برای اهل تحقیق پیدا کردن حقیقت مهم است نه تشویق یا تکذیب دیگران اهل تحقیق می کوشد ابتدا ریشه درد را بیاید تا بتواند با شناسایی علت العلل مشکلات راهی برای حل معضل بیاید بر اهل تحقیق روشن است که در دنیای غیر انسانی(جامدات و گیاهان وحیوانات) حق آنچه است که عیان است اما در دنیای آدمی بخاطر داشتن قدرت ادراک و اختیار و از طرفی غریزه حب ذات و منفعت طلبی انسانها لزوما حقیقت عیان نیست چه بسا بسیاری از حقایق در پس پرده تزویر پنهان و شناخت آن برای هرکسی مقدور نباشد
اما مشکلات ما ایرانیان از کجا آب میخورد؟؟
ما ایرانیان قبل از اسلام زرتشتی بودیم و بعد از اسلام مسلمان شدیم و تا قبل از حکومت صفویه اکثریت ایرانیان اهل سنت بودند به طوری که تمامی نگارندگان صحاح سته اهل سنت ایرانی هستند و بعد از صفویه شیعه شدن فعلا بحثی در مورد شیعه یا سنی نیست
مهمترین شخص در دنیای اسلام و حداقل یکی از مطرح ترین شخصیتهای تاریخ بشر پیامبر اسلام بوده است دیدگاهها و نظرات در مورد ایشان متفاوت است گروهی اورا پیامبر میدانند و سخنانش را طبق آیه ((لاینطق علی الهوی )) از طرف خدا و صددرصد درست میدانند و عده ای اورا پیامبر نمی دانند فعلا بحث من این نیست بحث اصلی این است بدون در نظر گرفتن تعصب چه ایشان را پیامبر بدانیم چه ندانیم باید به سخن شخصی چنین مهم( که قطعا شخصیتی کاملا فرهیخته و بسیار زیرک بوده است) در تاریخ بشر با دقت و توجه بیشتر نگریست و اهل تحقیق سخن اشخاص بزرگ را بیشتر مورد بررسی و تحلیل قرار میدهند
در کتب اهل سنت بعضا احادیثی وجود دارد (بعضی از این احادیث مورد قبول شیعیان هم هست) که برای افراد کنجکاو جالب است و او را به فکر وامیدارد که چرا؟؟؟
حدیثی که برای من جالب بود این حدیث است که
((سنوا بهم سنة أهل الکتاب، غیر ناکحی نسائهم ولا آکلي ذبائحهم)). «با آنان(ایرانیان مجوسی) همانند اهل کتاب رفتار کنید، غیر از این که از آنان زن نگیرید و از ذبائح آنها نخورید»
اما چرا؟؟؟
در این حدیث دو چیز مطرح است اول ازدواج نکردن با زنان ایرانی به عنوان موضوع اول و دوم عدم حلیت ذبایح مجوسی (ایرانیان)
دو چیز مطرح در این حدیث اول خانواده است و نقش زن ایرانی و دومی اقتصاد یعنی اگر بنا بر رابطه علی معلولی نگاه کنیم اقتصاد معلول خانواده و نقش اصلی خانواده زن است
علت مشکلات اجتماعی ما در اقتصاد است یا ریشه مشکلات اقتصادی در خانواده؟؟؟؟؟ نقش زنان در این داستان چیست و کجاست؟؟؟
تاثیر مصرف بخش خانواده در تولید ناخالص داخلی( به عنوان اصلی ترین ملاک رفاه و ثروت و توسعه کشورها )دو کشور مهم دنیا یکی نقش خانواده در اقتصاد آمریکا و جایگاه اقتصاد امریکا و دلار در اقتصاد جهانی و دومی نقش خانواده در اقتصاد آلمان و نقش یورو در اقتصاد جهانی به عنوان کشور اصلی اتحادیه اروپا کمی قابل تامل است
