میخواستم ازت گله کنم که یار بی وفا نمیشه ...
خواستم گله کنم که یار بدقول نمیشه
که یار از عاشقش رو نمیگیره
خواستم گله کنم که ما دوست داشتیم
چرا دوسمون نداشتی
خواستم بگم ما تو رو انتخاب کردیم همه دنیا ببینن عشق خوشگله ...
اما تا عکستو گوشه کیف پولمون دیدیم حرفامون یادمون رفت
فقط نوشتیم دوست داریم
بعد چمدون بستیم که بریم
هی برگشتیم نگات کردیم ولی عکست بهمون نگفت نرو
هی نگات کردیم عکست نگفت بمون
نگفت بمون پاییز رد بشه بعد برو
نگفت تو بری پرنده ها صبح به صبح لب پنجره نمیخونن
ما رفتیم بلکه دلت تنگ بشه ،نشد که نشد ...
ما رفتیم تو بیای دستمونو بکشی بگی اینجا خونته یار
بگی از تو قلبم تکون نخور
ما رفتیم که تو بیای مارو برگردونی
ما دیوونه شدیم که رفتیم ،
تو چرا نیومدی دنبالمون؟
ما رفتیم تو چرا دلت تنگ نشد سیمین تنِ جفا پیشه ؟...
ما که رفتیم
ولی اگه برگشتی به خونت
از قاب عکست روی میز بپرس اشک چشامون چجوری خونه رو دریا کرده بود ...