چگونه دانایی بدست بیاوریم

چگونه دانایی بدست بیاوریم

بخش‌ها

■■■■■■کسب تجربه

■■■■■■یادگیری از افراد دانا

■■■■■■به کار بردن دانایی در عمل

دانایی یک فضیلت است که به‌طور ذاتی به دست نمی‌آید، بلکه تنها از طریق تجربه به دست می‌آید.

هر کسی که علاقه‌مند به امتحان کردن چیزهای جدید و تفکر در مورد فرآیندها باشد، قادر به کسب دانایی است.

با یادگیری هر چه بیشتر، تحلیل تجربیات و آزمودن دانش خود، می‌توانید فردی با دانایی‌تر شوید.

■■■بخش اول:

■■■ کسب تجربه

■■■چیزهای جدید را امتحان کنید:

 کسب دانایی دشوار است وقتی که روز به روز در همان فعالیت‌ها بمانید. وقتی که خود را در معرض یادگیری، اشتباه کردن و تفکر در مورد تجربه قرار می‌دهید، دانا‌تر می‌شوید. اگر تمایل دارید که خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهید، به روحیه کنجکاوی و آمادگی برای مواجهه با موقعیت‌های تازه اهمیت دهید. هر بار که چیزی جدید را تجربه می‌کنید، خود را به فرصتی برای یادگیری و دانایی بیشتر باز می‌کنید.رفتن به مکان‌هایی که هرگز نرفته‌اید، مانند برنامه‌ریزی برای سفر به شهر دیگر یا جاده‌گردی، می‌تواند تجربه زندگی شما را افزایش دهد. تلاش کنید تا در رستوران‌هایی که در بین محلی‌ها محبوب است غذا بخورید، به جای رفتن به زنجیره‌های مورد علاقه‌تان. هر فرصتی که دارید، نوآوری را بر آشنایی ترجیح دهید.
امتحان کردن فعالیت‌های اجتماعی جدید نیز روش خوبی برای باز کردن دنیای شماست. اگر وقت خود را به تماشای ورزش‌ها می‌گذرانید، بلیط تئاتر بگیرید. اگر عاشق کتاب هستید، می‌توانید عضو یک باشگاه کوهنوردی شوید یا به تیم بولینگ بپیوندید.

■■■از منطقه راحتی خود خارج شوید:

 اگر از انجام چیزی می‌ترسید، شاید همان کار باشد که باید امتحان کنید. هنگامی که با موقعیت‌های ناراحت‌کننده یا ترسناک روبرو می‌شوید، با آمادگی بهتری برای مواجهه با ترس در دفعه بعد بیرون می‌آیید. همان‌طور که النور روزولت گفت: "ما از هر تجربه‌ای که در آن واقعاً با ترس روبرو می‌شویم، قدرت، شجاعت و اعتماد به نفس به دست می‌آوریم ... باید آنچه را که فکر می‌کنیم نمی‌توانیم انجام دهیم، انجام دهیم."به عنوان مثال، اگر از سخنرانی در جمع می‌ترسید، برای ارائه یک سخنرانی داوطلب شوید.
اگر از صحبت کردن در مورد احساسات خود متنفر هستید، سعی کنید با یکی از عزیزان خود صحبت کنید و به او بگویید که چقدر برایتان مهم است. از او هم بپرسید که چه احساسی دارد.

■■■تلاش کنید با افرادی که خیلی خوب نمی‌شناسید، صحبت کنید:

 با افرادی از زمینه‌های مختلف و با دیدگاه‌های متفاوت از خودتان صحبت کنید و به آنچه که می‌توانید از آنها بیاموزید، توجه کنید. سعی کنید بر اساس دیدگاه محدود خود قضاوت نکنید. هرچه بیشتر قادر به همدلی با دیگران باشید، دانا‌تر خواهید بود.خود را با کسانی که با آنها صحبت می‌کنید نیز به اشتراک بگذارید. تلاش کنید به گفتگوهای سطحی پرداخته و دوستی‌های جدیدی ایجاد کنید.
■■■نکته:

 تمرین شنونده خوب بودن و پرسیدن سوالات زیاد برای یادگیری بیشتر از دیگران. واقعاً به آنچه که مردم می‌گویند توجه کنید و اجازه ندهید ذهن شما سرگردان شود. هر مکالمه فرصتی برای درک بهتر کسی، گسترش دیدگاه‌ها و به این ترتیب دانا‌تر شدن به شما می‌دهد.

■■■ذهنیت باز داشته باشید:

 به جای قضاوت درباره چیزهایی که در مورد آنها اطلاعات کمی دارید، آنها را از زوایای مختلف بررسی کنید و سعی کنید آنها را درک کنید. آسان است که نظرات خود را بر اساس تجربیات محدود زندگی‌مان پایه‌گذاری کنیم، اما این راهی برای کسب دانایی نیست. نمی‌توانید تغییر دهید که در یک مکان خاص و با افرادی خاص بزرگ شده‌اید، اما می‌توانید تصمیم بگیرید که چقدر به یادگیری درباره شیوه‌های مختلف زندگی باز هستید.نظرات خود را بر اساس آنچه دیگران فکر می‌کنند یا اینکه چیزی محبوب است، قرار ندهید. تحقیقات خود را انجام دهید و هر دو طرف داستان را بررسی کنید پیش از آنکه تصمیم بگیرید که چه فکر می‌کنید.
به عنوان مثال، شاید فکر کنید که نوع خاصی از موسیقی جالب نیست زیرا هیچ‌یک از دوستانتان آن را دوست ندارند. پیش از آنکه به سادگی قبول کنید، سعی کنید یک گروه موسیقی را که آن موسیقی را زنده اجرا می‌کند ببینید و تاریخچه آن را مطالعه کنید. وقتی وقت خود را برای درک چیزی گذاشتید، می‌توانید تصمیم بگیرید که آن را دوست ندارید، اما نه قبل از آن.

■■■بخش دوم:

■■■یادگیری از افراد دانا

خود را با آموزش غنی کنید:

 اگر به یادگیری چیز جدیدی علاقه دارید، یکی از بهترین روش‌ها شرکت در کلاس‌ها است. کلاس‌هایی که می‌گذارید می‌تواند وابسته به دانشگاه باشد، اما این طور نیست که الزماً باید باشد. تحقیق کنید تا ببینید آیا اعضای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، کلاس‌ها یا کارگاه‌هایی در زمینه‌های تخصصی خود آموزش می‌دهند.یادگیری خودگردان نیز به اندازه شرکت در کلاس‌ها ارزشمند است. اگر به کلاس‌هایی در موضوعی که می‌خواهید بیشتر بدانید دسترسی ندارید، روش‌های جایگزین برای یادگیری پیدا کنید. از کتابخانه کتاب بگیرید، با افراد مصاحبه کنید و با انجام دادن یاد بگیرید.
به عنوان مثال، اگر می‌خواهید زبان جدیدی یاد بگیرید، می‌توانید کلاس بگذارید یا این کار را کاملاً به تنهایی انجام دهید. گروهی از افرادی که به آن زبان صحبت می‌کنند پیدا کنید، کتاب‌هایی که به آن زبان نوشته شده‌اند بخوانید و به کشوری که آن زبان در آن صحبت می‌شود سفر کنید.

■■■مربیان دانا پیدا کنید:

 چه کسی در زندگی شما به نظر دانا می‌آید؟ دانایی به اشکال مختلفی وجود دارد. ممکن است یک کشیش باشد که هر هفته چیزی مهم برای تفکر به مردم می‌دهد. ممکن است معلمی باشد که توانایی الهام‌بخشی به مردم با دانش خود دارد. شاید یکی از اعضای خانواده است که به هر موقعیت دشوار با آرامش برخورد می‌کند.مشخص کنید چرا احساس می‌کنید که آن شخص دانا است. آیا به خاطر این است که آن شخص بسیار مطالعه کرده است؟ آیا وقتی مردم نیاز به مشاوره دارند، مشاوره عالی ارائه می‌دهد؟ آیا به نظر می‌رسد که او معنای زندگی را درک کرده است؟
چه چیزی می‌توانید از او یا او بیاموزید؟ چه انتخاب‌ها و رفتارهایی می‌تواند به عنوان نمونه‌ای برای شما باشد؟ در یک موقعیت خاص، سعی کنید از خود بپرسید که او چه کار خواهد کرد.

■■■تا جایی که می‌توانید مطالعه کنید:

 مطالعه راهی برای جذب دیدگاه‌های دیگران است، بدون توجه به موضوعی که درباره آن می‌نویسند. این به شما بینشی در مورد طرز فکر دیگران می‌دهد که به هیچ شیوه دیگری امکان‌پذیر نیست. مطالعه درباره هر دو طرف مسائل مهم به شما اطلاعاتی می‌دهد که برای شکل‌دادن به نظرات معتبر و اتخاذ تصمیمات منطقی به آن نیاز دارید.

■■■درک کنید که همه خطاپذیرند:

 با کسب دانایی و تجربه خود، متوجه خواهید شد که افرادی که به عنوان مربی به آنها نگاه می‌کردید نیز خطاهایی دارند. افراد را به گونه‌ای در نظر نگیرید که اشتباهاتشان شما را شگفت‌زده و دفع کند. سعی کنید انسانیت افراد را ببینید، به این معنا که آنها را بر روی پدستال‌ها قرار ندهید و بدی‌ها را به همراه خوبی‌ها بپذیرید.وقتی کسی که مورد احترام شماست اشتباه می‌کند، تمرین بخشش کنید. سعی کنید با دیگران همدلی کنید به جای اینکه زمانی که آنها در پایین هستند، آنها را بزنید.
یادداشت:

 هر کودک به مرحله‌ای می‌رسد که می‌فهمد والدینش کامل نیستند و آنها هم در تلاش برای یافتن مسیر درست هستند. رسیدن به این نقطه که والدین خود را به عنوان برابرها ببینید و درک کنید که آنها نیز مانند سایرین اشتباه می‌کنند، نشانه‌ای از بلوغ و دانایی است.

■■■بخش سوم:

به کار بردن دانایی در عمل

■■■در موقعیت‌های جدید فروتن باشید:

 همان‌طور که سقراط گفت، "تنها دانایی واقعی در این است که بدانید چیزی نمی‌دانید." درک کامل این مفهوم دشوار است تا زمانی که با موقعیت زندگی مواجه شوید که شما را کاملاً متعجب کند. هر چقدر هم که باهوش باشید و تجربه زیادی داشته باشید، زمانی خواهد رسید که خط بین درست و نادرست مبهم به نظر می‌رسد و مطمئن نیستید چه انتخابی کنید.به یک موقعیت جدید با پیش‌فرض اینکه دقیقا می‌دانید چه باید کرد، وارد نشوید. مشکل را از زوایای مختلف بررسی کنید، مدیتیشن یا دعا کنید و سپس بر اساس وجدان خود عمل کنید. این تنها چیزی است که می‌توانید انجام دهید.
پذیرش محدودیت‌های خود نوعی دانایی بالا است. بدانید که چه ابزارهایی دارید و از استعدادهای خود به بهترین نحو استفاده کنید، اما وانمود نکنید که بیشتر از آنچه دارید، دارید.

■■■پیش از عمل فکر کنید:

 زمان لازم را برای بررسی مشکل پیش از اتخاذ تصمیم بگذارید. مزایا و معایب را بررسی کنید، تجربه خود و مشاوره‌های دیگران را در نظر بگیرید تا بهترین انتخاب ممکن را انجام دهید.

■■■نکته:

 از درخواست کمک در مواقع نیاز نترسید. به کسی که او را دانا می‌دانید مراجعه کنید و مشاوره بخواهید. با این حال، حتی مشاوره‌ای که توسط فردی که به او کاملاً اعتماد دارید ارائه می‌شود، باید با احتیاط بررسی شود. در نهایت، تنها شما می‌توانید تصمیم بگیرید چه چیزی برای شما درست است.

■■■بر اساس ارزش‌های خود عمل کنید:

 جستجو برای مشاوره و دانایی از مردم، اصول دینی و کتاب‌ها تنها تا حدی می‌تواند به شما کمک کند. فقط یک مجموعه از ارزش‌ها را به خاطر اینکه اینطور آموزش دیده‌اید، نپذیرید. در نهایت، ارزش‌های شما باید با وجدان شما هم‌راستا باشد، همان احساس درونی که به شما می‌گوید چه باید بکنید بر اساس آنچه که می‌دانید درست است. زمانی که تصمیم مهمی باید بگیرید، ارزش‌های خود را به یاد بیاورید و به آنها پایبند باشید.به عنوان مثال، فرض کنید در محل کار فردی مورد آزار قرار می‌گیرد و می‌دانید که ایستادن در کنار او باعث ناراحتی رئیس شما خواهد شد. تصمیم درست چیست؟ با دقت فکر کنید و تعیین کنید که برای شما مهم‌ترین چیز چیست: حفظ شغل خود یا کمک به کسی که در حال آسیب است.
در برابر انتقاد، بر اساس ارزش‌های خود ایستادگی کنید. این کار آسان نیست، زیرا در طول زندگی مردم به شما خواهند گفت که چه چیزی باید انجام دهید. ارزش‌های خود را از دیگران جدا کنید و به آنچه که می‌دانید درست است، پایبند باشید، هر چه که باشد.

■■■از اشتباهات خود بیاموزید:

 حتی یک تصمیم کاملاً بررسی‌شده نیز می‌تواند اشتباه باشد. هر بار که تجربه جدیدی دارید، به آن فکر کنید و بررسی کنید که چه چیزی خوب پیش رفته و چه چیزی نه. زمانی که متوجه شدید اشتباهی مرتکب شده‌اید، ببینید چه یافته‌های جدیدی می‌توانید در دفعه بعد که با موقعیت مشابهی مواجه می‌شوید، اعمال کنید.خود را برای ارتکاب اشتباهات نزنید. شما انسان هستید و تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که از دردهای رشد خود بیاموزید.
بدانید که هیچ چیز کاملاً بی‌عیب و نقص وجود ندارد. هدف این نیست که کامل یا خدایی باشید، بلکه تلاش کنید تا بر اساس وجدان خود عمل کنید و در طول زندگی فرد خوبی باشید.

■■■دانایی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید:

 این بدان معنا نیست که باید به مردم بگویید چه کاری باید انجام دهند؛ بلکه، به عنوان مثال عمل کنید. به دیگران نشان دهید که چگونه باز، بدون قضاوت و فکر در همه موقعیت‌ها باشید. به یاد بیاورید که چه کسانی به شما کمک کردند و تلاش کنید تا نقش مشابهی را برای دیگرانی که ممکن است از آنچه که یاد گرفته‌اید بهره‌برداری کنند، بازی کنید.اگر کسی درخواست مشاوره کرد، تمام تلاش خود را بکنید تا او را به سمتی که به نظر درست می‌رسد راهنمایی کنید. اجازه ندهید که خواسته‌های شخصی شما، مشاوره شما را تحت تأثیر قرار دهد.