نبرد فضایی میلیاردرها
مجموع خالص دارایی جف بزوس، ایلان ماسک و ریچارد برانسون به بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار می رسد. این مبلغ حتی از تولید ناخالص ملی ایرلند هم بیشتر است. این سه نفر تصمیم گرفتهاند مبلغ هنگفتی از ثروت خود را برای تعقیب رویای سفر به فضا صرف کنند. تصمیمی که باعث ایجاد یک مسابقه فضایی مدرن بین مردان فوق ثروتمند جهان - به جای کشور ها- شده است.
شرکتهای فضایی که توسط این سه میلیاردر تأسیس شدهاند، اهداف و دیدگاههای نسبتا متفاوتی را در مورد چگونگی دستیابی به فضا دنبال میکنند. در این میان، هرگز پویایی این سه غول سرمایه داری، به اندازه امروز نبوده است. تا حدی که برانسون و بزوس شخصا به فضا رفتهاند و ماسک موفق به ارسال فضانورد به ایستگاه بین المللی فضایی شده است.
اما کدام میلیاردر واقعا برنده این مسابقه فضایی است؟ جواب این سوال بستگی به این دارد که شما چگونه به این داستان نگاه میکنید.
چشم انداز
این سه شوالیهی جنگ ستارگان، قبل از راهاندازی شرکتهای فرازمینی خود، ثروت انبوه خود را از صنایع کاملا متفاوتی بدست آوردهاند (ماسک در پرداختهای آنلاین و ماشینهای الکتریکی، بزوس با آمازون و برانسون با امپراتوری کسبوکارهای متفاوت با برند ویرجین). با این وجود، همگی شرکتهای فضایی خود را در بازه زمانی نزدیک به یکدیگر تأسیس کردند و به شناخته شده ترین چهرهها در مسابقه فضایی قرن بیست و یک بدل شدند. جنگ سرد قرن ۲۱، نه بین قدرتهای جهانی شرق و غرب که بین ابر سرمایه داران بازار در حال وقوع است. رقابتی که بازیگرانش تا ابد تنها نخواهند ماند و به زودی شرکتهای کوچک و بزرگ فضایی به این بازی پا می گذارند. صدها استارتآپ فضایی در سراسر ایالات متحده و جهان وجود دارند که بر روی همه چیز از فناوری ماهوارهای گرفته تا هتلهای در حال گردش به دور زمین تمرکز دارند. SpaceX، Blue Origin و Virgin همگی از طریق مشارکت با ناسا و ارتش ایالات متحده، سود زیادی بردهاند و هر سه به رقابت و گهگاهی نیز با مشارکت با دیگر شرکتهای هوافضای قدیمی مانند Boeing و Northrop Grumman و United Launch Alliance این مسیر را ادامه میدهند.
ایلان ماسک
در این مسابقه فضایی، تماشاچیان معمولا اسپیس اکس را به عنوان پیشتاز اعلام می کنند. شرکتی که در سال 2002 تاسیس شد، موشکهایی ساخته است که میتوانند ماهوارهها و سایر محمولهها را به مدار زمین بفرستند. سفری مافوق صوت که به سرعتی بیش از 27000 کیلومتر در ساعت نیاز دارد. رویای بی انتهای ماسک حالا یک صورت فلکی 1500 قطعهای از ماهوارههای اینترنتی به نام استارلینک ساخته است. او برای پیشرفت در این مسیر، اینترنت ماهوارهایی خود را برای رسیدن به منابع مالی بیشتر بشدت تبلیغ میکند. درآمدی پایدار که حتی از موشکهای فضایی قابل اعتماد این شرکت نیز پر سودتر خواهند بود. ماسک به تکنولوژیای دست یافته که موشک را بعد از پرتاب فرود بیاورد و از آن برای پرتابهای بعدی استفاده کند که به لطف این فناوری قراردادهای نظامی عظیمی با ناسا و دولت ایالات متحده را برنده شده است. در کنار موشک فالکون 9، ماسک فضاپیمایی را توسعه داد که با موفقیت فضانوردان را به ایستگاه فضایی بین المللی می برد. در گام بعد اسپیس ایکس روی فرستادن انسان ها به ماه و مریخ سرمایه گذاری میکند.
