چرا دم نمیزنید حامی زنان؟
چرا سکوت کردید و برده ی سکوت شده اید؟
چرا نگاهی به ارومیه نمی اندازید؟
چرا صدای آوا را خاموش نگه داشته اید؟
آوا هم مانند بقیه رفت و ما دَم از حاج قاسم میزنیم؟
داشتم تو خبر ها میچرخیدم تا رسیدم به هشتک #صدای_اوا_خاموش_ماند ، رفتم ببینم جریان چیه،تا با داستانی سخت آشنا شدم،قلبم درد گرفت،تو اون متن راجب آوا نوشته بود.
آوا دختری چهار ساله در ارومیه به دلیل شکنجه های نامادری اش فوت شد.
آوا در خونواده ای خوب در ارومیه به دنیا اومد،همه چیز عالی بود تا سه و نیم سالگی،یک روز مادر آوا،اوا را با وسایلش به خونه مادربزرگ پدری او میبرد و میگوید که میخواهد برود خرید،شغل پدر طوری بود که دور از خونه کار میکرد ،اون روز در تبریز بود،مادربزرگ زنگ میزند و میگوید ساعت هاست که زنت رفته و آوا هم داره بهونه گیری میکنه،پدر از همونجا با تماس های زیادی پی میبره که زن با مردی درحال فرار به ترکیه هستند،مرد بعد از چند ماهی برای کمک به تربیت کودک زنی میگیرد.
نامادری ،اوا رو اذیت میکرد ،کتک و شکنجه.
پدر وقتی که میبیند ،هر از گاهی آوا کبود بود ،دوربینی در راه رو وصل میکند.
یک روز که نامادری به دلایل نامعلومی در حال شکنجه ی اوا بوده آوا رو از طبقه ی بالا به طبقه ی پایین پرت میکند،نامادری به دوربین ها توجهی نداشته.
آوا 10 روز در بیمارستان بستری و 4 روز در کما بستری بود و در روز آخر فوت میکند
از نظر مردم نامادری تنها مقصر اصلی این ماجرا بود،ولی من معتقدم مادر به خاطر تنها گذاشتن و کشتن روح آوا باید محاکمه بشه،پدر بخواطر ازدواج ها موفق باید محاکمه شود.
شاید اگه مملکت آنقدر به افزایش جمعیت تمرکز نداشت بیشتر به ازدواج و طلاق اهمیت میداد،صدای آوا ها خاموش نمیشد
برای روزی که آوا ها در ایران نباشند