https://magiran.com/R494316
چه دانش آموزانی در زمینه آسیب های اجتماعی به کمک و حمایت ما نیاز دارند؟ چند نمونه
یک مددکار : « موارد » و موقعیت های مختلفی هستند که مددکاران اجتماعی و مدیران مورد در مدارس می توانند و باید نسبت به آن ها ، توجه داشته باشند و خدمات مورد نیاز را به ایشان ارائه کنند. در اینجا ، چند نمونه را مرور می کنیم. شما این فهرست را تکمیل نمایید.
- والدین کودک درگذشتند و او تلاش می کند که هزینه های زندگی خود ، دو خواهر و برادر کوچکترش را تامین کند و از آنان مراقبت نماید.
- کودک ، دوازده ساله است و چندین بار از خانه فرار کرده است. وقتی در خانه است ، مدام در برابر والدین اش ، نافرمانی می کند و به سخنان منطقی آنان گوش نمی دهد.
- کودک ، هشت ساله است و هر روز پس از بازگشت از مدرسه ، در مزرعه کار می کند.
- نوجوان ، چهارده ساله است. او طی دو هفته گذشته بیمار بوده است. پدر و مادر او را به درمانگاه بردند ، اما هنوز خوب نشده است.
- کودک ، دوازده ساله است. او هر روز در گوشه ای از یک خیابان شلوغ می ایستد و گدایی می کند.
- نوجوان ، چهارده ساله است و با مادر و پدرخوانده خود زندگی می کند. مادرش پس از مرگ پدر ، دوباره ازدواج کرد. پدر ناتنی وی ، هزینه های مدرسه اش را پرداخت نمی کند و می گوید به او ربطی ندارد و تنها هزینه های خواهر ناتنی نوجوان را می پردازد.
- کودک ، نه ساله است. او می گوید که مادرش وقتی او کاری را به خوبی انجام نمی دهد سر او فریاد می کشد.
- کودک ، ده ساله است.پدر و مادرش ، هر دو فوت کردند و او با عمه و عمویش زندگی می کند. معلم متوجه شده است که او هر وفت به مدرسه می آید ، یک جای بدنش کبود شده است.
- کودک ، ده ساله است. او بطور منظم به مدرسه می رود ، اما خانواده اش توانایی مالی ندارند تا برای او لباس مدرسه و لوازم تحریر تهیه کنند.
- کودک ، هفت ساله است. خانواده وی با خرده فروشی زندگی می کنند. در دو روز گذشته ، نتوانستند چیزی بفروشند. او در دو روز گذشته تنها یک وعده غذایی داشته است.
- کودک ، هشت ساله است. مادرش فوت کرده است و پدرش بیشتر پولش را صرف خرید مواد می کند و پول کمی برای غذای او و دو خواهرش می ماند. او وقتی پدرش خانه نیست ، باید از خواهرانش مراقبت کند. پدرشان وقتی خانه است ، بیشتر وقت ها خواب است و اغلب هم با او و خواهرهایش با خشونت رفتار می کند.
- نوجوانان ، سیزده ساله است. او به مدرسه نمی رود. او مجبور است کار کند.
- کودک ، هشت ساله است. وقتی مادرش فوت کرد ، پدرش او را به پرورشگاه سپرد چون قادر به نگهداری از او نبود.
- کودک ، دوازده ساله است. او می گوید نمی تواند با پدر و مادرش کنار بیاید. برای همین خانه را ترک کرده است و حالا جایی برای زندگی ندارد و در کنار دیگر کودکان و نوجوانان ، در خیابان زندگی می کند.
- نوجوان ، چهارده ساله است. پدرش پول کافی برای تامین هزینه های او و سایر فرزندانش را ندارد. برای همین ، او ناچار شده است با یک مردی که خیلی از او بزرگتر است ، ازدواج کند.
- پدر یک کودک ، الکل مصرف می کند و بیشتر درآمدش را برای همین خرج می کند. او در بیشتر اوقات ، همسر و فرزندش را مورد خشونت قرار می دهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آماده واکنش سریع در برابر آسیب های اجتماعی باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
رویکرد جامعه محور در پیشگیری از آسیب های اجتماعی چیست و چند مرحله دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
مراقب « بچه دزد » ها باشید.