چرا ولایت علی(ع) مهم‌ترین پیام پیامبر(ص) در غدیر بود؟

پدیده‌ غدیر از منظر الهیاتی و جامعه‌شناختی، فراتر از یک رویداد تاریخی قابل تحلیل است. در خطابه‌ غدیر، ولایت به‌عنوان محور استمرار نبوت معرفی می‌شود. پیامبر(ص) در مقام نبی و مبلغ، مامور به ابلاغ خلافت بلافصل علی(ع) می‌شود. این ماموریت، به‌صراحت از جانب خداوند تایید و تثبیت شده است. در نظام معرفتی اسلام، ولایت در امتداد توحید ربوبی و حاکمیتی قرار می‌گیرد. تحلیل عقیده‌ الولایة، نشان می‌دهد که پذیرش ولایت، شرط تمامیت رسالت است. تمثیل (أنت منّي بمنزلة هارون من موسى) نیز بر مشروعیت الهی امامت تأکید دارد.

از منظر  علم تاویل وحی، ولایت رکن بنیادین نظام دینی تلقی می‌شود. در این متن با رویکردی تحلیلی، نسبت بین نصب الهی و ساختار سیاسی دین مورد بررسی قرار گرفته خواهد شد. هدف بازشناسی جایگاه علی(ع) در منظومه توحیدی دین و تحلیل پیام غدیر است.

در میانه‌ آفتاب رسالت، غدیر با پیامی که رسالت را به اوج و کمال می‌رساند، چون خورشیدی تازه می‌درخشد. روز غدیر، نه فقط واقعه‌ای تاریخی، بلکه لحظه‌ای قدسی در سرنوشت دین اسلام و شیعه معرفی می‌شود. در آن روز، ندای (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ) به ولایت علی(ع) پیوند می‌خورد. پیامبر(ص) بر بلندای غدیر، ماموریت خویش را با ابلاغ ولایت به نهایت می‌رساند. این ماموریت، نه امری اجتماعی بلکه عهدی الهی در امتداد توحید بود.

بی‌شک ولایت علی(ع)، امتداد هدایت نبوی و تجلی نصب إلهی در زمین است. پس آیا جامعه‌ دینی، بدون پذیرش این ولایت، به کمال خواهد رسید؟

  • به راستی چگونه هرمنوتيك وحی می‌تواند جایگاه ولایت را در ساختار قدرت اسلامی تحلیل کند؟

  • در فقه سیاسی شیعه، چه تفاوتی میان مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی در بحث رهبری وجود دارد؟

  • آیا می‌توان انکار ولایت را صرفا یک اختلاف فقهی دانست یا باید آن را مقابله با اراده الهی تلقی کرد؟

  • چه رابطه‌ای میان نص قرآنی، سنت نبوی و نصب ولایت در اندیشه کلامی تشیع برقرار است؟

  • در بستر معرفت‌شناسی دینی، ولایت چه نقشی در تحقق توحید در حاکمیت ایفا می‌کند؟

متن پیش‌رو، تلاشی است برای واکاوی این پیوند قدسی در پرتو قرآن و سنت. با ما همراه شوید، در این تحقیق حقیقت غدیر فراتر از تاریخ، در بطن دین معرفی خواهد شد.

مراجعه به پیج اینستاگرام : qadir.amiralmomenin@

ولایت علی(ع)
ولایت علی(ع)

ابلاغ ولایت، همان پیام ناب رسالت نبوی است.

پیامبر اعظم(ص) در آغاز فراز دوم خطابه غدیر، به عبودیت، ربوبیت و توحید الهی اذعان می‌کند. سپس به‌صراحت اعلام می‌نماید که از سوی خداوند مامور به ابلاغ ولایت علی‌ بن ‌ابی‌طالب(ع) هستند. این ماموریت، خلافت بلافصل علی(ع) را در بطن خود داشته و از منظر علم‌الکلام تطبیقی، بسیار حائز اهمیت است. تحلیل (عقیدة‌الولایة) در سنت اسلامی، نشان می‌دهد که ولایت در امتداد توحید بوده، نه در عرض آن. باور به ولایت، ادامه معرفتی و وجودی پذیرش التوحید فی‌الربوبیة و الحاکمیة است. در نتیجه بدون پذیرش ولایت، رسالت پیامبر(ص) ناقص و ناتمام تلقی می‌شود.

پیامبر(ص) برای تاکید بر مشروعیت الهی امامت علی(ع)، به حدیث معروف (أنت منّي بمنزلة هارون من موسى) استناد می‌کند. این تمثیل، از منظر علم‌القرآن و اسلوب‌های بلاغت وحیانی، نوعی تشبیه تام است.

تشبیه تام، هم شباهت در مقام و هم اشتراک در منشا مشروعیت، یعنی وحی الهی، را بیان می‌کند. بر این اساس، امامت علی(ع) قراردادی یا عرفی نیست، بلکه عینا از منشا الهی برخوردار است. در اصطلاح علم‌کلام، به چنین مقامی (نصبٌ إلهیّ) گفته می‌شود.

مقام تبلیغ، به‌ویژه در برابر نفاق، در قرآن کریم جایگاه برجسته‌ای دارد. آیه (وَلَا تَخَافُوا النَّاسَ وَخَافُونِ) (مائده: ۴۴) بر لزوم شهامت پیامبر در تبلیغ دلالت دارد. در خطابه غدیر، پیامبر(ص) تصریح می‌کند که اگر ولایت علی(ع) را ابلاغ نکند، رسالتش کامل نخواهد بود. از منظر hermeneutics of revelation (علم تأویل وحی)، این موضع‌گیری بسیار معنادار است. زیرا امامت، صرفاا یک امر دنیوی نیست، بلکه رکن اساسی دین و ادامه مسیر نبوت است. امیرالمومنین علی(ع) به‌عنوان حافظ دین و حامل اسرار وحی، استمرار‌دهنده هدایت نبوی است.

منابع:

شریف‌الرضی، نهج‌البلاغه، خطبه ۳؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۴؛ طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۴۵۷؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۷؛ ابن‌حجر، الصواعق المحرقة، ص۱۲۵؛ قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۴؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۲۹؛ طوسی، الأمالی، مجلس ۳۶.

غدیر، نقطه‌ تلاقی نبوت و سیاست الهی

پیامبر(ص) در بخشی دیگری از فراز دوم خطابه غدیر، نسبت به اهل نفاق و سوء‌ظن هشدار می‌دهند. این هشدار، از منظر (جامعه‌شناسی دینی قدرت) بسیار قابل‌تامل است. انکار ولایت علی(ع) نه به‌دلیل استدلال عقلی، بلکه ناشی از حسد، حب مقام و انگیزه‌های سیاسی بود. در فقه سیاسی شیعه، انکار نصب الهی امامت، خروج از مسیر حق تلقی می‌شود. این انکار یک اختلاف‌نظر فقهی ساده نیست. بلکه نوعی تقابل با اراده الهی است. شناخت دقیق جایگاه علی(ع) به‌مثابه ولایت مطلقه الهی، وظیفه اهل علم است. به همین منظور علمای دین باید تلبیس و نفاق را از حقیقت ولایت تشخیص دهند.

در واپسین بخش از فراز دوم، پیامبر(ص) به اولویت و محبوبیت ابلاغ ولایت علی(ع) نزد خداوند اشاره می‌کند. بر این اساس این جمله کلیدی، نشان‌دهنده جایگاه محوری ولایت در ماموریت نبوی است.

(هیچ‌چیز نزد خداوند محبوب‌تر از ابلاغ ولایت علی(ع) نیست) (حدیث پیامبر در خطابه غدیر).

این گزاره، از منظر توحید در تشریع، تاکیدی است بر الهی‌بودن ساختار حکومت اسلامی. رهبری در اسلام باید بر اساس نصب الهی باشد، نه بیعت مردمی یا اجماع عرفی. ولایت علی(ع) همانند منصوص من الله است و ترک آن، دین را از روح تهی می‌سازد. این موضوع، محل تلاقی میان فلسفه وحی، سیاست الهی و ساختار ولایت در اسلام است. در غیاب ولایت الهی، دین به قالبی بی‌محتوا و جامعه اسلامی به بی‌راهه منتهی خواهد شد.

منابع:

مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۷۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۶۹؛ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۲۳؛ طبری، دلائل الامامة، ص۱۸۷؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۹، ص۲۲.

مراجعه به پیج اینستاگرام : qadir.amiralmomenin@

در نتیجه

در نتیجه واقعه غدیر، نه صرفا یک اعلام سیاسی، بلکه نقطه اوج پیوند سه‌گانه توحید، نبوت و امامت در منظومه فکری اسلام است. نصب الهی امیرالمومنین علی(ع) نه یک انتخاب بشری، بلکه تجلی اراده خداوند در استمرار هدایت آسمانی پس از ختم نبوت است. در نظام فقه‌سیاسی شیعه، ولایت نه‌تنها شرط کمال دین، بلکه معیار تمایز میان رهبری الهی و برداشت‌های زمینی از قدرت است. ولایت بر اساس hermeneutics وحی، خوانشی قدسی از سیاست و حکمرانی است. پس انکار آن، عدول از نص و غفلت از طرح الهی در سامان‌دهی جامعه دینی به شمار می‌آید. پیامبر(ص) با ابلاغ غدیر، امامت را به‌عنوان ادامه حقیقت نبوت تثبیت کرده و چارچوب و محتوای هدایت‌بخشی را برای پیکره اسلام بنیان نمود.