تاوان جمهوریت

به نظر می آید اکنون بهترین آن، برای نگارش چنین مطلبی است؛ چرا که اگر قبل از موسم انتخابات آن را بر زبان می آوردیم، متهم به دو رویی و نفاق میشدیم و چنانچه بعد از روی کار آمدن دولت جدید به سراغش میرفتیم، عنوان سد راه و مخالف دولت اسلامی و انقلابی را بر جان میخریدیم؛ اما کنون را برگزیدیم، شاید از چنین القابی برحذر باشیم و سخن خود را در نهایت خیرخواهی و مصلحت طلبی و مطالبه گری بیان نماییم؛ هرچند اطمینان داریم حالا نیز از آماج تیرهای زهرآگین افترا مصون نخواهیم ماند...

جریان موسوم به انقلابی و حزب اللهی در کشور، از سال ۱۳۸۸ که توانست با پیروزی قاطعی نسبت به جبهه مقابلش، سکاندار هدایت کشور شود و رقیبانش را عملا از صحنه سیاست و حکمرانی مملکت خارج نماید، خود را در آغاز راهی روشن میدید که انتهای آن، آرمان های اصیل و نابش را بدست خواهد آورد. به نظر میرسید با شکست دادن حریف های نسبتا پر زور، فضا برای گفتمان سازی اعتقادات انقلابی و مقدمه سازی برای ظهور و جامعه مهدوی و مضامینی از این قبیل، گشایش یافته و مردم استعداد پذیرش چنین اتمسفری را دارا هستند؛ اما از سال ۱۳۹۲ که در کمال ناباوری به حریفشان شکست خوردند، تا سالها در شوک عدم همراهی قاطبه مردم با آرمانهایشان دست و پنجه نرم می کردند.

صدها افسوس که این جبهه بر خلاف تامل بر علل شکست ناگهانی خود و در عوض، گرایش کم نظیر به سمت مخالف و جریانات موسوم به دوم خردادی ها، شروع به انتقاد از عموم ملت و بی بصیرتی شان در مواجهه با صحنه های مختلف سیاسی کردند.

به نظر میرسید نگاه عمومی ایشان به وضعیت کلی مردم ایران، با صفاتی چون کوفی صفت، غربزده، ماهواره بین، چشم و گوش بسته و فریفته آمریکا توصیف می شد.

از نگاه آنها مردم تا رسیدن به آرمانهایی که اینان مدعی شان هستند، فرسنگ ها فاصله گرفته اند، توسط جریان اصلاح طلب در طی انتخابات های مختلف فریب خورده اند و هرگاه به نفعشان رای میدهند فهیم و بصیر شناخته میشوند و چنانچه به ضررشان انتخاب کنند، غفلت زده...

اما نگاهی موشکافانه تر به اتفاقات ۱۰ ساله اخیر ایران نشان میدهد، این جریان درک درستی از هر آنچه در کف جامعه و زندگی روزمره مردم به وقوع میپیوندد، نداشته اند.

فرض کنید به یکباره تمامی تشکلات دانشجویی به اصطلاح انقلابی را در کشور تعطیل کنند، آیا تغییر محسوسی در شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه ایجاد خواهد شد؟...

این یعنی بحران بزرگ عدم تاثیر گذاری که جبهه انقلاب سالها به آن دچار بوده است...

روشن است که نتیجه انتخابات در یک روز جمعه از ماه خرداد مشخص نمی شود و در واقع هر روز، یک انتخابات بزرگ در مملکت برگزار می شود و نتیجه آن بر حیات اجتماعی تاثیر گذار خواهدبود...

در مسئله توافق هسته ای و موضع در مقابل کشور های غربی، کدام جبهه رای مردم را بدست آورد؟

در مورد مفاهیمی همچون آزادی، گرایشات مردم به کدام سمت و سوی فکری است؟

در مورد کلماتی همچون افراطی ها و کاسبان تحریم، مردم به چه کسانی می اندیشند؟

کدام طرف با تنگ کردن حلقه محاصره اقتصادی و به اصطلاح فدا کردن ملت در مقابل آرمانها، سفره ها را کوچک و کوچک تر می کنند؟

بدیهی است که منظور از بیان این دوگانه ها، نه تبیین حق و باطل، بلکه نوع روایت و ادبیاتی است که حتی در بیشتر اوقات مصادره بالنفع شده و در بستر جامعه رواج دارد....

با شکست خوردن در این گونه انتخابات ها، این جبهه خود را از سطح عمومی مردم بالا کشید و در صندلی حکومت نشست، به جای آنکه از صندلی خود مردم با آنها به گفتگو بنشیند.

در مواقع مختلف، آنها را به دلیل انتخاب های اشتباهشان مواخذه کرد، آنها را فریب خورده دید و تمام تلاشش را در صدد تبصیر و آگاهسازی مردم غافل، به کار برد. حال آنکه در هیچ یک از چالش های مردم زیر خط فقر، با آنها نبود، و مردم را در معادلات جاری، حذف کرد و صرفا در دو هفته باقیمانده به انتخابات، مردم را با نگاهی ابزاری به صحنه فرا میخواند.

نتیجه آن شد که حتی در سال ۱۳۹۶ با آنکه اتحاد قابل ملاحظه ای در جبهه مذکور به وقوع پیوست و فرد بسیار متعهد و کارآزموده ای همچون آیت الله رئیسی کاندیدای مورد حمایتشان بود، دوباره گفتمان به پیروزی منتهی نشد.

حال در سال ۱۴۰۰ گلایه های مردم از فاصله عمیق بین خواسته هایشان و ادعاهای مسئولین نه تنها کاهش نیافت بلکه سیر صعودی پیدا کرد و عملا طیف معروف به اصلاحات را به محاق کشاند.

حجم بالای شرکت کننده در انتخابات اخیر بسیار مایه افتخار و شعف است اما باید به این نکته توجه کرد که بیش از نیمی از جامعه به وضع موجود شدیدا معترض هستند. این پدیده، همان تاوان جمهوریت است. تاوانی که مسئولان حکومت اسلامی باید پیرامون عملکردشان در قبال مردم پس دهند. نظام اسلامی بنیان گذاشته شده توسط امام خمینی، تنها متکی به نهاد های انتصابی خاص و بری از مطالبه نیست، بلکه مقبولیتش را جمهور تعیین خواهد کرد؛ جمهوری که اکثریت قریب به اتفاق آنها نه ضدانقلابند نه اپوزیسیون، نه تکمیل کننده های پازل دشمن و نه وطن فروش...

ایشان نیز مردمند...، پیش از آنکه نیاز به بصیرت افزایی داشته باشند، خواهان چندگرم گوشت در سفره هایشان هستند، خواهان پایان یافتن توجیهات آبکین مسئوالشان هستند، خواهان نگاهی مفتخرانه و باعزت به شان و جایگاهشان،...

امید است با روی کار آمدن دولت جدید، مدیران و وزیران جدید نیز همچون خود آیت الله رئیسی قویا معتقد به برقراری عدالت و رفع تبعیض در جامعه باشند و تجربه تلخ سالهای نه چندان دور را تکرار نکرده و این مردم را به خواسته های برحقشان برسانند...

برای دریافت فایل کامل نشریه کلیک کنید.

هادی پایدار| پزشکی ورودی 97
هادی پایدار| پزشکی ورودی 97
http://t.me/zoha_mag