جَنْگْجویِ اَنْدوهْگینْ
جَنْگْجویِ اَنْدوهْگینْ
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ز اندازه بیرون تشنه ام ...


یه آهنگ میذارم تا با تمرکز بیشتری بنویسم.

|تصنیف قلاب|

یه لحظه سرچ میکنم که مطمئن بشم با صاد نوشته میشه ...

بگذریم.

چشم ها بسته؛

سر پایین؛

لحظه ای توقف؛

قدم های آروم و کوتاه؛

دور از هیاهو و تلاطم؛

ز اندازه بیرون تشنه ام
ساقی بیار آن آب را

خسته از روز های سختِ دلتنگی؛

منتظرِ روزی که از ته دل به الانم بخندم و بگم یادش بخیر!

نه وایسا!

منتظر نه!

فقط اطمینان از اینکه چنین روزی به زودی میرسه هم برام کافیه!

آرزوی بزرگیه؟

او می کشد قلاب را ...
هیاهوسکوت
در لا به لای کارها، تجربیات و حتی آدم ها، دنبال یک چیز می گردم؛ دنبالِ {پارسا}؛ نمی دانم کِی و کجا ولی بالاخره پیدایش خواهم کرد ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید