Karma در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه باران خون منطق بیچاره دستی بر سر قلب کشید روح پاره پاره ام در آغوششان کشید همگی...
ghost در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه پاییزی برای تغییر (دیدار با یک رفیق ویرگولی ) دیدار با یک دوست ویرگولی +عکسای دانشگاه +یکم غر
بشیر صابر در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه وقتی خودم رو دوست دارم در مورد عزت نفس، چیزی که در مدرسه یاد نگرفتیم
Kasra در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه بلا بلا بلا، Quoi؟ کلاهی که میگردی سرت بذاری رو قبلا سرت گذاشتن!
خودنویس در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه چرا آدم های سمی جذابن ؟ آدم های سمی یه چیزی دارن که ما رو حسابی به خودشون جذب میکنن . یه چیزی...
Karma در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه یک خیابان بی انتها برای رفتن گاهی قدم میزنم تا شاید باری که بر دوشم نهاده شده سبک تر شود تا شاید از...
Mani در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه پرتگاه.. تمام راه را بی وقفه در فکرش بودم..بطور مداوم در ذهنم مرور میشد، نه یک...
فاطمه در سرزمین نوشته های رنگی ۱ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه ذهن عربده کش 🔱 این یک دو راهی نیست ... اصلا هیچ راهی نیست . حس عجیبی دارم .
هِسان در سرزمین نوشته های رنگی ۲ ماه پیش - خواندن ۴ دقیقه رویایی دارم، نیموپارا! نامه ای به تو که امیدوارم بعد ها بخوانی؛
فاطمه در سرزمین نوشته های رنگی ۲ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه طبیعتی از عشق و مرگ ❤️🩹🖤 صبر ؟ نه نمی کنم ، بی صبری را زندگی میکنم...