کــوله پُشتــیِ یــک کُنکــوری | قسمت صفر


تیرماه سال 1401 بود که به‌طور جدی وارد فضای کنکور شدم، خوشبختانه مَرَض کرونا و کلاس آنلاین هم که خودش یه مَرَض دیگه بود (حاضر بودم کرونا بگیرم ولی کلاس‌ها حضوری برگزار شه)، بارسفرش رو بسته بود داشت خداحافظی می‌کرد.

دوسال دهم و یازدهم به خاطر همین بساط آموزش مجازی، آسیب جدی خورده بودم از لحاظ وضع درسی؛ منی که سال نهم تونسته بودم معدل بیست بگیرم، حالا سال دهم به این فکر می‌کردم که مبادا تجدید بشم!


قلم و چرک‌نویس، دَوای درد


خب من از اون‌جایی که رشته‌ی ریاضی‌فیزیک رو انتخاب کردم، و سال‌های قبلش علی‌رغم دروسی مثل ادبیات، عربی و دینی، توی درس ریاضی نسبتاً ضعیف بودم، سال دهم لطمه جدی خوردم، به این صورت که:
تو فضای آنلاین، معلم ریاضی درسش رو می‌داد و ما جزوه رو یادداشت می‌کردیم، فیزیک هم همینطور، بالاخره جنبه‌ی محاسباتی هم داشت.
عصر همون روز جزوه‌ها رو مطالعه می‌کردم، ورق می‌زدم و می‌خوندم، خوب هم می‌خوندم، اما ریاضی و فیزیک برای یه کنکوری، خوندنی نیست که! باید حل کنی! دانش‌آموز رشته‌ی ریاضی، به دوچیز نیاز داره: قلم و چرک‌نویس! باید حل کنه تا یادبگیره، با خوندن اتفاقی نمی‌اوفته.
خوندن هم لازمه ولی اگه قراره مثلاً دوساعت وقت بذارید، یه ساعت و نیم‌ش باید حل‌سوال باشه!

یکی نبود به ما بگه مرد مؤمن، بشین حل کن! داری چیو می‌خونی؟! ریاضی و فیزیک کنکور رو که نمیشه با مطالعه جمع‌و‌جور کرد!
این یکی از عواملی بود که در سال‌های اول دبیرستان، به بنده ضربه‌ی مهلکی زد و تا متوجه روند کار بشم، نصف سال گذشت...


افتادم رو دور!


اما اون تابستون، تابستون پارسال رو می‌گم، همراه با بچه‌های مدرسه کار رو استارت زدیم؛ قرار بود کار سه سال رو توی یه سال انجام بدیم، خب بار سنگینی بود، راحت نبود، استقامت می‌خواست.

تو این یه سال تجربه‌هایی به دست‌اوردم، راه‌هایی برای غلبه بر کنکور، یه‌سری چیزا که خوشحال می‌شدم اگه اول راه کسی اینا رو به من می‌گفت، اونطوری شاید راه برام هموارتر می‌شد.




"کــوله پُشتــیِ یــک کُنکــوری" قراره به امید خدا مجموعه‌ای باشه از چیزایی که یادگرفتم تو این یه سال در قالب چند قسمت، خواهم نوشت و با شما به اشتراک خواهم گذاشت، شاید به درد کسی خورد، شایدم نه.

آهان یه نکته، شاید انتظار داشته باشید کسی که بخواد تجربیاتش رو بگه، یه رتبه برتر یا به قول معروف، خرخون باشه، خب راجع به مورد اول مطمئن نیستم اما من خیلی تلاش کردم طوری که نتیجه هرچی بشه، من از خودم راضی‌ام؛ به هرحال ادعایی ندارم.
شما مختارید که نوشته‌های این بنده حقیر رو بخونید یا نه، به هرحال من دلم نمیاد این‌ها رو به فراموشی بسپارم، پس می‌نویسم.
این مقدمه بود، منتظر قسمت‌ اول این مجموعه باشید.