به گزارش سایت دیدهبان ایران، نشست تازههای کتاب نشر حوزه زنان با محوریت رونمایی و بررسی کتاب «زنان در شهر» به نوشته زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی و اجتماعی اصلاحطلب و عضو پیشین شورای شهر تهران، روز دوشنبه ۲۱آبان با حضور جمعی از کارشناسان حوزه کتاب و مخاطبان در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی به همت «انجمن ایرانی مطالعات زنان» برگزار شد.
عباس آخوندی، فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر سابق دولتهای سازندگی و اعتدال در این نشست درباره کتاب «زنان در شهر» و مقدمهای که برای آن نشسته است، توضیح داد: خانم دکتر نژادبهرام از من خواستند که مقدمهای بر کتاب ایشان بنویسم و من هم مقدمهای تحت عنوان «شهر، شهروندی و جنسیت» نوشتم. این سه واژه، سه مفهوم بسیار کلیدی و بسیار مهم در زندگی مدرن در جهان و همچنین در ایران هستند. در هر صورت، یک بحث، بحث شهر است و اینکه تحول اجتماعی ایران از زندگی اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری به اقتصاد مدرن و شهری، یک اتفاق بسیار بزرگی بوده و سرعت خیلی عجیبی داشته است. البته این تحول در سراسر جهان بوده است، ولی ایران جزو آن کشورهایی است که سرعت این تحول در آن خیلی زیاد بوده است.
وی افزود: در دهه ۳۰جمعیت شهری ایران حدود شش میلیون نفر بود و ظرف ۶۰ سال، این تعداد به ۶۰ میلیون نفر افزایش پیدا کرد. حالا فارغ از نسبت که نسبت شهری به روستایی از ۳۰ به ۷۰ بوده و الان معکوس شده است، از جهت قدر مطلق، قدر مطلق خیلی خیلی بزرگی است. این اتفاق رخ داده است، بدون اینکه اساسا نظام حکمرانی ایران و حتی نظام اجتماعی ایران آمادگی پذیرش این حجم از تغییر را در مدت ۶۰ سال داشته باشد؛ ۱۰ برابر شدن جمعیت شهری و ایجاد تغییر در کل سبک زندگی.
این فعال سیاسی و اجتماعی ادامه داد: این فقط بحث شهری و روستایی نیست و همزمان جهانی شدن سبک زندگی هم در این میانه وجود داشته که آن هم اثرات مضاعفی داشته و توانسته این سرعت تحول را بهشدت بیشتر کند. با توجه به این که این اتفاقات همراه بوده است با فردی شدن زندگی، حقوق شخصی و حقوق فردی. البته در ایران متاسفانه این فردگرایی بیشتر تبدیل به یک نوع اگوییزم(egoism) (خودبینی افراطی) شده بهجای اینکه تبدیل به ایندیویژئوالیزم (individualism) (فردگرایی) شود. یعنی به جای اینکه ما یک فردگرایی مسئولانه داشته باشیم، این مساله در ایران به یک فردگرایی خودخواهانه تبدیل شد و این خیلی خیلی آثار مخربتری را در این تحول شهری در ایران گذاشت و اینقدر هم جامعه درگیر مسائل روزمره و موضوعات سیاسی و مسائل گوناگون است که کمتر به این که این نوع از فردگرایی چه تاثیری روی زندگی ایرانیان گذاشته، پرداخته شده است.
آخوندی خاطرنشان کرد: از جمله بحثهای بسیار مهم در این بحث، جهانیشدن یا به قول داریوش آشوری، گیتیانه شدن جهان است؛ یعنی به موازات بحث شهری شدن و نگاه به فردگرایی، بحث حضور عمده زنان در جامعه هم دوباره یک اتفاق موازی بود، یعنی ایران با یک سلسله تغییرات ساختاری موازی و همزمان مواجه شد. در هر صورت، یک زمانی شما در بازار تهران که میرفتید، پشت هیچ مغازهای هیچ زنی را پیدا نمیکردید که بخواهد فروشنده باشد. الان کمتر مغازهای است که فروشنده زن نداشته باشد. در واقع کلا نحوه حضور زنان در جامعه هم به شکل کلی جابهجا شده است.