احتمالا افرادی این نظر را رد کنند که خوب نظرشان محترم و قابل درک و تحلیل و بررسی خواهد بود اما بحث من درباره خانواده(خانوار)بعد قانونی و فیزیکی آن نیست بلکه بعد روانی آن است در این دو کشور افراد لزوما ازدواج نمی کنند اما در کنار هم نیازشان مرتفع و روانشان آرام و فکرشان باز است برای تحقیق و پژوهش و توسعه اقتصادی اما در کشور ما زنان وطنی نه مثل مادرانشان پوشیده اند که حداقل باعث برهم زدن آرامش روان مرد نشوند نه مثل زن غربی به آسانی خانواده تشکیل میدهد و وارد رابطه می شود ونه باعث آرامش روانی خود و جامعه و مردان میشود تا فکر اهل تحقیق برای فکر و تحقیق و پژوهش آزاد و روانش آرام باشد تا بتواند باعث پیشرفت علم و فناوری و در نتیجه رونق و رشد و توسعه اقتصادی کشور و در نتیجه رفاه و قدرت جامعه و خانواده و خود زنان کشور شود
آیا جوانان مان چه دختر و چه پسر آرامش دارند؟ بینشان دوستی(منظور محبت است نه دوستی دختر و پسر) و الفت و محبت حاکم است؟؟ این نشانه برای اهل خرد است آیا عاقلی در این دیار هست که لب کلام و اصل ماجرا را بفهمد؟
الان دغدغه جنسی جوانان چند درصد از معضلات پیدا و پنهان کشور است؟؟؟
ریشه آمار بالای خشونت و عصبانیت و مفاسد جنسی و اخلاقی و اقتصادی کشور و آمار بالای اعتیاد به مواد مخدر و دخانیات و مشروبات الکلی در کجاست؟؟
معیار اسلام برای ازدواج (دیانت)و معیار غرب برای رابطه(عشق)چیست؟؟
آیا زنان وطنی طبق قواعد بازی عمل میکنند؟؟
جمله جالب است که به صورت جوک و لطیفه درامده که میگوید(رابطه لطیفه و ضمیرناخوداگاه)
غربی ها فکرشان در کار و...یرشان در...وس است اما ایرانیان...یرشان در کار و فکرشان در...وس است
این واقعیتی عینی و حقیقتی روشن است که دیگر نیاز نیست زیاد باهوش باشیم بلکه با کمی حضور در بین جوانان آن را به راحتی لمس خواهیم کرد
آیا این درد درمان و این معضل حل خواهد شد؟؟؟
طبق حدیث بالا در منابع اهل سنت از ازدواج با زنان مجوس(ایرانی)نهی شده و در احادیث منابع اهل تشیع هم به شکلی دیگر بیان شده است
ظاهراً تفاوت در احادیث وجود دارد اما همگی یک مفهوم دارد چرا؟؟؟
مهریه زنان وطنی چقدر است؟؟؟این مهریه های بالا طبق حدیث بالا نشان دهنده چیست؟؟؟؟
دختران نسل جدید دارای قلبی لطیف و ذهنی باز برای پذیرش حقیقت هستند اما آیا خاله خانباجی های فامیل(اعم از مادر و مادر بزرگها و عمه ها و خاله ها و ....همانهایی که در گذشته سنگ بنای کاسبی از نیاز مرد را گذاشته اند که در پست حقیقت رابطه زن ومرد و پست تله و سلاح جنسی بیان شد) اجازه اظهار نظر و زندگی را به آنان و به مردان و به جامعه را می دهند؟یا بخاطر منافع و کسب مطامعشان همه چیز را گروگان خواسته های خود نگه میدارند؟؟
و در حدیثی از امام صادق(ع) است که فرمودند:
«... در آن زمان زنان را می بینی که از بذل (مجانی واگذار کردن خود) به کفّار(در شرق و غرب عالم بلاخص فرنگستونی ها) هیچ واهمه ای ندارند.(ولی برای ازدواج شرعی انواع و اقسام محاسبات نجومی را دارند)»۹. بحارالانوار، ج۵۲، صص ۲۵۷ و ۲۵۸.