اهمیت مشاوره
امروز بشر در دورة پیچیدهای زندگی میکند؛ یکی از مشخصات این دوره، تخصصی شدن مسائل و وابستگی افراد به یکدیگر جهت استفاده از تخصصشان، برای تداوم یک زندگی متعادل است. لذّت بردن از زندگی شخصی و رشد و تعالی شخصیت، شکوفا نمودن استعدادها و ارضای نیازها، اعم از نیازهای اولیة جسمانی، نیاز به امنیّت و آرامش، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به احترام و نیاز به شکوفایی در دنیای امروز فرایند سادهای نیست؛ انسان در تمام این مراحل، به داشتن مشاور و مشاوره کردن نیازمند است. مشکلات روحی- روانی، اقتصادی، مشکلات تحصیلی، موضوع مسکن، ازدواج و اشتغال جوانان از جملة این مشکلات بشمار میرود. در جامعه کنونی که انسانها با انواع استرسهای شغلی و اضطرابهای متعددی از جمله، مواجه هستند، باید بیاموزند که چگونه با این عوامل سازگار شده و با شناخت بیشتر، رفتارهای خود را مطابق با الگوها و هنجارهای اجتماعی تطبیق دهند تا بتوانند با دیگران روابط اجتماعی مطلوبی برقرار سازند.
امروزه نیز به دلیل پیچیدگی جوامع بشری، افراد به نحوی با مشکلات روانی خود و یا کسانی که در ارتباط با آنان هستند، روبهرو میشوند. کودکان و نوجوانان از اخلاق و برخورد والدین در رنج هستند؛ والدین از ناسازگاری، طغیانگری، پرخاشگری و رفتارهای نابهنجار کودکان و نوجوانان خود ناراحت و در غم و اندوه به سر میبرند. در مدارس، دانش آموزان زیادی وجود دارند که کم و بیش دارای مشکلات روانی میباشند؛ در خانوادهها، بسیاری از همسران به دلیل مشکلات روانی خود، همسر و یا هر دو، زندگی آرام و لذتبخشی ندارند و زمینة ناراحتیهای فرزندان را نیز فراهم میسازد؛ بنابراین، هر شخصی در ابعاد گوناگون زندگانی فردی، به راهنمایی و مشاوره نیازمند است.
ما در انجام کارهای خود؛ مانند تحصیل، شغل، ازدواج و ... در وهله اول؛ بهترین راهکارها را مورد بررسی قرار داده و از نیروی عقل استفاده میکنیم. امّا مسئله اینجاست که برای اینکه در بهکارگیری عقل و اندیشه دچار لغزش نشویم، بهتر است قبل از انجام هر تصمیمی، با مشاوران مجرب مشورت کنیم؛ زیرا همة ما نیاز داریم که تا با معیارهای دیگری که دربارة مشکلمان داریم، آشنا شویم و نظرهای آنها را هم بشنویم تا بتوانیم آن موضوع را به خوبی تحلیل کنیم. استفادهِ از تجربهها و اطلاعات افراد مجرب، به ما کمک میکند تا از عملکردِ خود نتایج بهتری بگیریم.
مشاوره در سه مرحلة مهم زندگی عبارتند از:
۱- انتخابِ رشتة تحصیلی و در پایان تحصیلات، انتخابِ شغل.
۲- تشکیلِ خانواده.
۳- تربیتِ فرزند و ارتباط با خانواده
گاهی اوقات ما در طول زندگی، با کسی مشکلی نداریم و از کسی هم ناراحت نیستیم ولی حال خوبی را در خود احساس نمیکنیم. این بدان خاطر است که با خودمان درگیر شدهایم. بهتر است بگوییم با خودمان قهر هستیم؛ از خودمان خسته شدیم و نمیدانیم علت آن چیست؟ شما فکر میکنید در این زمان باید چهکار کرد. به خصوص زمانی که فکر میکنید خودتان باعث مشکلات نبودهاید و مقصر هم نیستید. بهنوعی شما خود را یک قربانی بهحساب میآورید؟ مثلاً قربانی مشکلات خانوادگی، بیماریهای موروثی، اتفاقهای غیرقابل پیشبینی و... اگر شما هم این مشکل را دارید، باید بدانید مشکل شما تا حدود زیادی قابلِ حل است و بهتر است هرچه زودتر با یک متخصص مشورت کنید.