زن ها ،
دوست داشتنی ترین چیزی هستند که
میشود پیوسته و
بی خستگی
عاشقشان بود و
بود و
بود...
زن ها ،
حجم گونه
یا پروتز لب
نیستند ،
زنها
کمرهای خیلی باریک
و انگشتان کشیده
نیستند ،
اینها
فقط
یک گوشه از
زنانگیست...
زن ها
چای دارچین و هل
دم کردن و
قرمه سبزی
خوب پختن و
لباسها را
خیلی تمیز شستن
نیستند ،
اینها
فقط
بخشی از
آداب خانه داریست...
من فکر میکنم ،
این ظریف های زیبای مهربان ،
که همیشه
در کنارمان
هسنند و
ما
غالبا
بی توجه
از کنارشان رد میشویم ،
مکمل ما مردها
نیستند ،
لازمهٔ وجود ما
هستند ،
این را وقتی فهمیدم که
مادرم ،
همسرم
و دخترم را
در آغوشم گرفته بودم
و به از دست دادن یکیشان
فکر میکردم...
باورم نمیشود که
این حجم از خوبی
بتواند
توی وجود یک آدم
متبلور شود ،
و البته این حجم از حسادت
و حس مالکیت هم...
زنها را
باید دوست داشت ،
باید عاشقانه بوسید
و نگاهشان کرد ،
آرام و مهربان و صادقانه ،
وقتی که دارند غذا درست میکنند ،
وقتی تازه حمام کرده اند ،
وقتی دارند
جوش تو را
میزنند که
زیر باران
سرما نخوری ،
وقتی که با تمام دلشان
مشغول مادری
هستند ،
وقتی
بعد از چند ساعت گشتن توی بازار،
غر میزنند
از پیدا نکردن
لباس یا کفشی که دوست دارند ،
وقتی اخم میکنند از
کثیف بودن مدام اتاق .. .
باید دوستشان داشت ،
زن ها ،
دوست داشتن را میفهمند ،
دوست داشته شدن را
عاشقانه دوست دارند
و البته که
مهرورزانی بی بدیلند ،
دوستشان بداریم
و ببینید که
چطور
بهشت را برایتان
متجلی میکنند...
زن ها ،
این دوست داشتنی های
همیشگی...