Yoko Founder | Design System Expert زندگی یک تجربه اس و من در تلاشم تا تجربهی بهتری خلق کنم.
چرا دیزاین Liquid Glass در iOS 26 برای افراد دارای اوتیسم میتونه چالشبرانگیز باشه؟
اگه این روزها از کاربران آیفون بپرسین بزرگترین تغییر در iOS 26 چی بوده، قطعا جواب همه افراد Liquid Glass هست، زبان طراحی جدید اپل. این زبان دیزاین جدید با بافتهای شیشهای، بازتابهای نوری و انیمیشنهای مختلف، تجربه کاربری رو به سطح جدیدی از زیبایی بصری رسونده. حتی میشه گفت اپل با این دیزاین، نه فقط یک سیستمعامل، بلکه یک اثر هنری ساخته که با هر حرکت گوشی، زندگی میکنه و نفس میکشه و عملا به شما یک در هر سناریو یک دیزاین جدید ارائه میده. اما سوال اینجاست که آیا این دیزاین که ازش به عنوان زیبایی یاد میکنیم، برای همه مناسبه؟ در دنیای دیزاین فراگیر (Inclusive Design)، یک دیزاین خوب باید برای همه قابل استفاده باشه. با این دیدگاه، طراحی Liquid Glass، هرچند از نظر بصری خیرهکنندهست، اما باید دید از نظر دسترسی پذیری برای همه افراد قابل استفاده باشه. از روز اول معرفی این زبان، همه جا صحبت از مشکلات دسترسی پذیری این دیزاین جدید بود اما رفته رفته اپل ایجاد تغییرات، در نسخه نهایی این مشکلات تا حد خوبی برطرف کرد. اما تمام این صحبتها برای افرادی بود که محدودیت های بینایی و ... نداشتن و در نهایت وقتی از رفع شدن مشکلات حرف میزنیم، از رفع شدن مشکلات برای این افراد میگیم. اما آیا جامعه ما صرفا همین افراد هستن؟

تو این پست، تصمیم دارم به بررسی دلایل روانشناختی و حسی بپردازم که چرا این دیزاین، میتونه برای این بخشی از جامعه کاربران مشکلساز باشه و به ما نشون میده که چرا همیشه باید فراتر از زیبایی به طراحی نگاه کنیم.
چرا مغز ما عاشق سادگی و ثباته؟ (اهمیت پردازش شناختی)
قبل از اینکه به Liquid Glass بپردازیم، باید یک اصل اساسی در روانشناسی شناختی رو درک کنیم: مغز ما به طور ذاتی به دنبال الگوها، ثبات و پیشبینیپذیری هست. این فرآیند به مغز ما کمک میکنه تا محیط اطراف رو با کمترین تلاش ذهنی پردازش کنیم. به این فرآیند، بار شناختی یا Cognitive Load میگیم. پس هر چقدر یک محیط پیچیدهتر و متغیرتر باشه، مغز ما انرژی بیشتری برای پردازش اون صرف میکنه. برای اکثر ما، این فرآیند به صورت خودکار انجام میشه و متوجهش نمیشیم. اما برای افراد دارای اوتیسم، این مکانیسم پردازشی میتونه متفاوت عمل کنه.

اکثر افراد دارای اوتیسم، جهان رو با حساسیت حسی بالاتری تجربه میکنن. این حساسیت میتونه نسبت به نور، صدا، بو یا در مورد بحث ما، محرکهای بصری باشه. ممکنه چیزی که برای یک فرد عادی یک انیمیشن جذاب و زیبا تلقی میشه، برای یک فرد دارای اوتیسم به عنوان یک محرک بیش از حد یا به قولی Over-Stimulation و آزاردهنده تلقی بشه. این محرکها میتونن باعث اضطراب، حواسپرتی و در مواقع حاد حتی حالت Meltdown بشن. به همین دلیله که در طراحی برای افراد دارای اوتیسم، سادگی، ثبات و پیشبینیپذیری از اهمیت بسیار ویژهای برخورداره.
Liquid Glass و چالشهای آن برای دیزاین فراگیر
اما میرسیم به اصلا مطلب، زبان طراحی جدید یعنی Liquid Glass با ویژگیهای زیر، دقیقا در نقطه مقابل نیاز به ثبات و پیشبینیپذیری قرار میگیره:
1. بافتها و بازتابهای دائم در حال تغییر: Liquid Glass بافتها و بازتابهایی شبیه به شیشه داره که با حرکت گوشی یا تغییر نور محیط، دائم تغییر میکنن. برای یک فرد عادی، این ویژگی شاید جذاب باشه و حس عمق و زنده بودن رابط کاربری رو به کاربر القا کنه. اما برای فردی که به محرکهای بصری حساسه (که الزاما اوتیستیک نیست)، این تغییرات مداوم میتونه گیجکننده و حتی آزاردهنده باشه. مغز به جای تمرکز روی محتوای اصلی (مثل آیکون برنامه یا متن)، انرژی زیادی رو صرف پردازش این تغییرات بصری میکنه و در نتیجه، استفاده از گوشی به یک فعالیت خستهکننده تبدیل میشه.

2. رنگهای پویا و متحرک: این دیزاین، رنگها رو از تصویر پسزمینه گرفته و با انیمیشن، روی عناصر رابط کاربری اعمال میکنه. این فرآیند میتونه باعث بشه رنگها و کنتراستها به طور مداوم تغییر کنن. نتیجه؟ ممکنه خوانایی متنها و آیکونها در لحظات خاص، بسته به پس زمینه اون آبجکت کاهش پیدا کنه. برای فردی که به رنگ و کنتراست ثابت نیاز داره، این عدم ثبات میتونه استفاده از سیستم رو دشوار و غیرقابل پیشبینی کنه.
3. حرکات و انیمیشنهای ظریف: Liquid Glass پر از انیمیشنهای نرم و لرزشیه که در هر تعامل کوچک، مثل اسکرول کردن یا باز کردن یک اپلیکیشن، فعال میشن. برای برخی از کاربران، این حرکات میتونه حس عدم ثبات و حتی سرگیجه بصری رو ایجاد کنه. این دقیقا همون چیزیه که تو همین مدت کوتاه برخی کاربران در فرومهای آنلاین گزارش دادن و از اون به عنوان یه تجربه ناخوشایند یاد میکنن.
راهکارها و اصول طراحی فراگیر
بعد از همه اینا، اما راهکار چیه؟، خوشبختانه، اپل با درک این موضوع، همیشه، چه در این نسخه چه در نسخههای قبلی راهکارهایی رو در بخش Accessibility گذاشته. این بخش به طور خاص برای کاربرانی طراحی شده که نیازهای ویژهای دارن. گزینههایی مثل Reduce Motion یا کاهش حرکت، Reduce Transparency یا کاهش شفافیت و حتی Increase Contrast یا افزایش کنتراست میتونن تا حدی این مشکل رو برطرف کنن. با فعال کردن این گزینهها، تاثیرات شیشهای و متحرک کاهش پیدا میکنه و رابط کاربری کمی ثابتتر و قابل پیشبینیتر میشه.

اما نکته اصلی اینجاست که طبق تمام تعریفها، دیزاین فراگیر (Inclusive Design) نباید یک گزینه فرعی باشه. یک طراحی ایدهآل باید از همان ابتدا، همه کاربران رو در نظر بگیره. به جای اینکه یه طراحی خیرهکننده بسازیم و بعد با گزینههای Accessibility اون رو تعدیل کنیم و عملا به یک نسخه بی روح تبدیل کنیم، باید از همون اول، اصول طراحی فراگیر رو در هسته اصلی محصولمون قرار بدیم.
درس مهم
طراحی Liquid Glass نشون میده یک پیشرفت بزرگ در زیباییشناسی و تکنولوژیه، اما یه درس مهم هم بهمون یادآوری میکنه. نوآوری در دیزاین تنها زمانی موفقه که به نیازهای تمام کاربرها، از جمله اونهایی که دنیا رو متفاوت تجربه میکنن، توجه کنه.
به عنوان یک دیزاینر، وظیفه ما فقط ساختن محصولات زیبا نیست، بلکه ساختن محصولاتیه که زندگی همه (منظورم از همه، دقیقا همه هستن) آدمها رو بهتر میکنه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامگذاری توکنها در دیزاین سیستم
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیزاین توکن (Design tokens) چیست؟ و چرا؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
کی و از کدوم روش تحقیق تجربه کاربر (UX) استفاده کنیم؟