ویرگول
ورودثبت نام
1roman.ir
1roman.ir
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

دانلود رمان من دخترم

دانلود رمان من دخترم
دانلود رمان من دخترم

دانلود رمان من دخترم از گوش کردن به حرف‌های من ترسی نداشته باشید. من مانند کسی هستم که در جوانی مرده باشد؛ زندگی من می‌توانست خیلی بهتر باشد؛ ولی حالا تغییر کرده است.تو دنیای شادو زیبای کودکانه‌ام بودم دغدغه‌هایم چیزهایی مثل داشتن یک دوست، عروسک و رفتن به مدرسه و… بود.




یه خواهر زیبا و دوست داشتنی دارم که دوران مجردی‌اش یک لحظه از دست

خواستگارهاش آرامش نداشت و بالاخره یک نفر نظر اون رو جلب کرد و خواهرم هم از او خوشش اومد.
شب عروسی خیلی خوشگل شده بودم. حتی آرایشگر که هیچ کار خاصی روی من انجام نداده بود همش می‌گفت :
خیلی خوشگل شدی! مهمون‌هاتون باید خیلی باهوش باشن تا بفهن تو عروسی یا خواهر عروس!
من هم فقط لبخند می‌زدم ولی هیچ وقت نفهمیدم اون حرف‌هایی که میزد تعریف از من بود یا کار خودش!
با کفش‌های سفید پاشنه بلندی که تازه خریده بودمش همراه خواهرم و عاشقش بودم، به طرف خونه دویدم و داد زدم :
-اومدن. رسیدن.
دیدم که هردو توی ماشین می‌خندن و واقعا ذوق دارن. زن‌ها شروع کردن به کل

کشیدن و مرد‌ها دست می‌زدن من هم شروع کردم به دست زدن و بالا و پایین پریدم.

دوماد در رو برای عروس باز کرد و پیاده شدن و دست تو دست هم می‌اومدن!
لبخند ملیحی نشست رو لبم و از ته دل براشون آرزوی خوشبختی کردم. رفتم کنار

خواهرم ایستادم تا باهم وارد بشیم. خواهرم خم شد و صدام کرد.
-بله؟!
-امشب بهترین شبه زندگیمه و تو بهترین خواهر زندگیمی می‌دونستی؟
-اوهوم!
-خیلی خوشگل شدی!
_بیشتر خوشحال شدم تا خوشگل!
-هردوش هستی!
لبخند زد و دست تو دست هم وارد شدیم!
بعد از مراسم عروسی توی اتاقم نشسته بودم و بابام داشت به گفته بزرگترها و مامانم «نازم رو می‌کشید»
همین‌طور که گیره‌ها رو از روی سرم برمی‌داشت و چون پشتم بهش بود نمی‌دیدمش گفت:

دانلود رمان من دخترم

دانلود رمان من دخترمدانلود رمانرماندانلود رمان جدیددانلود رمان عاشقانه
https://www.1roman.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید