https://magiran.com/R494316
یک اشتباه رایج در پیشگیری از آسیب های اجتماعی : تمرکز صرف بر تحلیل های پارادایگماتیک
یک مددکار : سال های طولانی است که چندین نظریه در روانشناسی و جامعه شناسی ، که اغلب نیز رویکرد کارکردگرا و ساختاری دارند ، نظریه های جریان اصلی ، پارادایگماتیک و مسلط در حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی را تشکیل می دهند و همین رویکرد نیز به نظام سیاستگذاری ، مدیریت و برنامه ریزی در این حوزه ، گسترش پیدا کرده است.
این در حالی است که رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی را می توان از منظر نظریه های دیگری نیز بررسی نمود که به «رویکرد انتقادی» مشهور هستند.
اجازه بدهید ، گرایش به مصرف مواد را از دو منظر « نظریه های مسلط » و « نظریه های انتقادی » مقایسه کنیم.
برای سادگی در تحلیل ، چند نمونه از متغیرهای دو رویکرد را با هم مقایسه می کنیم.
- (1) متغیرهای تحلیل گرایش به مصرف مواد از منظر « نظریه های مسلط » - MainStream Theories
- شکست تحصیلی
- شکست عاطفی
- اضطراب و افسردگی
- تعیین کننده های اجتماعی سلامت
- (2) متغیرهای تحلیل گرایش به مصرف مواد از منظر « نظریه های انتقادی » - Critical Theories
- خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان
- مصرف رسانه ها و کالاهای فرهنگی
- مقاومت در برابر هنجارهای مسلط والدین
- زندگی روزمره
اکنون پرسش مهم این است که آیا می توان گرایش به مصرف مواد در بین نوجوانان و جوانان را بدون توجه به متغیرهایی چون سبک زندگی ، تحلیل نمود؟ پاسخ این سوال ، میزان کارایی و اثربخشی رویکردهای مدیریت و برنامه ریزی در پیشگیری از آسیب های اجتماعی را تعیین می کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
به مخاطرات محیطی تهدید کننده دانش آموزان ، توجه کنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا می دانید پیشرفت تحصیلی ، یکی از پیش بینی کننده های خطرپذیری دانش آموزان است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، با آموزش مهارت های خودمراقبتی ، کار به به پایان نمی رسد.