13alishah
13alishah
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

جَنگ مینیمال

دو تا لیوان چای آورد. یکی واسه خودش یکی واسه من. کنارم نشست و بدون مقدمه برگشت گفت:
"ولی جنگ بشه خیلی خوب میشه"
در حالی که تعجب کرده بودم و ابروهام توهم رفت گفتم " چطور؟"
یه قلوپ به چای زد و با لبخندی بر لب و نگاهی عاقل اندر سفیه گفت:
" نگاه. اگه جنگ بشه یا می‌تونیم از آب گل آلود ماهی بگیریم و خودمونو ببندیم، یا اینکه جنگ‌زده هستیم و می‌ریم پناهندگی می‌گیریم"
صورتمو ازش برگردوندم و به جلو نگاه کردم. چند ثانیه سکوت کردیم و درحالی که همچنان لبخند پیروزمندانه بر لب داشت، گفتم:
" و یا اینکه تو جنگ کشته می‌شیم"

تَنم اینجاست سَقیم و دل آنجاست مُقیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید