amirho3ein·۱ ماه پیشحرف میزد اما ناگفته بسیار داشت !عزیزترینم!هر حرفی رابا همه کس نمیتوان گفت...آدم را متهم میکنند به جنون،به زنجیری بودن...خوب است کسی باشد که حرف آدم را بفهمد...خوبتر ای…
amirho3ein·۵ سال پیشپاییز جان خدا نگهدارپاییز جان حالا که تنها چند روزِ دیگر مهمان ما هستی،باید بگویمتو تقصیری نداشتی...ما آدم ها خیلی چیز ها را خراب کردیمساده و حواس پرت بودیم،…
amirho3ein·۵ سال پیشعنوان با شمـــــــــــــــــــــــــا...گفت: زندگی مثه نخ کردنِ سوزنه!یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی، ولی چشات انقد خوب کار میکنه که همون بار اول سوزن رو نخ میکنی، اما هر چی پخته…
amirho3ein·۵ سال پیشایستگاه مترو.... گیجی تو....همه چیز از یک اتفاق ساده شروع شدمن در ایستگاه مترو نشسته بودم تا با قطار بعدی بروم سراغ زندگی تکراری امکه ناگهان صدای خفه و آرامی که کمی هم…
amirho3ein·۵ سال پیشسُس قرمز و سمبوسه داغسمبوسه ی داغ کنار خیابانسس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب هایشنگاهنکاه_لبم سُسی شده؟_اره_پاکش کن برام_بیار جلو لبتو_نه...با دستمال نه...سم بو…
amirho3ein·۵ سال پیشدو فنجان قهوه تلخ و داغمیپرسم قصد خواب نداری جانم؟دستی به موهای به هم ریختهاش میکشد و میگویدتو صبحِ زود بیدار شدهایخستهایهمین نیم ساعت پیش گفتی گیجِ خوابمفر…
amirho3ein·۵ سال پیشگله کنم یا نه؟ :(میخواستم ازت گله کنم که یار بی وفا نمیشه ...خواستم گله کنم که یار بدقول نمیشه که یار از عاشقش رو نمیگیرهخواستم گله کنم که ما دوست داشتیم چر…
amirho3ein·۵ سال پیشمن خودمم همینجوری که هستممن نمی توانم مثل پیکاسو برایت نقاشی بکشم.نمی توانم مثل حافظ و مولانا شعر بگویم یا مثل فروغ احساسات را در کلمات جاری کنم.نمی توانم به زیبایی…