glasses/عینک?
glasses/عینک?
خواندن ۴ دقیقه·۷ ماه پیش

شب زنده داری ... (3)

سلام ماه من ، بهترین شنونده ، بهترین بیننده و برترین معشوقه عشاق ، چه خبر؟
سلام ماه من ، بهترین شنونده ، بهترین بیننده و برترین معشوقه عشاق ، چه خبر؟

چندین و چند ماه از آخرین شب زنده داری میگذره
چندین و چند شخصیت ، از آخرین شب زنده داری ، تغییر کردن
میلیون ها نفس ، از آخرین شب زنده داری ، کشیده شدن
فکر نکنم هیچکدام ، برای زندگی دیگران مخاطره ای ایجاد کرده باشد ، پس زیاد راجعبشون صحبت نمیکنم ...
هعی ...
خیلی خیلی خستم
تمام هفته ، درگیر رویداد فانوس بودیم ، همه دانش آموزای حلی 2 ، با هم هر سال تلاش میکنن تا این برنامه برگزار شود ، و از همه مهم تر که امسال آخرین فانوس من بود ، پس از جونم مایه گذاشتم ...
هر چند هر ساله بهم خوش میگذره ، ولی ...
امسال همه چیز یه حال دیگه ای داشت ، دیگه همه چیز قشنگ نبود ، دیگه همه نمیخندیدن ف دیگه نمیتونستم با نقاشی کردن ، جلوی گریم رو بگیرم ، دیگه نمیتونستم تلاش کنم تا بتونم بخندم ، دیگه نمیتونستم خودمو ببینم ...
دیگه چیزی برام به نام ابوالفضل وجود نداشت ...
وجود نداره ...
وجود نخواهد داشت ؟
همه چیز شده یه جدول سه در سه ...
معلما و همکلاسیام، دوستام ، خانواده ردیف ها رو ساختن و المپیاد ، درس مدرسه و استراحت ، ستون ها رو ...
و ستون استراحت روز به روز داره کوچیک تر میشه ...
تحملش برام ... اگر چیزی با ضمیر اول شخص وجود داشت ، قطعا سخت بود ...
امید های کاذب ...
تخیلات غیر عادی ...
رویا های دست نیافتنی ...
تصورات و تحلیل های جزئی و کلی ...
چیز هایی که ثانیه های خالیم رو پر میکنن ، در همین چهار ترکیب خلاصه میشن ...
ولی جدی ، من کیم ؟
کسی چیزی از ابوالفضل تو ذهنش داره ؟ میتونم قرضش بگیرم ؟ اصلا نیازی به بودنش هست ؟
یا شاید ، وجوه زنده همون ابوالفضله که داره بهم زندگی میده ، فقط نمیخواد من بفهمم ...
شاید ...
مهم نیست ، اگر قرار بود با سردرگمی اتفاقی بیوفته ، میوفتاد . اگر قرار بود با اهمیت ندادن به خودم ، چیزیم بشه ، میشد ...
شاید هم شده ، ولی مهم نیست ...
من قرار نیست اولویت خودم باشم ...
و قطعا هم قرار نیست روزی تصمیم بگیرم این تصور اشتباهه ...
پس مهم نیست ...
از صبح دارم بیوشیمی میخونم ، بالاخره دارم دوباره به عادل برمیگردم ، شخصیت مورد علاقم ، همونی که کلی براش زحمت کشیدم ...
بالاخره دارم دوستامو میشناسم ، کسایی که برام دوست واقعین ...
هر چی نباشه هنوز یه "بچه " هستم ، راه زیاد دارم تا بزرگ شدن ...
البته اگر بشه بزرگ شدن رو تعریف کرد ...
به قول یکی از شخصیتای تخیلی ذهنم : چیزی به نام بزرگ شدن یا بزرگ بودن ، همون چیزیه که بهش میگیم مرگ ، پس تا وقتی که زنده ایم ، داریم سعی میکنیم بزرگ بشیم ،چون همیشه یه چیز هست که باعث رشدمون بشه ، فقط باید بخوایمش ...
شروع کردم به وحشیانه درس خوندن ، و وحشیانه چسبیدن به زندگی ...
15 سال از زندگیم رفته و هنوز نمیدونم قراره زندگی کنم ، یا قراره تبدیل بشم به یه کرم کتاب که زندگیش تو همین صفحات ارزشمند کتاب میگذره و تا به حال به عمرش ، زندگی رو از نزدیک حس نکرده ...
منطقا اولی به نظرم قشنگه ولی غیرممکن ، دومی به نظرم مادرم قشنگه، البته ممکن هم هست و خودم سومی رو ترجیح میدم !
نمیدونم دارم چیکار میکنم
میخوام مدال المپیاد بیارم تا به بقیه کمک کنم
میخوام بیشتر بدونم تا به بقیه یاد بدم
میخوام بیشتر تلاش کنم تا مادرم خوشحال باشه
میخوام بهترین باشم تا تلاش های پدر و مادرم بی ثمر نباشه
میخوام برا کسایی که همکلاسیشون ، هم مدرسه ایشون ، یا حتی دانش آموزشونم ، بهترین باشم تا خوشحال باشن ، میخوام به همشون کمک کنم ، اگر تو این راه تموم بشم ، شاید خودش باعث بشه چند نفر خوشحال بشن ، شاید هم باعث بشه چند نفر ناامید بشن ، پس نباید بزارم حالت دوم رخ بده ...
زندگی من همینه ، البته اگر من وجود داشت این جمله درست بود ، شاید باید بگم : زندگی همینه ، این چیزیه که اعماق وجودم بهم پیشنهاد میده ...
ولی یه چیز هست که همیشه قلقلکم میده ، اینکه نکنه باید برای خوشحال کردن بقیه ، به این حرف که : باید اولویتت خودت باشی ، گوش بدم ، وگرنه باعث میشه بقیه ناراحت باشن؟
یا اینکه باید بکشم کنار تا بقیه ازم بهتر باشن و اینجوری خوشحال بشن ...
یا اینکه...
هیچی وللش
دارم وقت همه رو میگیرم ...
ببخشید ، امیدوارم از وقتتون نکاهیده باشم ...
شب و روزتون خارق العاده و پر از ضمیر اول شخص !
اولویتتون خودتون باشید ، برای خودتون وقت بزارید ، به خودتون اهمیت بدید و مثل من که لالایی بلدم و خوابم نمیبره نباشید، بزارید ما کمکتون کنیم و شما هم به خودتون کمک کنید ، اینجوری هم ما خوشحالیم ، هم شما ...
شب خوش ...

شبمنهدفدرسالمپیاد
وقتشه دیدمون رو چندگانه کنیم ، یه عینک رو کنار بزارید و عینک های دیگه رو امتحان کنید ، من اینجام تا بهتون کمک کنم جهان رو از دید های دیگری ببینید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید