، شخصیت سیتکام دههی ۸۰ Growing Pains خیلی باحاله. اخیراً بازیگرش دوباره یه مسیحی معتقد شده و کارش شده دفاع از آیین مسیحیت. بنابراین باید به حرفاش ایمان بیارید!
توضیح: مایک سیور واقعاً باحال است، ولی آیا کرک کمرون (Kirk Cameron)، بازیگری که نقشش را بازی میکند هم باحال است؟ حتی اگر کِرک باحالترین انسان کرهی زمین باشد (شاید باشد، من شخصاً او را نمیشناسم)، نظر او دربارهی مذهب از نظر من یا شما یا هرکس دیگر که از راه ایمان به حقیقتی شخصی رسیده، مهمتر نیست.
برای حضور در چالش «❌مغالطه❌»: کافی است به فهرست بالا نگاهی بیندازید و هر مغالطهای که اسمش توجه شما را برانگیخت، انتخاب کنید و کمی دربارهی آن تحقیق کنید و یک یادداشت دربارهی آن بنویسید. میتوانید دربارهی هر مغالطهای که فکر میکنید خودتان و یا دیگران مانند دستانداز با آن درگیر هستند، یک یادداشت بنویسید. خلاصه هر چه دل تنگتان میخواهد دربارهی مغالطه بنویسید. اگر هم ننوشتید، هیچ اشکالی ندارید. کمی از مغالطهها سر در بیاورید تا حداقل کلاه سرتان نرود. در قدیم میرفتند "نهضت سوادآموزی" تا دو کلاس سواد یاد بگیرند که یکوقت سرشان کلاه نرود. الان اگر بنده کارهای بودم، "نهضت رسانهآموزی" به راه میانداختم و یکی از درسهای آن را هم آموزش مغالطههایی که با آنها سرمان را کلاه میگذارند، قرار میدادم. شما امکان دارد در چهار رشتهی دانشگاهی، پی اچ دی داشته باشید ولی به دلیل سر در نیاوردن از مغالطهها و صد البته چیزهای مهم دیگر، به کسی که سواد خواند و نوشتن ندارد، سواری بدهید!
- چالشهای پیشنهادی هفته:
اگر پیشنهادی دارید، در قالب یک یادداشت یا در بخش نظرها برای بنده بنویسید تا در کنار چالش اصلی هر هفته، طرح کنم.
- پیشنهاد اول: (از آسیه محمودی عزیز، در قالب چند نظر)
یه چالش تو ذهنم بود که تا یه جایی نوشته بودم ولی ادامه ندادمش. اون هم هایکوی کتابی بود.به نظرم چالش چالش برانگیزی باشه?
ببینید برای اینکار عنوان سه یه نهایتاً چهار کتاب را کنار هم میگذاریم و هایکو میسازیم. مثلاً: اینک دانمارک در هوای گرگ و میش فارسی بخند! اینها عنوان سه تا از کتابهای کتابخونهام هست که با کنار هم گذاشتنشون یه هایکو درست شد. البته لزوماً نباید اون کتابها تو کتابخونهی خودمون باشه میتونیم عکس جلد کتابها رو دانلود کنیم و با کنار هم گذاشتنشون یه هایکو بسازیم.
حتماً باید تصاویر کتابها باشه توی پست.حالا از کتابهای خودمون عکس میگیریم یا تصاویر دانلود شده رو کنار هم میذاریم!
- پیشنهاد دوم: (از حدیث علاقهبند عزیز، در قالب یک پُست)
چند وقت پیش خانم علاقهبند، در یادداشتی تحت عنوان «هجوم پرسشها ?» منتشر و در آن پرسشهای بیجوابش را نوشته بود. در زیر آن یادداشت برای ایشان نوشتم:
این هجوم پرسشها فقط برای شما اتّفاق نمیافتد. همهی ما یک عالمه سوال بیجواب داریم. خوشبختانه سوالات زیادند و شوربختانه پاسخدهندگان بسیار کم. به احتمال زیاد همین یادداشت شما را بهانهای برای چالش هفتهی بعد قرار بدهم تا دوستانی که مثل بنده و شما سوالات بیجواب دارند، این سوالات را بنویسند شاید در گذر زمان پاسخدهندگانی نیز پیدا شدند.
امّا جداً از نظر آن روزم باید تاکید کنم که پُرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است. گاهی جوابها در دل پُرسشهایی مخفی شدهاند که هنوز کسی نپرسیده است!
به نقل از کتاب «پُرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است»، اثر «دنیل کُلاک و ریموند مارتین» و ترجمه «حمیده بحرینی»:
سؤال پرسیدن هنری است که با مبنا قرار دادن این نگاه که طرف مقابل انسانی است چون ما میتواند سنگبنای اصلی در دستیافتن به پاسخهای مناسب و نتایج ارزشمند در هر گفتگویی باشد.
سؤال پرسیدن علاوه بر آنکه میتواند یکی از کلیدهای اصلی در ایجاد و شروع هر ارتباطی باشد، امکان حفظ گفتگو در مسیری درست و سالم را فراهم میآورد. خواه این پرسشها درباره آب و هوا یا زمان باشند یا درباره مسایل دیگری چون شغل، علایق، مسایل بنیادین در باب هستی و مانند آن، امکان برقراری هر گفتگویی را میسر میکنند.
هفت یادداشت هفتهی پیش:
جمعه: جشن برای دین به دینی، سکوت برای بیدینی!
پنجشنبه: اگر ما داستان خودمان را ننویسیم، دیگران خواهند نوشت!
چهارشنبه: صفحهی فروغ فرخزاد را کسی هک نکرده بود!
سهشنبه: دکتر جان شما قسم خوردید!
دوشنبه: باتری تمام ساعتها را در بیاورید! ⏰ ⏹️
یکشنبه: کدام الدنگی صفحهی دستانداز را هک کرد؟! ?
شنبه: چالش هفته: (چالش هشتم: قصّه ???? + دو موضوع پیشنهادی)
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، در صورت صلاحدید آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام:
مطلبی دیگر از این انتشارات
مغازه مغز فروشی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
? افسردگی! ?
مطلبی دیگر از این انتشارات
توضیحات چالش هفته