دروغ مصلحتی :
▫️ خودشناسی اخلاقی
آیا براستی ھیچکس ھم تاکنون پیدا شده است که بدون ھیچ مصلحتی دروغی بگوید؟
اگرچنین کسی پیدا شود حتما جایش در دیوانه خانه است زیرا در دیوانه خانه ھا گاه شاھدیم که دیوانه ای بر سکوئی نشسته و ادعا می کند که شاه جهان است و بر جهان حکم میراند .
براستی این یک دروغ واقعاغیر مصلحتی است زیرا ھیچ خاصیتی جز مسخره شدن برایش ندارد . تازه از کجا معلوم که این دیوانه ھم به عمد خود را به دیوانگی نزده باشد تا از شر خانواده خود نجات یابد و به دیوانه خانه بیاید و از ھرمسئولیتی مبرا گردد؟
می بینیم که براستی دروغ غیر مصلحتی وجود ندارد و ھمه دروغ ھا دارای مصلحتی برای دروغگو می باشند . بنابراین فلسفه دروغ مصلحتی چیزی جزحلال کردن دروغ نیست . درحالیکه دروغگوئی در ھمه فرھنگ ھا و مذاھب جهان ام الفساد و ملعون و مطرود است
ولی بنیانگزار این فلسفه کیست ؟ آیا کسی جز خود شیطان است ؟ البته شیاطین می توانند ھر حرامی راحلال کنند و از بابت آن کمیسیون بگیرند . دروغ مصلحتی ھمان مصلحت دروغین است و فلسفه دروغگوئی تا سرحد تقدیس دروغگوئی . از ھمین یک نمونه می توان نتیجه گرفت که علت العلل ابطال و نهیلیزم حاکم بر فرھنگ ھا و اخلاق فطری و دینی بشر چیزی جز استثنا نمودن برخی ازگناھان نیست.
این ھمان جریان نسبی سازی ارزش ھاست که نهایتا به ابطال کل نظام ارزیابی منجر شده و بلکه ارزشی را مبدل به ضد ارزش می سازد. در واقع آنچه که امروزه راستی و صدق را محال نموده و به بوته نسیان سپرده است ھمان فلسفه دروغ مصلحتی است ، مثل زنای مصلحتی ، دزدی مصلحتی ، جنایت مصلحتی ،..و گناه مصلحتی . آیا گناه مصلحتی ھمان فلسفه ابلیس نیست که با منطق بشری سخن می گوید : مصلحت شیطانی !
✓ برگرفته از کتاب دائرةالمعارف عرفانی _ جلد اول _ فصل دوم _ فلسفه تعلیم و تربیت
« اثر استاد علی اکبر خانجانی »