تا حالا شده به زندگی از یک تعریفی نگاه کنید که تمام تعاریف و دیدگاه های جانبی رو پوشش بده و بتونید حتی ناقص بودن دیدگاه ها و عقاید دیگر رو هم به چالش بکشید ....؟؟
خب چرا پس دیدگاه تکاملی رو تا حالا امتحان نکردید ، دیدگاهی که خیلی طبقه بندی شده میتونه به شما این فرصت رو بده تا اینکه بتونید تمام مراحل و آدم های زندگیتون رو پیش بینی کنید بدون اینکه حتی لازم باشه در کل زندگی تون به کسی جواب پس بدید و حتی بخواهید از کسی عذر خواهی کنید یا برعکس ، دیگران بخواهند از شما عذر خواهی کنند
دیدگاهی که در اون هر احساسی علتی دارد و شما در مورد اینکه چرا یک رفتار را از دیگران و خودتان مشاهده میکنید تعجب نخواهید کرد بلکه به درستی اون رو تحلیل خواهید کرد و میتونید در آینده رفتار های مختلف رو پیش بینی کنید....
خب این دیدگاه چه ویژگی هایی دارد که باعث میشود اینقدر قوی و مستحکم باشد ؟ بگذارید اجزا و پایه های مشترک و اساسی تمام نظریه ها و دیدگاه های موجود درباره زندگی را برایتان بگویم و بگویم که سیستم تکامل چه پیشنهاد هایی دارد.
-اولین پایه: زندگی در آن پاداش و عکس پاداش وجود دارد ، که عده ای به راه های رسیدن به این پاداش ها میپردازند ، عده ای به چرایی پاداش و وجود این پاداش ها میپردازند و عده ای هم اصلا دست به انکار چنین سیستمی میزنند و آن را خیالی و نسبی میدانند
ولی واقعیت سیستم تکاملی چه میگوید ؟
واقعیت سیستم تکاملی میگوید چیزی که حقیقتا در این عالم وجود دارد این است که، پاداش چیزیست که هر موجود زنده ای با کسب آن احتمال بقای خود را بیشتر میکند ، پاداش در اینجا به معنای یک ویژگی است که برای یک جاندار ارزشمند محسوب شود و آن را در لیست ارزش های خود قرار دهد.
نکته دیگر این است که بقا الزاما به معنای زنده ماندن نیست بلکه در جاندارانی مثل انسان بقا به معنای کسب ویژگی هایی است که اهمیت و ارزش محسوب میشوند پس جمله تعریف پاداش را دوباره بخوانید
مثلا تصور کنید دختر خانمی به پسری علاقه مند است ولی در آن زمان با پسر دیگری رابطه دارد این دختر خانم، بقا رابطه خود را بخاطر ارزش ویژگی ای به نام ویژگی علاقه نمیداند بلکه ممکن است ویژگی های دیگر یک رابطه را ارزش بداند .....
خب پس اولین موضوع میشود دیدگاه تکامل به پاداش و عکس پاداش ها در زندگی......
-دومین پایه و اساس دیدگاه ها در رابطه با زندگی مربوط میشوند به اینکه هر چیزی در این عالم که وجود دارد یا تصور میشود دقیقا در چه محیطی قرار دارد و در چه شرایطی پدیدار میشود و چگونه تعاملاتی با محیط دارد این محیط و چیزی که در آن قرار میگیرد میتوانند وجود خارجی یا هر چه در ذهن است ، باشند مثل یک باور یا عقیده و نکته بعدی اینکه الزاما جنس محیط و آنچه در آن قرار دارد لازم نیست که یکسان باشد اجازه دهید مثالی برایتان بزنم مثلا فکر کنید ایده یک اختراعی همزمان در ذهن یک دانشمند و یک فرمانده نظامی ایجاد میشود و میتوان قبول کرد که هر دو نفر در محیط ها و شرایط مختلفی رشد کرده اند و قرار گرفته اند پس میتوان گفت ممکن است نتیجه آن ایده در ذهن دانشمند یک اختراع پزشکی و نتیجه همان ایده در ذهن فرمانده یک سلاح کشتار جمعی باشد ....
۳-سومین پایه هر نظریه در مورد زندگی برمیگردد به یک نیرویی که نیروی برقرای تمام محیط و اجزای درون آن را و تعاملات این اجزا و تعریف تمام پاداش ها و عکس پادش ها را ، تامین میکند و باعث میشود سیستم تکاملی یک سیستم پویا و کاملا زنده و در جریان باشد ما به این نیرو ، نیروی انتخاب طبیعی میگوییم نیرویی که بر اساس طبیعت و منطق میان محیط و اجزای آن و چگونگی تعاریف پاداش و عکس پاداش ، عمل میکند و تصمیم میگیرد که چه چیزی در این عالم انتخاب شود و به بقای خود ادامه دهد و چه چیزی در این عالم حذف شود و از بقایش ساقط شود.
جالب است که این نیرو از جنس زمان است و در اثر گذر زمان است که میتوان اثرات عمل کردن آن را مشاهده کرد و وجود آن را حس کرد
اجازه دهید مثالی ملموس بزنم برایتان
تمام ما در زندگی با انسان های مختلفی در فضای حقیقی و مجازی دوست میشویم ولی یک لحظه تصور کنید که با تمام دوستان و آشنایان ۱۰ سال پیش تان هنوز در رابطه باشید و منظور از رابطه یعنی اوج صمیمیت و رفت و آمد و رفاقتی که با تمام آنها داشته اید .... آیا اگر اینگونه بود میتوانستید به شکل عادی زندگی کنید ؟ و میتوانستید وقتی را برای خودتان بگذارید ؟ و اصلا زندگی متعادلی میتوانستید داشته باشید ؟؟
طبیعتا جواب ما خیر است ، این اتفاق، یعنی حذف شدن خودبخودی انسان ها از زندگی مان ، یک فرایند منطقی است و علتی دارد که میتوان نتیجه عمل نیروی انتخاب طبیعی دانست نیرویی که از جنس گذشت زمان است و میتواند بر اساس محیطی که با دوستانمان در حال تعاملات مختلف هستیم و چگونگی این تعاملات دست به این انتخاب بزند که آیا چنین رابطه ای به بقای خود ادامه بدهد یا خیر؟
پس هر وقت فردی از زندگی تان رفت بدانید که نتیجه منطقی یکسری اتفاقات است که نیروی محرکه تمام این اتفاقات از جنس زمان است و اساس عمل این نیرو کاملا منطقی است و ویژگی اصلی یک نیروی منطقی این است که همیشه بین حالت های مختلف دست به انتخاب بهترین حالت میزند و یادتان باشد که بهترین انتخاب ، انتخابی است که بر اساس ویژگی های اصلی و طبیعت و ذات یک واقعیت باشد ....
شما احتمالا تنها خواهید شد ولی در درونتان دنیایی عظیم از قدرت انتخاب طبیعی وجود دارد ....