گزیده ای از سخنرانی نورانی دبیرکل حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله در سخنرانی شان در تاریخ 27 خرداد 1399 درباره منطق سلاح مقاومت:
کسی که میخواهد درباره سلاح مقاومت اعلام موضع کند مشکلی نیست، میتواند موضعش را بیان کند و ما ترسی از این کار نداریم اما آمیختن این مسئله با خواسته های به حق مردمی، اقدامی مردود و محکوم است.
... اما اگر واقعا جدی هستید، بدانید راهی را که برای این کار در پیش گرفته اید بی فایده است. شعارها و اعتراضات و بدگویی ها نمی تواند چیزی را عوض کند، شما نیاز دارید هواداران مقاومت را با منطقی که بتواند جایگزین مقاومت شود قانع کنید.
مقاومت، سلاح و تعصب به سلاح نیست، مقاومت برای مردم لبنان، فلسطین و منطقه، خط، اندیشه و طرحی راهبردی را در رویارویی با دشمن اسرائیلی عرضه داشته است، طرح و فکری که منجر به آزادی سرزمین و دفاع از کشور شد.
در دهها سالی که گذشت دلایل و شواهد این منطق در میادین و دنیای واقعی دیده شده است و مردم نتیجه این منطق را لمس و مشاهده کرده اند.اما منطق جایگزین شما کجاست؟ گزینه های شما به جای مقاومت چیست؟ دیدگاه نظری و حقوقی در این زمینه نمی تواند حلال مشکل باشد، باید منطق ارائه دهید.
می گویند باشد، حزب الله ارتباطی با فساد و سیاستهای اقتصادی پیشین و غیره ندارد، اما ای سید، ای عزیز، ما اکنون در شرایطی هستیم که اگر بخواهیم نان بیاوریم، باید سلاح خود را تحویل بدهی؛ یعنی سلاح در برابر نان و غذا.
وقتی می خواهند ما را به این معادله برسانند، ما معادله ای بسیار بزرگتر و مهمتر و خطرناکتر داریم که الان درباره آن صحبت نخواهم کرد. ما معادله ای در این رابطه داریم، اما در آن هرگز نمی پذیریم که سلاح خود را تحویل دهیم. می خواهم موضوع را برای لبنانی ها ساده تر شرح دهم.
مثل کسی است که در باغی نشسته است و اطراف او گرگهایی هستند و سلاحی دارد که با آن مانع ورود گرگها و کشته شدن همسر و بچه هایش می شود و به هر صورت زندگی خود را می گذراند. حال می آیند و به او می گویند سلاحت را تحویل بده و گرنه کاری می کنیم از گرسنگی بمیری.
خب اگر سلاحش را تحویل داد و به او نان دادند تا بخورد و پس از آن گرگها وارد باغش شدند؛ چه خواهد کرد و چگونه از زن و بچه اش محافظت کند؟ در واقع به او می گویی که یا با سلاح تو را می کشم یا با نان. این معادله ای است که اکنون در لبنان از آن سخن می گویند.
هیچ چیزی از لبنان محافظت نمی کند، نه قطعنامه های بین المللی و نه شورای امنیت سازمان ملل...اما ما در لبنان پس از تجارب بسیار از سال 1948، تنها کسی که از کشور و حاکمیت و آبها و نفت و گاز و ملت و کرامت و ناموس و خاک و امنیت و زنان و کودکان ما محافظت می کند، سلاح ماست...
...و کسی که می خواهد ما را بین دو گزینه قرار دهد و بگوید یا با سلاح تو را می کشیم یا با گرسنگی دادن به تو، به او می گویم سلاح ما در دستانمان باقی خواهد ماند و گرسنگی نیز نخواهیم کشید و ما تو را خواهیم کشت. ما تو را خواهیم کشت. ما تو را خواهیم کشت.