AA در ایتا و تلگرام و اینجا
AA در ایتا و تلگرام و اینجا
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

مرز صِفرُم : اون قدیما!

در مطلبی که تحت عنوان جماعت به توچه ای منتشر کردم دلایلی را مطرح کردم که شاید، کافی باشد، برای بعضی، که متوجه، این موضوع، بشوند که عرف جامعه معیار درستی برای حق و باطل نیست_(خوش میگذره با مکث میخونی؟:) )_... اما به راستی درست و غلط را از کجا تشخیص بدهیم؟


سکانس اول : شک گرایی (این انحراف رو عادی سازی نکنیم همون شک بازی(!) بهتره)

خیلی خیلی برگردیم به عقب! زمان یونان باستان و اون دور و برا، شاید یاد ارسطو و افلاطون در ذهناتون زنده شده باشه، ولی نه....یه کوچولو عقب تر از این بزرگواران با جماعتی روبه رو میشیم به نام سوفیست ها...پدر جد همین سفسطه گرا های خودمون:) سوفیست در اصل یعنی حکیم و دانشور ولی این دوستان با اینکه علم زیادی هم داشتند شناخت یقینی رو مردود میدونستن. حالا میپرسی چَرا؟ چون که:

ایشان معلمان حرفه ای بودند که فن خطابه و مناظره را تعلیم می دادند و وکلای مدافع دادگاه ها را میپروراندند که از قضا اون روزا بازارشون خیلی داغ بود.وکیل بودن یعنی چی؟ یعنی اینکه با اینکه میدونی طرف دزده بیگناهش کنی یا با اینکه میدونی طرف بی گناهه ازش یه قاتل سریالی بسازی...اینجور کاری یعنی سر و کله زدن مدام با یک سری گزاره های مغالطه آمیز. بعد از یه مدتی اینجور ذهنیتی در این حضرات به وجود اومد که حق چیه؟ باطل کیه؟ اصلا حق و باطلی نیست... حق و باطل تابع اراده انسان است و حقیقتی ورای اندیشه انسان وجود ندارد.

و بله، همانطور که حدس میزنید جامعه اون روز یونان(که چندان هم به جامعه امروز ما بی شباهت نیست)داش به فنا می رفت تا اینکهــــــــــ


سکانس دوم : عَلَم

سقراط معروفترین کسی که بود که درباره این سوفیست ها قیام کرد. اون خودش رو فیلاسوفوس یعنی "دوست دار علم و حکمت" نامید... و شروع کرد به زدن دم و دستگاه این سوفیست های بوق...

البته عمر آدم بالاخره یه روزی به سر میاد و جسمش از کار میفته ولی اندیشه های سقراط توسط شاگرد ارشدش افلاطون و پس از اونم توسط ارسطو گسترش پیدا کرد و عَلَم مبارزه با سوفیست ها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد....



سکانس سوم : مشت محکمی بر دهان سوفیست های جهانخوار(!)

اگه گفتین بیشتر کشف واقعیت از چه راهی صورت میگیره؟ بله درسته تفکر.. امّا امّا... انسان همواره در تفکرش مسیر صحیح رو طی نمیکنه و ممکنه دچار خطا بشه. ارسطو که خوب این موضوع رو میدونست اومد یه علم درست کرد به نام منطق...منطق علمی است که میاد و برای تفکر آدمی چاچوب مشخص می کنه تا از مسیر درست تفکر خارج نشه.... و اگه مراحل منطق به درستی طی بشه آدم از نتیجه ای از راه تعقل به دست میاره مطمئنه... حالا اینجا یه سوال پیش میاد... از کجا بدونیم این چارچوبی که ارسطو درست کرد درست بوده که حالا نتیجه اش بخواد درست باشه؟ جلوتر بهش می پردازیم ولی یه پاسخ کلی بهش اینه که اصل و اساس منطق، منطق فطری آدم هاست....یعنی بسیاری از قوانین منطقی بدون نیاز به آموزش درون ما وجود دارن... جلوتر بیشتر صحبت میکنیم.



سکانس چهارم :

مرز اول : مواد اولیه


یونان باستانسفسطهحق و باطلحقوق زنان
یک کنکوری قرقرو و کمک نکن تو خونه، بنده خدا؟ فک نکنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید