ویرگول
ورودثبت نام
حسین دهقانی
حسین دهقانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

در ستایش تردید

از بدو کودکی تاکنون ما را یا مرا از تردید و شک درباره‌ی بسیاری چیزها ترسانده‌اند.
برخی، شک را ملازم کفر دانسته‌اند؛ برخی دیگر که شاید علی‌الظاهر کمی لطیف‌تر می‌خواستند به نظر آیند، تردید و شک را چیزی اکراه‌آور خوانده‌اند و تاکید داشته‌اند که اگر هم اکنون در چیزی یا در تفکری یا اعتقادی، شک یا تردید داری، به زودی باید به سمت ایمان قوی و عاری از شک حرکت کنی؛ وگرنه که نتیجه، همان همیشگی خواهد بود: کفر.


گویی تردید درباره‌ی تفکراتمان، جنّی بوده و هست که مدام باید با هزاران ذکر و راز و نیاز و بسم‌الله، از آن دوری جوییم.
کسی نبوده که تاکنون به ما یا به من بگوید شاید مسیر ایمان به هرچیزی، از همین تردید می‌گذرد..
شاید آن چیزی که اسمش را برایت ایمان گذاشته‌اند و همواره با پتک بر سرت کوبیده‌اند که بدون هیچ شک و تردیدی باید بدان نائل شوی، تحجّری بیش نبوده نباشد...
تحجّری ناشی از ترس.
ترس از فروافتادن در گودالِ تردید و بیرون نیامدن از آن.

اصلا از کجا معلوم تمامیِ این مسیری که تاکنون، خیل عظیمی از آدمیان، خصوصا آنها که در این خاک نفس کشیده‌اند، به جای ایمان واقعی "به هرچیز" و ایمانی که در نتیجه‌ی لحظه‌لحظه شک‌کردن به زمین و زمان به وجود آمده است، جنس قلابی‌ای نبوده باشد که به ما قالب کرده باشند؟!...

از کجا معلوم؟!

به قول یک سخنرانِ تد، "مگر در شک‌کردن چه نقصی وجود دارد؟!.."

مگر چه غول بی‌شاخ و دمی‌است که اینقدر زمین و زمان را بر علیهش بسیج کرده‌اند که مبادا لحظه‌ای به تفکراتی که سال‌ها بر ذهن‌مان کوبانده شده تردید کنیم؟
صرفا تردید...
نه حتی فراتر...

باری؛
امشب راحت‌تر از شب‌های پیشین سر بر بالش می‌گذارم؛ لااقل از این بابت که دیگر، از این همه شک و تردیدی که به همه چیز دارم نمی‌ترسم و بابت این تردیدها، آن سوپرایگوی بیکار و علافم مدام بیدار نمی‌شود و دیگر بر سرم غر نمی‌زند...

شادمانم.

#حسین_دهقانی

شکایمانتردیددل نوشتهنویسندگی
در جستجو...! روزمرگی‌ها و علائقم: https://t.me/Aghaye_Daal
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید