«نمی‌فهمد فهمیدنِ دنیا چه غمی دارد.»

زمانی که عنصر پراکنده ی در فضا بودم فکرش را هم نمیکردم روزی در سیاره ی زمین پا بگذارم سیاره‌ای آبی و غیر قابل تحمل انسان های رانده شده از جایی که می‌گویند بهشت نام دارد بهشتی بی نقص که حوای خطاکار لیاقتش را نداشته چه بدانم همه اینها را اینها می‌گویند البته داستان خوبی برای سرگرم بودن در اینجاست . می‌دانید که اینجا را نمی‌شود تحمل کرد و نیاز داریم به افسانه به قصه های خیالی




راستش سیاره ما ادم ها دیگر احتیاجی به آدمهای موفق ندارد، این سیاره به شدت محتاج افرادِ صلح جو، درمانگر، ناجی، قصه گو و عاشق است.


از زمانی که جنینی درون زنی بودم تا همین الان که انسان دو پای خطاکارم نتوانستم با زندگی انسانی خو بگیرم و این دردسر های زیادی برایم داشته درد درک نشدن را نمی‌دانم چگونه برایتان بنویسم اصلا کدام کلمه می‌تواند بیانگر حس بدم باشد من حتی خودم نمی‌توانم خودم را بیان کنم .

این متن قرار بود طولانی تر باشه ولی نتونستم ادامه ش بدم بخاطر عوامل محیطی


.......



من همیشه سعی میکنم آدم مهربون و خوش اخلاقی باشم ولی وقتی روزی حالم خوب نبود و ساکت شدم اطرافیانم ناراحت میشن ازم ، میدونید انتظار دارن همیشه خوب باشم ولی من نمیتونم ....
الان که اونا قهر کردن داشتم به این فکر می‌کردم من که از اونا توقع نداشتم بیان حالمو خوب کنن یا بخاطر حال بدم رعایت کنن و زیاد اذیتم نکنن ولی نه تنها پیشم نبودن بلکه بیشتر اعصابمو بهم ریختن و این برام جالب بود . ادمیزادانِ....
کاش آدما مهربونتر بودم



اگر جامعه که در آن زندگی می‌کنید بیمار است، لزومی ندارد اجتماعی باشید.





نه مایک دیدی که همه به یه اندازه شانس ندارن
نه مایک دیدی که همه به یه اندازه شانس ندارن


آره... ولی شما هم در حد خودتون خوبید شما تونستید
آره... ولی شما هم در حد خودتون خوبید شما تونستید


منم همین طور مایک
منم همین طور مایک
دوست دارم به بیشتر آدما بگم
دوست دارم به بیشتر آدما بگم
سالیوان مهربونم
سالیوان مهربونم