ویرگول
ورودثبت نام
20njvan(intp)
20njvan(intp)
خواندن ۱۳ دقیقه·۸ ماه پیش

آزادراه نابودی

نابودی مداین پایتخت ایران به دست اعراب.
نابودی مداین پایتخت ایران به دست اعراب.

خیلی با خودم فکر کردم که آیا خدایی که خالق آسمانها و زمین است با هر اسم و نامی که می خواهی برایش بگذاری چه یهوه چه God چه الله چه خدا چه اهورامزدا نامش زیاد فرقی ندارد چرا که نامهای نیکو همه از آن اوست آیا دستور به این همه جنایت در طول تاریخ بشر داده؟

یاد فیلم pkهندی افتادم که با بازی امیر خان چه خوب این مطلب را بیان کرد بلاخص در یکی از سکانسهای پایانی که از آن راهب پرسید

ما چند خدا دارییم؟ و خودش جواب داد

من میگم دو خدا داریم یکی خدای که همه مارا آفرید که رئوف و مهربان است و دیگری خدایی که شما افریدید که مثل خودتان مکار و ظالم است


https://www.aparat.com/v/WwsCA

(از دقیقه یازده به بعد نکته اصلی فیلم است لطفا چندبار با دقت ان را ببینید بدون تعصب با وجدانتنان قضاوت کنیید)
نکته طلایی و اصل داستان فیلم از زبان پی ک که گفت بیخیال حمایت از منافعت شو والا در این سیاره دیگری انسانی باقی نمی ماند و شخصا معتقدم اصل فلسفه هستی همینه ویک لول بالاتر یعنی داشتن ایثار و از خودگذشتگی

به نظر بزرگان علم و ادب ایران فلسفه هستی عشق است و عشق چیزی جز ترک خودخواهی و منفعت طلبی و داشتن ایثار و از خودگذشتگی چیزی نیست

((((((((خودخواهی و منفعت طلبی ریشه تمامی بدبختی های بشر در طول تاریخ بوده و هست و خواهد بود)))))))))

(البته از انجایی که این مطلب درباره حمله اعراب است باید دقت کرد بین اسلام و اعراب تمایز قائل شد زیرا که اسلام از ما ست زیرا که اکثر علمای طراز اول مسلمان چه شیعه و چه سنی ایرانی بودند و هستند و پان عربیست که اعراب نژاد پرستند دشمن ایران وایرانی است همان هایی که فردوسی در شاهنامه به انان می تازد )

اگر به این سخن را کمی دقت کنییم میفهمیم چرا عده ای اتئیست و منکر خدا هستند آنها دقیقا منکر خدای دومی هستند والا در اعماق وجودشان به خدای اولی اعتقاد دارند

برای هر ایرانی که به تاریخ کشور مینگرد همواره از شکوه و عظمت ایران باستان یاد میکند و افسوس میخورد که آن گذشته با شکوه کجا و امروز مان کجا

متاسفانه عده ای بخاطر اشتباه قید دین را زدند در حالی که تمام حکومتهای باستانی ایران حکومت های دینی البته از نوع اخلاقی بودند و فرقست بین دین خدای خالق مهربان و خدای خلق شده به دست جنایتکاران

تفسیر لا اله الا الله دقیقا همین است یعنی نیست هیچ خدایی جز آن خدای مهربان با هر اسمی که بخوانی

اما جنایتکاران تاریخ بخاطر منافعشان خدایی ساختند برعکس خدای حقیقی که به قول pkمثل خودشان جنایتکار و وحشی است که فقط حافظ منافع آنان است وبس بگذریم

اما تاریخ کشور چرا امپراطور ساسانی سقوط کرد ؟

آیا ضعف بخاطر جنگهای متعدد با رومی ها بود

آیا بخاطر ظلم وستم حاکمان و فساد دربار بود

نظر من هر دوست در اواخر حکومت ساسانی بخاطر مشکلات متعدد در این کشور برخی افراد نالایق روی کار آمدند مثل آن دو دختر خسرو که ریشه تمام مشکلات شدند وجالبی تاریخ آنجاست که اعراب از ستون پنجم خود یعنی زن ناآگاه واحمق ایرانی(زنان امروز با زنان هزار سال پیش ایران هیچ فرقی ندارند جز در ظاهر و الا در فهم عمیق امور همانی بودند که هستند)بشدت انتقام گرفتند(باز هم تکرار می شود چرا تاریخ یعنی تکرار مکررات برای ملتهایی که از اشتباهاتشان درس نمی گیرند و پیرو عقلایشان نیستند) که در تواریخ ذکر شده است



ملک یمین چیست؟کمی مطالعه کنید آنچه اعراب  اوردند  و نتیجه تفکر پان عربیسم
ملک یمین چیست؟کمی مطالعه کنید آنچه اعراب اوردند و نتیجه تفکر پان عربیسم



آنچه زن زندگی آزادی در اینده خواهد اورد و نتیجه تفکر انگلاساکسونیسم
آنچه زن زندگی آزادی در اینده خواهد اورد و نتیجه تفکر انگلاساکسونیسم


این زنان (پوران دخت و ازرمی دخت)از یک طرف بخاطر روحیه ضعیف و ناکارآمدی باعث ضعف در درون کشور و جنگهای داخلی(اختلافات بین جناح های مختلف برای سهم خواهی بیشتر از قدرت) شدند و بخاطر بی کفایتی فساد(توسط مقامات دربار ساسانی) به اوج رسید

مردم زخمی از جنگهای طولانی در آتش جنگ و جدال داخلی و فساد کشور که ریشه اش بی کفایتی آن دو زن بود می سوختند و اینده را روشن نمی دیدند و از طرفی شعار برابری و برادری و عدالت اعراب را می شنیدند وجالب انکه امروز همین شعارها از طرف دشمنان وطن به گوش می رسد(تکرار تاریخ)

از طرفی اعراب بخاطر دین جدید متحد شده بودند و در سودای فتح جهان را داشتند چنان که پیامبرشان وعده فتح روم و فارس را به انان می داد

و به قول سن تزو نتیجه جنگ پیش از جنگ مشخص بود (دو سخن از دو فرد بزرگ تاریخ جهان و معنای واحد انها)


به  پیام های این سخن سن تزو و حدیث پیامبر اسلام دقت کنید چه چیزی دستگیرتان می شود
به پیام های این سخن سن تزو و حدیث پیامبر اسلام دقت کنید چه چیزی دستگیرتان می شود



از حدیث پیامبر وسخن سن تزو چه چیزی دستگیرشان می شود؟
از حدیث پیامبر وسخن سن تزو چه چیزی دستگیرشان می شود؟


واین درد عمیق تاریخی همواره جان و دل فرهیختگان وطن دوست را رنجانده چنان که فردوسی بزرگ میفرماید

(البته باز هم میگم بین اسلام و عرب فرق است همانطور که بزرگ سخن فردوسی نیک نهاد از واژه عرب استفاده کرده نه اسلام که این فقط برای انسانهای عاقل با دقت قابل فهم و درک است)

چو بخت عرب بر عجم چیره شد                          همی بخت ساسانیان تیره شد

بر آمد ز شاهان جهان رو  قفیز                          نهان شد زر و گشت پیدا پشیز

دگرگونه شد چرخ گردون بچهر                           ز آزادگان پاک ببرید مهر

به ایرانیان زار و گریان شدم                              ز ساسانیان نیز بریان شدم

دریغ آن سر و تاج و آن مهر وداد                     که خواهد شدن تخت شاهی بباد

کز این پس شکست آید از تازیان                  ستاره نگردد مگر بر زیان

چو با تخت منبر برابر شود                             همه نام بوبکر و عمر شود

تبه گردد این رنج های دراز                             نشیبی دراز است پیشش فراز

نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر                     ز اختر همه تازیان راست بهر

ز پیمان بگردند و ز راستی                             گرامی شود گژی و کاستی

رباید همی این از آن آن از این                      ز نفرین ندانند باز آفرین

نهانی بتر ز آشکارا شود                            دل مردمان سنگ خارا شود

شود بنده ی بی  هنر شهریار                     نژاد و بزرگی نیاید بکار

به گیتی نماند کسی را وفا                           روان و زبان ها شود پر جفا

از ایران و از ترک و از تازیان                          نژادی پدید آید اند میان

نه دهقان  همه ترک و تازی بود                   سخن ها بکردار بازی بود

نه جشن و نه رامش نه کوهر نه نام            بکوشش زهر گونه سازند دام

بریزند خون از پی خواسته                      شود روز گار بد آراسته

زیان کسان از پی سود خویش              بجویند و دین اندر آرند پیش

ز پیشی و بیشی ندارند هوش            خورش نان کشکین و پشمینه پوش

چو بسیار از این داستان بگذرد            کسی سوی آزادگان ننگرد

در جای دیگر فردوسی در نامه ای از زبان پور هرمزد شاه به سعد وقاص :

یکی نامه ای بر حریر سفید                   نوشتند و پر بیم و چندی امید

بعنوان بر از پور هرمزد شاه                   جهان پهلوان رستم کینه خواه

سوی سعد وقاص جویند جنگ              پر از رای و پر دانش و پر درنگ

بمن باز گوی آنکه شاه تو کیست         چه مردی و آیین و راه تو چیست

بگرد که جوئی همی دستگاه                 برهنه سپهبد برهنه سپاه

به نانی تو سیری و هم گرسنه             نه پیل و نه تخت و نه بار و بنه

زشیر شتر خوردن و سوسمار            عرب را به جایی رسیده ست کار

که فر کیانی کند آرزو                     تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

شما را به دیده درون شرم نیست         ز راه خرد مهر و آزرم نیست

بدین چهر و این مهر و این راه و خوی    همی تخت و تاج آیدت آرزوی

جهان گر باندازه جوئی همی                سخن بر گزافه نگوئی همی

سخنگوی مردی بر ما فرست                   جهاندیده و گرد دانا فرست

بدان تا بگوید که رای تو چیست            به تخت کیان رهنمای تو کیست

واین درد دردی بس گران و بزرگ بر روح و روان ایرانی وطن دوست است اما سوال اصلی این است که چرا اعراب پیروز شدند و ایا عامل از بین رفتن شکوه کشور فقط اعراب بودند؟ یا اعراب فقط وسیله بودند

اگر کمی به جای تکیه صرف بر منابع تاریخی کمی فکر کنییم شاید مسئله ملموس تر شود

دو نیروی درگیر یک طرف ایران درگیر جنگ و کشمکش داخلی بخاطر بی کفایتی حاکم که از قضا زن وطنی بوده

و در طرفی دیگر اعراب متحد با دین جدید که پیامبرشان وعده فتح ایران و روم را داده بود

این حدیث، با عبارات گوناگون نقل شده است. مشهور ترین آن نقل صحاح و سنن اهل سنت است، به روایت از ابوبکره، آن هم در جریان جنگ جمل که وی تصمیم داشته به یاری عایشه برود، وقتی که عایشه در مقام امر و نهی و فرماندهی ایستاده، به یاد این سخن پیامبر افتاد که وقتی دریافت دختر کسری فرمانروایی قوم فارس را بر عهده گرفته، فرمود:

»لَنْ یفْلِحَ قَوْم وَلَّوْا أَمْرَهُمْ إمْرَأَةً«15

قومی که امورشان را به عهده زنان واگذارند هرگز رستگار نمی شوند.

از این رو ابوبکره درجنگ جمل شرکت نکرد امّا متن نقل شده از وی، با تعبیرها و واژه های گوناگون در کتابهای روایی ثبت شده است:

در صحیح بخاری آمده: »لَنْ یفْلِحَ قَوْم وَلَّوْا أَمْرَهُمْ امْرَأَةً«16 و شیخ طوسی آورده: »لا یفلح قوم وَلِیتْهُمْ امرأة«17 و در منابع اهل سنت آمده: »ما أفلحَ قوم ولّوَ أمرَهم امرأةً«18 »و ما أفلح قوم یلی أمرهم إمرأة«19 و »لَنْ یفْلِحَ قَوْم أَسْنَدُوْا أَمْرَهُمْ إِلَی امْرَأَةً«20 مشابه آن درمنابع شیعه بدون سند21 آمده است.