نمی توان انکار کرد که SpaceX با شکستن رکوردها، تاریخ سازیهای گوناگون و انجام کارهایی که متخصصان صنعت فضایی زمانی آن را غیرممکن می دانستند تاثیر بسزایی نداشته است. این شرکت تقریباً به تنهایی صنعت ساخت موشک فضایی را متحول کرده است. صنعتی که تا چند دهه قبل از ظهور اسپیس ایکس نسبتاً راکد و بدون پیشرفت ماننده بود.
از سوی دیگر، ایلان ماسک نه به فضا سفر کرده است و نه گفته که چه زمانی این کار را انجام خواهد داد. بارزترین اظهار نظر او در مورد این موضوع این بود که "دوست دارد در مریخ بمیرد، نه در اثر سقوط بر آن." در این راه اسپیس ایکس هدف خود را "چند سیارهای کردن زندگی بشر" دانسته و از رقبای خود به دلیل تلاش برای کسب سود از این صنعت انتقاد کرده است.
جف بزوس
اگر یک میلیاردر مصر باشد که موشک فضایی را با کمال صبر و حوصله بسازد، آن کسی نیست جز بزوس است. او Blue Origin را در سال 2000، شش سال پس از راهاندازی آمازون تأسیس کرد و شعار "Gradatim Ferociter" را برای آن انتخاب کرد. یک عبارت لاتین که "گام به گام، وحشیانه" ترجمه میشود. نماد خوش شانسی این شرکت نیز یک لاک پشت است و به داستان لاک پشت و خرگوش اشاره میکند که آهسته و پیوسته در مسابقه غیرممکن برنده می شود. دیدگاهی که آن را می توان رودرروی مسیر سریع پیشرفت اسپیس اکس قرار داد.
سالها اطلاعات این شرکت محرمانه بود، اما اکنون اهداف آن بتدریج مشخص شده است. بزوس دومین فرد ثروتمند جهان، میخواهد مردم را برای زندگی و کار به مستعمرات فضایی گردان در فضا بفرستد. تا پس از رسیدن زمین به مرحله ی کمبود انرژی، شرایط ادامه حیات انسان را در فضا بهتر کند. او Blue Origin را به منظور توسعه ارزانتر موشک و فضاپیما که برای مهاجرت به مسکن فرازمینی ضروری است، راهاندازی کرده است. این شرکت همچنین برنامههایی را برای ساخت یک فرودگر و یک دهکده قابل سکونت برای انسان روی ماه ارائه کرده است.
از پیشرفت های این شرکت می توان به نیو شپرد - موشک زیرمداری کاملاً مستقل و قابل استفاده مجدد Blue Origin اشاره کرد. این موشک گام اولیهایی به سمت ایجاد فناوری برای ساخت فرودگر ماه است و به این شرکت تجربه لازم برای فرود ایمن بر روی ماه را می دهد.
این شرکت همچنین کپسول نیو شپرد خود را برای گردشگری فضایی زیرمداری استفاده میکند. تجارتی که در آن میتواند به افراد ثروتمند جویای هیجان، بلیط سفر به مدار زمین بفروشد. بزوس و سه نفر دیگر اولین مسافرانی بودند که سوار بر کپسول نیو شپرد با سرعت بالا برای 11 دقیقه این تجربه را امتحان کردند.
نیو شپرد همچنین بالاتر از موشک برانسون در ارتفاع 100 کیلومتری یعنی مرز شناخته شده رسیدن به فضا پرواز میکند، فاصلهای که ۲۰ کیلومتر بالاتراز شرکت برانسون است.البته جدای از این پروژه ها Blue Origin همچنان روی فناوریهای جاهطلبانهتر هم کار میکند. یک پروژه عظیم برای ساخت موشک فضایی نیوگلن، طرح ریزی شده است. همچنین موتورهای موشک نیوگلن خود را به شرکت United Launch Alliance که با سرمایهگذاری مشترک لاکهید مارتین و بوئینگ کار می کند، میفروشد.
اسپیس ایکس در رقابت با بلو اوریجین در چندین قرارداد پرسود دولتی برنده شده است، از جمله قرارداد فرودگر ماه ناسا، که باعث اعتراض شدید بلو اوریجین شد.
به طور جداگانه، آمازون همچنین اعلام کرده است که قصد دارد مجموعهای از ماهوارههای ارتباط اینترنتی مانند Starlink SpaceX را ایجاد کند. اگرچه Starlink در واقع بر اساس ایدههایی است که برای اولین بار در دهه 90 مطرح شد، ماسک اغلب بزوس را به "کپی برداری محض" متهم کرده است.
ریچارد برانسون
اخیرا رقابت برانسون و بزوس در کانون توجه قرار گرفته است. جالب است که Virgin Galactic برانسون تقریباً با همان ایده تجاری Blue Origin تأسیس شد تا مشتریان را با پروازهای مافوق صوت به لبه فضا ببرد. اما فناوری Virgin Galactic بسیار متفاوت است (استفاده از یک هواپیمای فضایی بالدار به جای موشک).
اگرچه برانسون مدتها متعهد شده بود که اولین شوالیه میلیاردر فضایی باشد که واقعاً به فضا سفر میکند، ویرجین گالاکتیک با چندین مانع بزرگ روبرو شد، که برنامههایش را سالها به عقب انداخت. یک حادثه غم انگیز در طول پرواز آزمایشی SpaceShipTwo این شرکت در سال 2014 باعث کشته شدن کمک خلبان پرواز شد.
با این حال، در نبرد برانسون علیه بزوس، برانسون حداقل در یک مورد می تواند به خود ببالد. Virgin Galactic زودتر موفق به ارسال انسان به فضا شده است. از آنجایی که این هواپیمای فضایی به دو خلبان و خدمه پرواز نیاز دارد، تعدادی از کارمندان Virgin Galactic به عنوان خدمه در پروازهای آزمایشی به فضا فرستاده شده اند. در مجموع این شرکت هشت نفر فضانورد را از جمله چهار خلبان، برانسون و گروهی از کارمندان Virgin Galactic را قبل از اولین پرواز سرنشیندار Blue Origin به فضا فرستاده است.
ناگفته نماند که برانسون یک موشک به نام LauncherOne نیز به فضا و مدار زمین فرستاده است. شرکت Virgin Orbit که در سال 2017 از ویرجین گالاکتیک منشعب شد، اولین دسته از ماهوارههای خود را در ژانویه همان سال به مدار زمین فرستاد. اگرچه LauncherOne که از زیر بال هواپیمای بوئینگ 747 بلند میشود، بسیار کوچکتر از موشکهای فالکون 9 ماسک یا موشک نیو گلن بزوس است، اما یک موشک پیشرو در صنعت فضایی شناخته می شود.
البته ویرجین گالاکتیک چشماندازهای بلندمدت جسورانهی دیگری نیز دارد، از جمله ساخت یک جت مافوق صوت زیر مداری، که میتواند به جای هواپیما مردم را با سرعتی سرسامآور بین شهرها جابهجا کند.
در انتها، هر سه میلیاردر، جاهطلبیهای فرازمینی مشابه ولی در عین حال متمایزی را شروع کرده اند. هدف نهایی این است که بخش خصوصی صنعت فضایی، ماهوارهها، انسان و یا محمولههای فضایی را ارزانتر و سریعتر از آنچه در دهههای گذشته ممکن بود به فضا برساند. این مسابقه ایی است که برنده آن هر کسی که باشد، تمام انسانها از پیشرفت آن به مرور زمان بهرمند می شوند.
مطلبی دیگر در همین موضوع
مغزی که خود را تغییر می دهد (قسمت 1)
مطلبی دیگر در همین موضوع
به دنیا آمدن ما چقدر احتمال داشته است
بر اساس علایق شما
کنکور فتالیتی!