وزیر دولتهای سازندگی و اعتدال خاطرنشان کرد: در دهههای اخیر حجم تحولات اجتماعی، حجم وحشتناک و زیادی بوده و تصور من این است که نظام حکمروایی در ایران هیچ تلقی روشنی از این حجم تغییر ندارد. شما تلویزیون را که روشن میکنید، نشانی از این تحولات در آن نمیبینید و در نهایت، سوال این است که این جامعه چطور باید با این تحولات خودش را سازگار کند و بتواند به پیش برود. بیشتر بحثها بحث قدرت است تا بحث زندگ. در واقع بحث زندگی، مساله ثانویه است و قدرت، مساله اصلی در ایران است. این یک مساله بسیار مهمی است.
آخوندی با بیان این که در وضعیت اجتماعی موجود، شهری که مطلوب جامعه مردان باشد، با شهری که مطلوب جامعه زنان باشد، متفاوت است، اظهار داشت: این نکته بسیار مهمی است که به نظر میرسد نظام حکمروایی ایران توجه زیادی به آن نداشته است. البته این موضوع میتواند در همه چیز باشد، یعنی مقلا در بحث حملونقل هم همینطور است. مثال میزنم؛ فرض کنید شما در سوئیس میروید. یک اتوبوس کنار خیابان میایستد و به محض اینکه میخواهد در اتوبوس باز شود، یک پاشنهای هم بغل در دارد، این پاشنه پایین میآید و همتراز پیادهرو میشود که اگر خانمی یک کالسکهای با بچه دارد، بتواند با کالسکهاش بهراحتی در اتوبوس برود و بعد که میخواهد در بسته شود، دوباره این پاشنه بسته میشود و بعد در بسته میشود. این برای یک شهری است که به حضور مادر رسمیت داده، در واقع این شهری است که حملونقلش پذیرفته است که این تفاوت باید وجود داشته باشد و بدون این تفاوت نمیشود بهراحتی در این شهر زندگی کرد.
این فعال سیاسی و اجتماعی ادامه داد: حالا این بحث را در موضوعات مختلفی میشود دید؛ فقط در بحث حملونقل نیست. در معماری هم میتوانید ببینید. به عنوان مثال، شهری که معماران زن در آن در جهت معماری خانهها، ساختمانها، نماها و پارکها تعیینکننده باشند، با شهری که فقط معماران مرد در آن کار معماری انجام دهند، حتما متفاوت خواهد بود. صورت این دو تا شهر کاملا دو تا صورت مختلف است. شما به همین اروپا هم نگاه میکنید، ساختمانهای خشن، ساختمانهای دارای معماریهای بسیار پرصلابت مربوط به مردسالاری، با معماریهای بسیار شفاف، شیشهای و زیبا و با ملاطفت کنونی که معماران زن حضور فعال در حرفهی ساختمان دارند، نشان از دو نگاه مختلف به شهر است.
وی تاکید کرد: یک بحث بسیار مهم این است که ما هم باید تحول شهر را بفهمیم و هم بفهمیم که آخر کار این شهر که فقط کالبد نیست، این شهر، یک سازمان اجتماعی است. از نظر من، این که به شهر به مثابه سازمان اجتماعی نگاه کنیم، خیلی نکته مهمی است، ولی هنوز هم ما در ایران به شهر به مثابه یک کالبد نگاه میکنیم، یعنی همچنان کسی کمتر قبول دارد که شهر یک سازمان اجتماعی است. اگر شما به شهر به مثابه سازمان اجتماعی نگاه کنید و در آن سازمان اجتماعی تحول ساختاری بتوانید به آن رسمیت دهد که در این ساختار اجتماعی که دیگر زنان در آن حق حضور دارند و حق رأی دارند و میتوانند در حکمرانی در آن مشارکت کنند و سهمی از قدرت دارند، آن وقت این سازمان اجتماعی خیلی با سازمان اجتماعی پیشین متفاوت است.
آخوندی با بیان این که چنین حرفهایی بسیار مطرح شده و مهم این است که این صحبتها در بستر اجرایی نظام حکمرانی پیادهسازی و از حالت توصیفی خارج شود، عنوان کرد: این گونه صحبتها باید وارد یک حوزه حکمرانی شود و بتواند حالت تجویزی داشته باشید. در واقع، پیچیدگی کار در اینجا است. در این میان مساله بسیار مهم دیگری که در این ایران وجود دارد که بین زن و مرد هم فرق چندانی ندارد، موضوع پذیرش هویت شهروندی است. در ایران هنوز که هنوز است، مفهوم شهروندی و رسمیت پذیرفته نشده و نهایتا بیشتر از ادبیات توده مردم استفاده میشود تا شهروند ذیحق و مسئول.
وزیر دولتهای سازندگی و اعتدال با تاکید بر این که حق شهروندی از هیچکسی قابل گرفته شدن نیست، گفت: شما میتوانید حقوق اجتماعی را از یک کسی سلب کنید، ولی حق شهروندی را تا آخرین لحظه زندگی نمیشود از کسی سلب کرد، چون حق شهروندی جزو حقوق ذاتی انسانها است. ولی مفهوم شهروندی در ایران به آن مفهوم هنوز که هنوز است، پذیرفته نشده و این بحث پیچیدهای است که باید راجع به آن صحبت کنیم. وقتی این بحث را مطرح میکنیم، این موضوع در مورد زنان میتواند حالت شدت بیشتری داشته باشد.
این فعال سیاسی و اجتماعی خاطرنشان کرد: اگر ما سیر سفر تاریخی مردان را از رعیت بودن تا شهروندی میبینیم، سیر سفر زنان از پردهنشینی تا شهروندی، مسیر طولانیتری است تا از رعیت تا شهروندی. خیلی از آن مسائلی است که نیاز به گفتوگوی زیادی دارد؛ هم به نیاز فهم دقیقی دارد، هم نیاز به گفتوگوی بسیار زیادی در جامعه ما دارد.
وی ادامه داد: اگر شهروندی را پدیده مدرن بدانیم که بنیان حکومت را شکل میدهد و بنیان قدرت را شکل میدهد و حکومت را برآمده از حق ملت و حق شهروندان میداند، در ایران عمدتا مدرنیته در قالب تکنیک وارد کشورمان شده است، یعنی فهم ما از مدرنیته، یک فهم تکنیکی است تا یک فهم مبتنی بر حقوق انسانی. این یک بحث خیلی مهمی است. همین الان در همسایههایمان هم کمابیش همینطور است. شما در کشورهای جنوب خلیج فارس هم میروید و میگویند ما مدرن شدیم، ولی حق شهروندی را همچنان برای شهروندانشان قائل نیستند، اما از جهت فنی و تکنیکی میتوانیم بگوییم بهشدت به پیش دارند میروند و در واقع، تکنیکی جلو میروند.
آخوندی به دوره مشروطه نیز اشاره کرد و گفت: یک موضوع درباره نحوه ورود مشروطه به ایران و نحوه شکلگیری دولت مدرن در کشورمان، این مساله بود و هنوز هم که هنوز است، هست و بعد هم که در انقلاب نسبت به این موضوع نقد شد، به قبل از مشروطه برگشت، یعنی در واقع خیلی برگشت به عقب و آخر کار، خود مفهوم مدرنیته را مورد چالش قرار داد؛ حال اینکه مفهوم مدرنیته یک مفهوم جهانی گریزناپذیر بود که اصلا امکان گریز از آن نیست، ولی اینکه چگونه مدرنیته در ایران باید بازتعریف شود، یک بحث بسیار مهمی است.
وزیر دولتهای سازندگی و اعتدال بیان کرد: نگاه فنی به مدرنیته در ایران را میتوان از همین شهر تهران دریافت کرد، یعنی اگر ما بخواهیم یک تصویری از ذهن جامعه ایرانی ارائه بدهیم، یعنی بگویند ذهن ایرانی چگونه است، من میگویم اگر از بالا از تهران عکس بگیرید، این میانگین ذهن ایرانی در این مقطع تاریخی است. ساختمانهای بلند، کوتاه، زشت، زیبا، بغل همدیگر، روی گسل، روی کوه، روی دره؛ همین است و از این شهر اگر از بالا عکس بگیریم، این محصول ما ایرانیها است که هم حکومت در آن نقش دارد، هم شهرداری در آن نقش دارد، هم مردم در آن نقش دارند؛ همه در آن نقش دارند. محصول ما همین شهر تهران است.
این فعال سیاسی و اجتماعی افزود: یکی دیگر از محصولات ما همین شهر مشهد است، این مشهدی که اینقدر دیگر غیرقابل سکونت است که میخواهند آب از دریای عمان بیاورند تا بتوانند در مشهد زندگی کنند. یا این شهر اصفهان که در آن زایندهرود به این وضع دچار شده است. این محصول ذهن ما است. سرجمع ذهن ما ایرانیها، من نمیخواهم خدای ناکرده به کسی توهین کنم؛ مجموعه همه ما، حکومت، دولت، مجلس، مردم، روشنفکر، تاریکفکر، بازاری، بنگاهدار، مجموعه ما در این شهر. کسی که از کره مریخ نیامده تهران را بسازد، ما ساختیم و همه ما در آن بودیم و این محصول ما ایرانیها است.
وی با بیان این که نحوه تفکر ما به جهان مدرن نیز چنین است، اذعان داشت: ما دنیای مدرن را نیز همینطوری میبینیم و مدرنیته در ایران یک چنین شکلی پیدا کرده است. بنابراین خیلی مهم است که ما نیاز داریم فکر کنیم که چگونه میتوانیم ذهن خودمان را یک نظمی بدهیم که آخر کار بفهمیم که این مدرنیته چگونه است و آن وقت در این داستان، یکی از مسائل بسیار مهمی که باید به آن توجه کنیم، همین بحث نحوه حضور زنان در جامعه است، چون این تغییر، تغییر بسیار بنیادیتری نسبت به تغییرات پیشین است، چون این دیگر تمام سبک زندگی را مورد تهاجم قرار میدهد، یعنی کل سبک زندگی ایرانی را عوض میکند و جای بحث خیلی زیادی دارد.
آخوندی در ادامه بیان کرد: بُعد خانوارهای ایرانی از هفت، هشت، ده نفر به کمتر از سه نفر رسیده است و حتی تعداد خانوارهای تکنفره زیاد شده است. این بحث تعداد خانوارهای تکنفره قاعدتا روی نحوه معماری، مَسکن، حمل و نقل، دسترسی به اتومبیل و روی خیلی چیزها، موضوع اثرات بسیار بسیار گستردهای دارد که باید به آن توجه شود. با انکارش هم مساله حل نمیشود. شما نمیتوانید منکر شوید و هرچقدر هم بخواهید منکر شوید، یک واقعیت خارجی است که در شهر وجود دارد.
این فعال سیاسی و اجتماعی ادامه داد: در مجموع یک تحول شهر را داریم، یک تحول شهروندی را داریم و بحث حقوق شهروندی و آگاهی ما از این بحث حقوق شهروندی و این بنیان قدرت و بنیان حکومت که عوض شده است و یک تحول در جنسیت که کل سبک زندگی ایرانی را زیر و رو کرده و ما با یک سبک زندگی دیگری مواجه هستیم. ما باید همه این تحولها را به رسمیت بشناسیم. به رسمیت نشناختن این تحولات باعث میشود دچار یک وضعیت آشوب مطلق شویم.
وی در پایان تصریح کرد: در حال حاضر در یک حالت آشوب مطلق زندگی میکنیم و خیلی مهم است که از این آشوب به نحوی بتوانیم خارج شویم و به یک نظم قابل قبول برای زندگیکردن برسیم و از این حجم خشونتی که هم در کالبد داریم، هم در رفتار داریم، هم در ساختارهای اجتماعیمان داریم و نتیجهاش هم این نوععدم قطعیتی است که همه ما با آن مواجه هستیم، بتوانیم از اینها فاصله بگیریم و به یک نوع صلح اجتماعی برسیم.