در مسند احمد با تعبیر »لایفلح قَوْم أَسْنَدُوْا... «22 و در منابع دیگر: »لن یفلحَ قوم یدَبّرُ أَمْرَهُم امرأة«23، »لن یفلحَ قوم یمْلِک رأیهُم امرأة«،24 »لن یفلحَ قوم تَمْلِکهُمْ امرأة«25، »لایفلح قوم تَمْلِکهُمْ... «26 »لن یفلحَ قوم جعَلوا أمرَهم إلی امرأةً«27، »ما أفلحَ قوم قیمهم امرأة«28، »ما أفلح قوم قیمتُهم امرأة«29، »لن یفلح قوم رأیهم إمراة«30 و »لن یفلح قوم ملّکوا أمرهم إمرأة«31.

اعراب با این عقیده امدند و پیروز شدند (از سخن سن تزو و حدیث پیامبر اسلام چه چیزی دستگیرت شد کمی بیشتر فکر کن)

حالا ایا عامل اضمحلال تمدن باشکوهمان فقط اعراب بودند؟یا اعراب فقط تیر خلاص را زدند

اگر بجای ان زنان بی خرد چند مرد کاردان در راس امور بودند ایا این اتفاق می افتاد؟

قطعا استدلال خواهید کرد در زمان جنگ با اعراب یزگرد شاه بوده وان هم مرد بود اما دقت نمیکنید که جنگ اصلی با اعراب بعد پیامبر بود و در زمان خلیفه دوم ( از زمان رحلت پیامبر تا خلافت خلیفه دوم چند سال فاصله بوده ؟ با کمی تحقیق مشخص می شود)که در حالی که طبق حدیث دختر خسرو در زمان پیامبر شاه بوده وبا بی کفایتی به مرور زمان باعث ضعف کشور و جنگ داخلی شده (همان اتفاقی که در جریان اتفاقات مثل زن زندگی وازادی در کشور میتواند بیفتد) و زمانی که فساد مثل سرطان کل جامعه و حکومت را گرفته بود امثال مثل یزدگرد و حتی بزرگتر از او هم نمی توانند کار بکنند

که این حقیقت با تدبیر و زیرکی پیامبر اسلام ان را(فساد ساختاری به علت بی کفایتی زنان وطنی که از قضا شاه بودند) فهمیده و به اصحابش وعده فتح ایران را داده ست و سالها بعد در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاده است حال آنکه وعده فتح روم را هم داده بود و روم چند سال بعد از فتح ایران فتح شد؟؟؟التماس کمی تفکر چیزی که متاسفانه در این ملک خیلی ها از نعمت برخوداریش محروم هستند

(((عامل فساد امروز در کشور چیست؟ اگر زن وطنی بجای ظاهر و ارایش و برهنگی و زیاده خواهی و تنوع طلبی و درگیر شدن در ظواهر زندگی بر روی اصول اخلاقی و انسانی و وطن پرستی تکیه می کرد و با این اصول ازدواج اسان میکرد و فرزندانش را پرورش می داد ایا باز هم این همه اختلاس و فساد چه از نوع اخلاقی و جنسی و چه از نوع مالی و اقتصادی و سیاسی بود؟؟اگر زنی از شوهرش به جای مال و منال شرافت و انسانیت می خواست و به حداقل زندگی شرافتمندانه قانع بود ایا باز هم اینقدر فساد و اختلاس در جامعه زیاد بود؟ اصلا چرا یک نفر اختلاس و دزدی و کم فروشی و....می کند؟ ایا هدفش جز رضایت حداکثری و فراهم کردن حداکثر میزان رفاه برای خانواده و زن بچه اش است؟ اگر زنان بجای ظاهر بینی و چشم و هم چشمی و طمع زیاد و منفعت طلبی شخصی مردان را تحت فشار قرار ندهند چه مقدار از میزان فساد ها کاهش مییابد؟ به این مسئله کمی فکر کنید حداقل به عنوان یک احتمال در نظر بگیرید به قول معروف فرض محال که محال نیست))))

و امروز دقیقا همین مسیر را دشمنان وطن پیگیری می کنند و ان هم چیزی نیست جز زن زندگی و ازادی

البته من با برابری مسئولانه و انسانی بدون سوگیری و سوء استفاده موافقم اما بحثم چیز دیگری است برای اهلش که متوجه عمق داستان شود والا از انان که درک نمی کنند توقعی نبوده و نیست و نخواهد بود و قرار نیست عوام مثل خواص فکر و رفتار کنند

چرا دشمنان ایران(ازنظر سیاستمداران جهانی طرف مقابل یا دشمن است یا ابزار آیا کشورهای مختلف ایا ابزار و به نفع ما هستند یا خیر؟ (انها هم با همین دید و همین معیار وطن ما را می سنجند )اگر نه پس دشمن هستند طبق نظریه خود سیاستمداران جهانی اصولا در زمان هر بازی باید طبق قواعد همان بازی عمل کرد نمی شود در فوتبال با قوانین والیبال بازی کرد چرا که به محضی که در فوتبال توپ را در حین بازی با دست برداری با کارت قرمز جریمه و از بازی خارج و اوت می شوی و علت به کار بردن واژه دشمن تبعیت از قانون این بازی است) اینقدر روی زنان وطنی و بحث اختیار دادن به زنان تکیه دارند؟ و جالبتر انکه میگویند اولین انقلاب فمنیستی جنبش زن زندگی و ازادی در ایران است واقعا انان اینقدر ب فکر حقوق بشرند انهم از نوع ایرانی مگر بالای26000هزار انسان کشته و زخمی شده در غزه بشر نبودند ؟مگر دربین انان زن و کودک نبود؟ ورای ظاهر زیبا شعارها عامه پسند عمق داستان برای خواص اینده نگر چیست؟

ایا از تاریخ چیزی فهمیده اند؟ ایا تاریخ دوباره به ضرر ایران وایرانی تکرار می شود؟ ایا وقت ان نیست کمی بیشتر از منافع شخصی و ظاهربینی وبی دقتی فاصله گرفته و آینده نگر شویم؟و ایا وقت ان نیست کمی عمیق شویم؟

دو چیز یک کشور را نابود می کند اولی حکومت فاسد و دومی فرهنگ فاسد که اولی معلول علت دومی است و علت فرهنگ فاسد دقیقا چیست؟جز فاصله گرفتن از شرافت و اخلاق و انسانیت صرفا بخاطر منافع شخصی و رها کردن منافع جمعی واجتماع ونقش یک زن به عنوان مادر در جهت پرورش کودک و به عنوان همدم و همسر وشریک شوهرش وبه عنوان یک دختر به عنوان بزرگترین عشق پدرش چقدر مهم و کلیدی و تاثیر گذار خواهد بود؟باز هم کمی فکر کنید به خدا فکر کردن نه خرج داره نه عوارض نه مالیات نه گناه بلکه ثواب دنیوی و اخروی داره

ایا ما همچنان باید درگیر تکرار مکررات تاریخی باشیم؟کشورهای حاشیه خلیج فارس از همه نظر از ما جلو هستند در حالی یک هزارم ارزشهای تاریخی ایران وایرانی را ندارند کی باید از خواب خرگوشی بیدار شویم؟ ایا هر ملتی غیر از میزان لیاقتش بدست می اورد؟


این مطلب کاملا با دید فرهنگی انتشار یافته لطفا انرا از مسیر اصلی منحرف نکنید و انرا مصادره به مطلوب و تفسیر به رای نکنید

با سپاس







اهل سنتیفلح قوملن یفلحاعرابدلنوشته
افلاطون:هیچ کس به اندازه آن کسی که حقیقت را میگوید مورد تنفر قرار نمی گیرد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید