در باب DRM: خوب، بد، زشت

این پست از جواب دانیال به توییت من در مورد تخفیف نوروزی فیدیبو و شرکت سمیر در اون بحث شکل گرفت. در ادامه من دلایلم رو برای حمایت از وجود DRM در شرایط فعلی بازار نشر الکترونیکی کتاب ایران ارائه میدم.

بد

این پست به خوبی چراییِ بد بودنِ DRM رو توضیح داده و برای فهم چیستی DRM و چرایی بد بودنش خوندنش کافی به نظر میاد. من حرفم در مورد زشتی اما ناچاری از استفاده از DRMه.

خوب

مشخصا DRM خوبی ندارد.

زشت

در کشوری زندگی می‌کنیم که راه قانونی جاافتاده و روشن برای حفاظت از حقوق مولفین و سازندگان محتوای دیجیتالی وجود نداره. یک نسخه‌ی کتاب، فیلم، نرم‌افزار و امثالهم مورد توجه طیف گسترده‌ی مردم قرار می‌گیره، اون مورد برای دانلود بروی بستر اینترنت یا در اختیار دست‌فروشان قرار می‌گیره، ناشر چطور میتونه زیانش رو جبران کنه؟ تقریبا هیچ طور. چیکار باید کرد؟

  • به شعور مخاطب اعتماد کنیم.
    این پیشنهاد دانیال برای استفاده نکردن از DRM در شرایط وصف‌شده در بالا بود. از نظر من این پیشنهاد عملا کاربردی نیست. من شروع به ساختن یک بستر برای نشر یک نوع محتوای دیجیتالی می‌کنم. برای تولید محتوای ابزار به یک ناشر مراجعه می‌کنم و در جواب ضمانت خواستن از من برای پخش نشدن فایل در بازار و در نتیجه زیانش به او می‌گویم «به شعور مخاطب اعتماد کنیم.». کدام ناشر محتوایش را در اختیار من قرار خواهد داد؟ به تجربه من ناشری چنین دل‌گنده را ندیده‌ام!
    من به این شرط می‌توانم ناشر را متقاعد به عدم استفاده از DRM کنم که راهی برای احقاق حقش در صورت زیان ناشی از پخش غیرمجاز کتاب از طریق بسترم که مجهز به DRM نیست ارائه دهم و به وضوح نصیحت و توصیه به توکل راه‌حل نیست! مشخصا DRM نیز راه‌حل نیست، ولی کمینه اطمینانی را می‌تواند برای ناشر به منظور در اختیار نهادن محتوایش به بستر بسازد.
  • محتوا را اجاره دهیم.
    سمیر در پاسخ به پرسش من به این نکته اشاره کرد که اگر شخصی چیزی را بخرد، حق دارد هرطور که می‌خواهد از آن استفاده کند (برای مثال من از فلان ابزار یک فایل موسیقی خریده‌ام، حق دارم هم روی لپ‌تاپم آنرا پخش کنم و هم وقتی داخل متروئم از طریق موبایلم و وقتی در شرکتم از طریق MP3Playerم.) و چون DRM عملا امکان انتقال فایل‌ها بین ابزارهای مختلف را از بین می‌برد، بنابراین این امکان از شخص سلب می‌شود و چون بستر قانونی وجود ندارد، پس می‌توان به اجاره دادن محتوا رو آورد که در این‌صورت نیازی به دادن اصل محتوا به کاربر نیست.
    این پیشنهاد تا حد زیادی کاربردی است، راستش یک پاراگراف نوشتم در اما و اگرش، اما دیدم پیشنهاد کاربردی است انصافا. نمیدانم مورد استقبال ناشر قرار بگیرد یا نه، ولی عملا اما و اگری هم ندارد.
  • کارت را عوض کن!
    «وقتی نمی‌توانی محتوا را بدون DRM ارائه بدهی، کارت را عوض کن!». راستش من این پیشنهاد را قبول ندارم و یا حداقل پذیرش یا ردش برای من بستگی به موقعیت دارد. در مورد کتاب من ترجیح میدهم محتوا به دست مردم برسد، هر چند در لایه‌های زیرینش مشکلاتی هم وجود داشته باشد. برای من ایران فقط تهران و سایر مراکز استان‌ها نیست و امروز این ابزارهای مشکل‌دار هستند که امکان استفاده از منابع را برای مناطق کمتر برخوردار نیز فراهم کرده‌اند. این برای من مهم‌تر از لایه‌ی زیرین آن است. از این گذشته این شدت آرمان‌گرایی عملا به منفعل شدن خواهد کشید. نمونه‌های زیادی را دیده‌ایم و یا شنیده‌ایم: «روزی ۱۸ ساعت درس میخونم تا رتبه‌ی ۱ شم و بعد از دو ماه از همون رتبه‌ی ۵۰ شدن هم افتادن»، «راضی به این نباشید! آب و برق و اتوبوس را مجانی می‌کنیم! و لختی بعد کارگران هشت ماه هشت ماه حقوق نمی‌گیرند!». آرمان‌گرایی عالی است، اما تلاش برای پیاده کردن آرمان بدون توجه به بستر حاضر تنها موجب جهنم شدن همان بستر می‌شود.

چرا زشت؟

واقعیت این است که دانیال و سمیر درست می‌گویند. DRM فناوری کثیفی است که عملا در درازمدت انسان‌ها را تبدیل به یک قلک پول می‌کنند. با DRM شما دیگر صاحب آن کالایی که خریده‌اید نیستید! (فرض کنید ماشینی خریده‌اید که دستگاه پخش موسیقی‌اش فقط نوارکاست می‌خورد و شما نتوانید آنرا عوض کنید و یک دستگاه پخش بروز را جایگزینش کنید، خیلی مسخره است! اگر قانونا شما مجبور به استفاده از فقط آن دستگاه هم باشید، این مسخره‌گی خیلی وحشتناک هم خواهد بود!). DRM برخواسته از حشر سرمایه‌داری است، شهوت از هر چیز پول در آوردن و اینکه من از آن دفاع می‌کنم برایم زشت است.

  • چرا دفاع می‌کنی؟
    «آنچه هست و آنچه باید باشد.» توجیه من است برای دفاع از DRM در وضع موجود. من ترجیح میدهم واقعیت جاری را در کنار آرمان‌ها ببینم. در ایران ساختار قانونی برای پیگیری حقوق مولفین وجود ندارد و یا اگر هست، آنقدر دنگ و فنگ دارد یک پیگیری ساده که قابل اتکا نیست. در این شرایط DRM تنها راهی است که می‌توان به ناشر این اطمینان را داد که محتوایی که در این بستر منتشر می‌کند پخش نخواهد شد. این اطمینان، امکان دست‌یابی افراد بیشتری به آن محتوا را فراهم کرد (من خودم نمونه‌ی شخصی هستم که قبل از سوم/چهارم دبیرستان یا پول تهیه‌ی بعضی کتاب‌ها را نداشتم و یا جایی در دسترسم نبود که آنها را تهیه کنم! امروز اما دختر ۱۶ ساله‌ی برادرم که مثل آن روزهای من اشتیاق به کتاب دارد می‌تواند از فیدیبو براحتی کتاب‌های روز بازار را با قیمتی کمتر از مجلد کاغذی بخرد).
  • با این شرایط چرا دانیال و سمیر بد میدونن DRM رو پس؟
    همه‌ی این داستان‌های شبه‌عاطفی بند قبل دلیل بر خوب شدن DRM نیست. DRM اگر به همراه پشتوانه‌ی قانونی به عنوان یک استاندارد جاری شود، عملا آن کسی که پول دارد از مواهب بیشتری برخوردار خواهد بود و این باعث از بین رفتن بی‌طرفی اینترنت خواهد شد. من و شما در نگاه یک سرمایه‌دار یک انسان نیستیم، بلکه پول‌های متحرکی هستیم که او باید ما را شکار کند (نگاهی به کتاب‌های موفقیت در مورد «چطور پولدار شویم؟» بیاندازید، به خوبی این نکته در آنها روشن است!) و اگر قوانین بستر نیز در اختیار او قرار گیرد، ما عملا تبدیل به بردگانی خواهیم شد که همه چیزمان را سرمایه‌داری مشخص می‌کند.
  • ای بابا! ****ی ما رو! تو خوبه‌ای آخرش یا بده؟
    به نظر من در شرایط حاضر کشور هم حضور کسی مثل من مفیده و هم حضور مخالفین DRM :)). اونا باید به آگاهی‌بخشی در مورد بد بودن DRM ادامه بدن و تلاش کنن تا بستر قانونی برای حمایت از مولفین و ناشرین شکل بگیره و قبح استفاده از DRM ناشرین رو به استفاده از اون قوانین بجای DRM سوق بده. من نوعی هم با حمایت از حضور موقت DRM در صنعت نرم‌افزار کشور امکان دسترسی به محتوا رو برای عده‌ی بیشتری فراهم کنم! وین وین :دی.