ویرگول
ورودثبت نام
ابوالفضل حیدریان
ابوالفضل حیدریان
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ترس از نوشتن

تا حالا تصمیم گرفته اید بنویسید؟ و یا خواسته اید مطلبی را به اسم خودتان منتشر کنید؟ نه اینکه کتاب یا رساله ی علمی منظورم باشد، از همین نوشته های دم دستی، از آنهایی که ذیل تصاویر شخصی در اینستاگرام می نویسند، یا نه اصلا تا حالا کامنتی برای پست های دیگران ارسال کرده اید؟ یا اصلا فکر کرده اید که دیگران چرا می نویسند و اگر می نویسند چگونه می نویسند؟

و اگر دیگران می نویسند و ما نمی توانیم، کجای پای کارمان لنگ می زند؟

اعتراف می کنم در باب نوشتن همیشه مشکل دارم بیمارگونه و هنوز هم از درمان آن فراغت نیافته ام. یعنی هیچ وقت نتوانسته ام آنگونه که دوست دارم بنویسم و حتی با ساده ترین روشهای دم دستی به اشتراک بگذارم.

گمان نمی کنید همه نویسندگان، چه آنهایی که چیره دست اند و شاهکار آفرین و چه آنهایی که برای فراغت شان نوشته اند، قبل از هر چیزی یک خصیصه "َنترس" بودن را همراه با خود داشته اند؟

بله! نترسیدن.

نهراسیدن از اینکه بی هیچ دلیلی بنویسند و بنویسند و باز بنویسند و خویشتن را با شجاعت تمام در تیر رس نقد دیگران قرار دهند.

و اینکه چرا من و دیگرانِ شبیه به من نمی توانند آن خصوصیت "نترس بودن" را داشته باشند، گمان می کنم بر می گردد به یک ویژگی روانی کمال طلبی مفرط که مدام در پی ساختن خودشان به شکلی بی نقص اند و همین انسان کمال جو است که دست آخر خود را در وانفسای هولناک کمال گرایی گم می کند.

من برای اثبات هیچ کدام از جملاتم در این نوشته نمی توانم سند علمی ارائه کنم. من از خودم می نویسم که فقط با هراسیدن از انتقاد دیگران بر نوشته هایم تا امروز، توانسته ام کاری ترین ضربات را بر پیکره ی بی جان قلم ام در دنیای زیبای نوشتن وارد کنم.

به نظر فاجعه نیست؟




نوشتننویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید