حسرت؛ در ستایش زندگی نازیسته

شاید در زندگی به نقطه‌ای از شکست برسید و حس کنید در دالان سرخوردگی گیر افتاده‌اید اما در این دالان تنها نیستید؛ چه بسیار انسان‌ها هستند که در زندگی به چنین نقطه‌ای می‌رسند اما نکتۀ مهم این است که قرار نیست از این دالان خارج شوید و همیشه شادمانه زندگی کنید. باید رویکردی متفاوت در پیش بگیرید و زمانی که بتوانید شکست را بپذیرید همه چیز در زندگی‌تان تغییر می‌کند. این تمام چیزی است که آدام فیلیپس سعی دارد در کتاب حسرت به شما بگوید.

آدام فیلیپس روانکاوی مشهور است. او معتقد است همۀ ما دو زندگی موازی داریم، زندگی‌ای که در واقع جاری است و زندگی‌ای که آرزو می‌کنیم داشتیم و در موردش خیال‌پردازی می‌کنیم. خطرهایی که نکرده‌ایم و فرصت‌هایی که ازشان استفاده نکرده‌ایم یا برایمان مهیا نبوده‌اند و این زندگی دوم همان زندگی نازیستۀ ما است یا ما آن را به شکل زندگی‌های نازیسته می‌بینیم؛ چون بر این باوریم که فرصت انتخاب این زندگی‌ها در مقطعی برای ما وجود داشته است، اما بنا به دلایلی و شاید زمان زیادی از زندگی زیسته‌مان را صرف پیداکردن این دلایل می‌کنیم.

« آنچه ممکن نبوده است، خیلی راحت تبدیل به داستان زندگی ما می‌شود.»

براساس نظریات آدام فیلپس در کتاب حسرت، زندگی به‌اصطلاح روانی ما تا حد زیادی به زندگی‌هایی پیوند خورده که نزیسته‌ایم، زندگی‌هایی که حسرتشان را می‌خوریم، زندگی‌هایی که می‌توانستیم سکانشان را به دست بگیرید اما بنا به دلایلی از کف رفته‌اند.

چه می‌شود اگر ایدۀ شکست را از معادله و زندگی‌مان حدف کنیم؟

آدام فیلیپس در کتاب حسرت پیشنهاد می‌کند که اگر ناامیدی را نیز به‌عنوان راهی برای ترسیم آنچه واقعاً می‌خواهیم بپذیریم، می‌توانیم به رضایت برسیم. به‌واقع ما تنها هنگامی می‌توانیم اشتیاقهایمان را تاب بیاوریم که دیگران را بر آن داریم تا دست به دست خواسته‌هایمان دهند.

او در کتاب حسرت توضیح می‌دهد که چرا امکان دست نیافتن به خواسته‌هایمان همیشه همچون سایه به‌‌دنبال ماست و در بهترین حالت یاد می‌گیریم که خواسته‌هایمان را به شیوه‌ای کنایی ابراز کنیم، یعنی به خواسته‌هایمان نام آرزو بدهیم. اما در کنارش می‌توانیم این را نیز بیاموزیم که جایی در حد فاصل میان آنچه داریم و آنچه دوست می‌داشتیم، زندگی کنیم.

بریده‌ای از کتاب حسرت:

«اگر یک کودک مرتب به‌خاطر ابراز خشم تنبیه شود، زمانی که خشمگین می‌شود شروع می‌کند به مضطرب شدن و شیوه‌های جلوگیری از ابراز خشم را می‌آموزد. بگذارید این‌طور بگوییم که انفعال و انزوا تبدیل می‌شوند به رهیافت‌های کودک تا میان اجتناب از تجربه و ابراز خشم (ترس از عواقب آن) انتخاب کند. در نهایت، ممکن است چنان خودکار به این وضعیت بازگردد که حتی از خشم درون خود نیز بی‌اطلاع باشد. نیروهای دفاعی به میدان می‌آیند تا خودِ احساس را جایگزین کنند و این کار می‌تواند منجر به آسیب‌های شخصیتی شود (مثلاً پرخاشگری منفعل یا اختلال شخصیت دوری‌گزین)، که تمام روابط آتی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.»

کتاب حسرت دربارۀ بعضی از گونه‌های این زندگی‌های دوگانه است، زندگی‌هایی که جز زیستن کار دیگری نمی‌توان با آن‌ها کرد. می‌توانید این کتاب را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک بخرید.